Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

کاربرد عملی قانون جذب در زندگی (قسمت دوم)

کاربرد عملی قانون جذب در زندگی (قسمت دوم)

در ادامه کاربرد عملی قانون جذب در زندگی روزمره به قانون موجی بودن کل جهان هستی می رسیم. قبل از آن لازم است به این نکته پرداخته شود که آیا دنیا همین چیزی است که ما با هم می بینیم و می شنویم و لمس می کنیم و می چشیم و می بوئیم!؟

یک دنیا برفک، یک دنیا امید!

حقیقت این است که چشمان ما انسان ها فقط بخشی از طیف نوری موسوم به طیف مریی را می تواند ببیند. طیف مریی بخشی از طیف الکترومغناطیسی است که با چشم انسان قابل رویت و تشخیص است. طول موج طیف مرئی بین ۳۸۰ تا ۷۵۰ نانومتر و فرکانس آن‌ها بین ۴۰۰ تا ۷۰۰ ترا هرتز است.

از سوی دیگر گوش انسان قادر است فقط امواج بین ۲۰ هرتز تا ۲۰۰۰۰ هرتز را بشنود. که البته هر چه انسان پیرتر شود حد بالایی طیف شنوایی انسان پائین تر می آید. همین ترتیب سیستم بویایی ما آدم ها هم فقط محدوده بوهای با چگالی خاصی را می تواند احساس کند. البته در حیوانات این محدوده تفاوت دارد. برای مثال کرگدن چشمانش بسیار ضعیف است اما قوه بویایی و شنوایی فوق العاده قدرتمندی دارد. حشرات قوه بویایی و بینایی قوی دارند. جیرجیرک دید خوبی دارد و از قوه شنوایی بسیار بالایی برخوردار است. زنبور عسل می تواند طیف مریی ماوراء بنفش را بخوبی ببیند و حس بویایی و شامه سگ ها شهره عالم است. همه این تفاوت ها به خوبی نشان می دهد که ما آدم ها واقعا دنیا را آنگونه که هست نمی بینیم و آنچه می بینیم در واقع چیزی است که محدودیت های حواس پنج گانه ما به ما اجازه می دهند.

هم اکنون در عراق دوربین هایی استفاده می شود که سربازان می توانند با استفاده از آنها به صورت امواج مادون قرمز تصویری از زیر لباس اشخاص داشته باشند. بسیاری از رزمندگان در رزم های شبانه خود از دوربین های دید در شب استفاده می کنند.

خوب این وسایل تقویت کننده قوه بینایی و شنوایی مثل سمعک و دوربین و میکروسکوپ و تلسکوپ و آشکارسازهای الکترونیکی بو و مزه بسیار قوی به ما در مورد جهانی که در آن زندگی می کنیم چه می گویند!؟خیلی ساده این دریافت های علمی به ما می گویند که ای انسان تو فقط بخشی از دنیا را می بینی و آنچه می بینی همه دنیا نیست. پس اگر می خواهی قضاوتی کنی و تصمیمی بگیری، به این محدودیت های خودت هم نظری داشته باش و فقط بر اساس حواس محدود خودت تصمیم گیری نکن.

برفک تلویزیون را وقتی تلویزیون برنامه ای را نشان نمی دهد همه دیده اند. حال فرض کنید که وقتی به آدم ها و دنیای اطراف خود نگاه می کنیم آنها را به صورت برفک یعنی امواج الکترونیکی خالص ببینیم! دنیا به یکباره برای ما ترسناک و نامفهوم می شود اینطور نیست؟ اما اگر به شما بگوئیم که دنیای واقعی در واقع این شکلی است و فقط به خاطر شکل خاص سیستم بینایی و شنوایی و حواس پنجگانه ماست که ما دنیا را غیر برفکی می بینیم آیا حیرت زده نمی شوید؟

خیلی مواقع وقتی صحبت از قانون جذب به میان می آید و اینکه همه چیز ارتعاش است و موج. بسیاری از حاضرین اعتراض می کنند که نه ما آدم ها موجهای مرتعش نیستیم. بلکه مولکول ها و موادی ثابت و غیرلرزانی هستیم که با چشم می توانیم به همدیگر نشان دهیم!! آنها حق دارند که موجی بودن کل کاینات را نپذیرند، اما حقیقت این است که فقط اگر کمی دید خود را بازتر کنیم و دنیا را از طیف وسیع تری نظاره کنیم، همه این ثبات ظاهری به هم می ریزد و برفکی بودن تصویر دنیا به یکباره ما را در جای خود میخکوب می کند.

