کافه خوندنی

چاپارخانه ها به محل هایی گفته می شود که اسب ها و سواره هایی که دارای خبری بودند، در آنجا استراحت می کردند یا اسب خود را با اسب تازه نفس دیگری تعویض می نمودند.

یکی دیگر از مشاهیر و دانشمندان قرن سوم هجری قمری که تباری ایرانی داشت اما در بغداد متولد شد و رشد و نمو یافت، کسی بود به نام احمدبن ابی ایعقوب اسحاق بن جعفربن وهب بن واضح ملقب به ابن واضح و ابن یعقوبی.

دوره نسبتا طولانی حکومت فتحعلی شاه برای رشد تهران خاصه از حیث نفوس و جمعیت فرصتی بود. جمعیت تهران حسب روایات مختلف در این دوران دو یا سه برابر رشد و قریب ۵۰ تا ۷۰ هزار نفر رسید، رشد جمعیت تقاضاهای چندوجهی برای کالاها و خدمات جدید را سبب شد.

در این اثنا بود که کاخ تخت جمشید آتش گرفت. در مورد این آتش سوزی مثل هر چیز جالب دیگر دانشمندان حرف های خسته کننده زیادی زده اند. عده ای معتقدند که آتش زدن تخت جمشید در واقع تلافی کردن آتش سوزی اکروپولیس آتن بوده است و اسکندر به این ترتیب خواسته تا دق دلی

مخبرالسلطنه می گوید: «مظفرالدین شاه مزاجا دموکرات بود، روزی مرا به فرح آباد خواست رفتم، در ایوان راه می رفت. جز سید بحرینی کسی نبود نوبتی به من نزدیک شدند. آهسته سوال فرمودند ژاپن مجلس دارد؟ عرض کردم هشت سال است...»

ناصرالدین شاه از هر فرصتی برای دیدار از دوشان تپه استفاده می کرد و نسبت به همه حیوانات، دلسوزی خاصی ابراز می کرد. ولی در میان همه حیوانات به شیرها علاقه بیشتری داشت و گواه این امر حادثه ای است که در سال ۱۲۵۷ هـ..ش رخ داد...

تاریخچه قدیمی‌ترین تکیه تهرانمعلوم نيست که چه هنگام تأسيس جايي مختص، براي تعزيه‌خواني و نمايش‌هاي مذهبي به مخيله ناصرالدين ‌شاه افتاد....

جمعیت ساکن در سرزمین بین النهرین از سه گروه شکل یافته بود؛ نخست سومریان، بعد اکدیان و دسته سوم آشوریان بودند. این سه گروه با آن که به لحاظ تمدنی پیشینه مشترکی داشتند اما تاریخ و خاستگاه های آنها متفاوت بود....

اولین بانک در عصر هخامنشیپیداست كه با فرمانروایی كوروش اقتصاد ایران وارد مرحله ی نوین و جهانی خود شد، كه تا فروپاشی حكومت ساسانیان، روند...

جواهرات و زیور آلات ایران باستان امروز در نقاط بسیاری از دنیا چشم بینندگان را خیره می کند، و خلاقیت و توانمندی حیرت برانگیز سازندگان ایرانی در ساخت جواهرات را تحسین می كند.

مجازات دیگری که در دوره ناصری در تهران رواج پیدا کرد و به وسیله آن عده زیادی جان شان را از دست دادند، رگ زدن محکومان بود. به این ترتیب که دژخیمان شریان های فرد خاطی را قطع کرده و او را به حال خود می گذاشت تا خون بدنش تدریجا خارج شود و بمیرد.

مکتب ‌خانه در هرجا می توانست دایر شود. در مسجد، درخانه، و گاهی در دكان ها. معمولا مکتب‌دار هر ماه مبلغ اندکی از هر شاگرد مکتبی می گرفت و از این راه گذرای زندگی می كرد. در این اواخر مکتب هایی پدید آمد كه از محل اوقاف به مکتب‌دار حقوقی تعلق می گرفت.