بسیاری از کسانی که قانون جذب را باور دارند و از آن دفاع می کنند ، وقتی از ایشان سوال می شود که چگونه ارتعاشی بودن فکر و آرزو را به خود قبولانده اند و پذیرفته اند که کاینات ارتعاش و امواج درون دل انسان را می بیند و می شنود؟ آنها با صداقت کامل می گویند که لرزش دل خود را به هنگام آرزوی قلبی و درخواست باطنی حس می کنند و حتی محل این لرزیدن ها را هم با دست نشان می دهند! جایی درست بین وسط جناغ سینه و بالای ناف که به نام شبکه خورشیدی هم معروف است. آنها می گویند که لرزه نگار بدنشان را در این محل حس و ردیابی می کنند.

ولی نکته اینجاست که در واقع تمام بدن انسان از جنس موج و ارتعاش است و کمی اگر ابزارهای مشاهده هستی را مدرن تر کنیم و از تجهیزات نوین الکترونیکی و هوشمند استفاده کنیم ، می توانیم باور کنیم که کل عالم موج و ارتعاش است.

در بین مدافعان قانون جذب قانون معروفی است به نام قانون بال پروانه به این شکل که بال زدن یک پروانه در جنگل های دوردست آمازون روی توفان های دریایی سواحل جنوبی خلیج فارس و دریای عمان تاثیر می گذارد. اینکه حتی بال زدن یک پروانه کوچک می تواند توفانی به عظمت سونامی را باعث شود برای خیلی ها باورکردنی نیست. اما اگر ماهیت ارتعاشی و نوسانی بودن ذرات عالم را بپذیریم ، قبول قانون بال پروانه دیگر مشکل و غیر قابل باور نخواهد بود.

وقتی کسی به قانون جذب یقین داشته باشد و با تمام وجود بپذیرد که گفتار و پندار و کردار او به صورت پیام های ارتعاشی در معرض دید کل هستی قرار می گیرد و کل عالم و کاینات برای هم آهنگ شدن و انطباق با این پیام های ارتعاشی به صورت لحظه به لحظه خودش را تغییر می دهد، می خواهیم ببینیم چنین آدمی امورات زندگی خود را چگونه می گذراند و با مشکلات زندگی خود به چه شکلی برخورد می کند!؟

اولین چیزی که چنین شخصی در ذهن خود یقین دارد تاثیر مستقیم فکر و پندار روی زندگی واقعی اوست. کسانی که به قانون جذب اعتقادی ندارند گمان می کنند که فضای فکر و تخیلات آنها محیطی است کاملا خصوصی و آنها حق دارند در فکر و ذهن و خیالات خود هر پندار و گمانی را تجسم و تصور کنند و بعد بدون اینکه مانند جهان واقعی تاثیر آن را ببینند آن را فراموش کنند و به سراغ تصور و پندار بعدی بروند. اما وقتی کسی به قانون جذب یقین پیدا کرد، او حتی جرات تفکر و تجسم صحنه های نامناسب و ناشایست و فکر کردن به موضوعات نادرست را به خود راه نمی دهد. چرا که با تمام وجود یقین دارد به محض راه یافتن یک فکر در ذهن انسان، تغییری در ارتعاش کالبدی او رخ می دهد که برای کل کاینات و موجودات عالم قابل تشخیص و مشاهده است. این مواظبت دائمی از فکر و پندار جزو ویژگی های برجسته افراد معتقد به قانون جذب است.

نکته دوم این است که چون قانون جذبی ها می دانند کل هستی به یکدیگر وصل است لذا اجزای دنیا را به صورت عالمی جدا از هم نمی بینند. آنها به ضرب المثل: « تو نیکی میکن و در دجله انداز   /   که ایزد در بیابانت دهـــد باز» کاملا اعتقاد دارند و به همین خاطر برای هر موجودی که در طول شبانه روز سر راهشان سبز می شود از کمک و مساعدت دریغ نمی کنند. چرا که آن موجود را چه انسان باشد و چه حیوان و حتی درخت، بخشی از عالم یکپارچه مرتعش و موجی می دانند که خودشان هم پاره ای از این ارتعاش هستند.

این مهربانی و مساعدت و ترحم و همیاری نسبت به تمام موجودات عالم و به اصطلاح حس قوم و خویشی با کل هستی نیز یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی و رفتاری افراد معتقد به قانون جذب است که اتفاقا به دلیل همین باور هم اینگونه اشخاص به راحتی با تمام انسان ها رابطه برقرار می کنند و برای همگان به عنوان یک دوست و آشنای صمیمی جا می افتند و مورد قبول قرار می گیرند.

از سوی دیگر وقتی یک شخص معتقد به قانون جذب خطایی انجام می دهد. چون می داند امکان جبران خطا هرگز از او گرفته نمی شود و او همیشه می تواند با انجام یک کار مثبت دوباره ارتعاشات مناسب کایناتی را به سمت خود بکشاند، لذا به محض انجام یک فعل اشتباه ، به جای ناامیدی و افسردگی و خودباختگی، بلافاصله آن را جبران می کند و به دامن کاینات بر می گردد.

شخص معتقد به قانون جذب، هرگز تنها نیست. اصلا برای او تنهایی معنایی ندارد. او مثل قطره ای است در لابلای میلیاردها قطره دیگر که به صورت لحظه به لحظه در حال ارتعاش و نوسان است. او چون تنها نیست از چیزی نمی ترسد. یکجور آرامش عمیق و ریشه دار در او و زندگی اش موج می زند و همین آرامش عمیق به او اعتماد به نفس بالایی می بخشد. به بیان ساده تر شخص معتقد به قانون جذب لازم نیست برای خاطر جمعی و داشتن اعتماد به نفس بالا حتما یک پارتی و حامی بزرگ پشتیبانش باشد. او بدون نیاز به حامی، کل هستی و کاینات را پشتیبان خود می داند و با یقینی که از این بابت دارد در امورات روزمره زندگی با اعتماد به نفس و اطمینان کامل ظاهر می شود.

نقص داشتن و کم و کسری داشتن هم برای فرد معتقد به قانون جذب در زندگی اهمیت چندانی ندارد. برای مثال اگر چنین شخصی دارای معلولیت جسمی باشد این معلولیت را به صورت مانعی سر راه پیشرفت و ترقی خود نمی بیند. گفتیم که ما آدم ها حتی وقتی خیلی هم سالم باشیم از لحاظ طیف مریی و شنوایی و همینطور مرزهای چشایی و بویایی و حسی خودمان دارای محدودیت هستیم. یک فرد معلول فقط میزان محدودیت اش در یک یا چند حواس بیشتر از انسان های عادی است. اما وقتی همه انسان های عالم ذاتا به خاطر ساختار حواس پنجگانه از یک لحاظ معلول و ناکامل محسوب می شوند ، دیگر چه فرقی می کند که کسی کمتر یا بیشتر معلول باشد. معلولان معتقد به قانون جذب با همین استدلال ساده و انرژی بخش بسیاری اوقات کارهایی می کنند که آدم های سالم و تندرست از انجام آنها عاجز هستند. نمونه آنکه در مسابقات پارا المپیک پکن که امسال در چین برگزار شد، یکی از اعضای تیم معلولین وزنه برداری کشورمان توانست رکورد پهلوان رضا زاده را بشکند. کاری که وزنه بردارهای سالم و تندرست نتوانستند انجام دهند.

می بینید که فقط یکی از ادعاهای قانون جذب یعنی موجی بودن و ارتعاشی بودن کل اتفاقات هستی چقدر زیبا و باشکوه می تواند روی برخورد و رفتار و گفتار و حتی پندار و فکر و خیال اشخاص تاثیر بگذارد و آنها را در برخورد و مواجهه با مشکلات زندگی قدرتمند سازد؟! در آینده باز هم در این مورد با شما سخن خواهیم گفت.

 

 

بخش بعدی متن را می‌توانید در کاربرد عملی قانون جذب در زندگی (قسمت آخر) مطالعه نمایید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 3077
  • بازدید دیروز: 4982
  • بازدید کل: 23919811