Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

هنر جنگ در بازار بورس - قسمت دوم

هنر جنگ در بازار بورس - قسمت دوم

نویسنده: سلمان امین

حملات تلافی‌جویانه را کنار بگذارید.

شایسته نیست که حکمران، تنها به دلیل فرونشاندن خشمش افراد خود را درگیر معرکه کند. نباید هیچ فرماندهی به‌خاطر رنجش خود جنگ‌افروزی کند. خشم، رفته‌رفته به خرسندی بدل می‌شود. و رضایت جای آزردگی را خواهد گرفت؛ اما قلمرویی که یک بار فروپاشیده، هرگز مانند گذشته استوار نخواهد شد. فرماندهی که نتواند رنجش خود را مهار کند، سربازانش را چونان لشکر مورچگان درگیر نبرد می‌کند، با این فرجام که یک‌سوم سپاه به خاک‌وخون کشیده می‌شوند، درحالی‌که شهر هنوز تسخیر نشده است.

 

اگر پای خشم و عصبانیت در کار باشد، بازار بورس بدون بروبرگرد به میدان رزم واقعی تبدیل خواهد شد. به من در مورد خشم بگویید تا من در مورد اشتباهات پی‌درپی با شما صحبت کنم. اگر قصد دارید با خشم و آزردگی به کاری دست بزنید، باید بدانید که معاملات بازار بورس آخرین کار در دنیاست که می‌توانید از پس انجام‌دادنش بربیایید.

خشم، وضعیتی ذهنی است که بر اثر ناهماهنگی بین خواسته‌ها و داشته‌ها بروز پیدا می‌کند. چیزی را می‌خواهید؛ اما چیز دیگری به‌دست می‌آورید، درنتیجه نظم ذهنی‌تان برهم می‌خورد. در اثر این بی‌نظمی ذهنی آزرده می‌شوید و این رنجش چگونه نمایش داده می‌شود: خشم! به همین سادگی.

بارها دیده‌اید که اوضاع معاملات آن‌طور که دوست داشتید پیش نرفته است. موقعیت‌های بسیاری را دیده‌اید که می‌توانستید روی آن، مثل اسب برنده شرط ببندید؛ اما تحرکات آینده‌ی بازار در خلاف جهت پیش‌بینی، شما را ناامید و سرخورده کرده است. ازطرف دیگر بارها بازار را در وضعیتی دیده‌اید که احتمالاً زیر لب گفته‌اید: «نه، از این معامله چیزی گیرم نمی‌آد»؛ اما با کمال تعجب قیمت‌ها با حرکات انفجاری خود شما را انگشت‌به‌دهان گذاشته‌اند.

این‌که قیمت‌ها به هر جهت و به هر میزانی جابه‌جا شوند، چیز عجیبی نیست. عجیب آن است که معامله‌گران گاه حتی پس از سال‌ها حضور در بازار از ناهماهنگی بین پیش‌بینی‌های خود و واقعیت بازار خشمگین می‌شوند و درنتیجه‌ی آن دست به اقدامات تلافی‌جویانه می‌زنند.

آن‌ها درست پس از هر معامله‌ی زیان‌ده کمر همت می‌بندند که در اولین فرصت پول نازنین خود را از بازار پس بگیرند؛ پولی که شاید پس‌گرفتنش به همان سادگیِ ازدست‌دادنش نباشد.

از این‌جای کار به بعد، همه‌چیز قابل پیش‌بینی است. منظورم این است که انگاه همه‌ی معامله‌گران در ارتکاب اشتباهات ناشی از خشم، از روی دست هم نگاه می‌کنند. بعضی‌ها با حجم بالاتری وارد بازار می‌شوند تا ضمن برگرداندن پول ازدست‌رفته معامله‌ی جدید را با سود به پایان ببرند. بعضی دیگر هم در موقعیت‌هایی وارد بازار می‌شوند که پیش‌ازآن هرگز حاضر به انجام معامله در آن نبوده‌اند. عده‌ای نقاط ازپیش‌تعیین‌شده برای خروج از بازار را بدون هیچ طرح و نقشه‌ای جابه‌جا می‌کنند و عده‌ای دست به تغییر قاب‌های زمانی و سهام معاملاتی خود می‌زنند. درنتیجه، پس از مدت کوتاهی همه‌ی نقشه‌ها به‌هم می‌ریزد و بی‌نظمی عصبی جای خود را به نظمِ پیشین می‌دهد. درست یا غلط بودن کارهایی که از روی رنجش و آزردگی انجام می‌دهید، کوچک‌ترین اهمیتی ندارد. مسئله این است که در این شرایط نامتعادلِ روحی امکان بروز اشتباه، و انحراف از مسیر را به‌طرز چشمگیری افزایش می‌دهید. پس از مدتی کوتاه حتی تشخیص این‌که چه‌کاری به سود یا به زیان شما تمام می‌شود، ساده نخواهد بود. هر بُردوباختی تصادفی و از سر کینه‌توزی با بازار تلقی می‌شود و روند فروپاشی مالی و روحی معامله‌گر آغاز می‌شود.

سان‌زو در پایانِ توصیه‌ی هوشمندانه‌ی خود برای دوری از خشم و رنجش، به نکته‌ی روان‌شناختی حیرت‌انگیزی اشاره می‌کند. بنابر طبیعت انسانی، تمام حالات هیجانیِ روحی در انسان با گذر زمان به حالت تعادل بازمی‌گردد. هیچ وضعیت ذهنی نامتعادلی پایدار نخواهد بود. خشم نرم‌نرمک از یاد می‌رود و آزردگی ممکن است به‌نوعی خرسندی و رضایت بدل شود؛ اما پولی که شما از دست داده‌اید، هیچ‌وقت به جیب‌تان باز نخواهد گشت. در این صورت شما در جایگاه فرمانده‌ی شکست‌خورده‌ای قرار گرفته‌اید که از روی هیجانات زودگذر، سپاه خود را به‌سمت سنگر دشمن گسیل داشته و نیمی از جنگجویان خود را به خاک‌وخون کشانده است؛ اما دروازه‌های شهر همچنان به‌رویَش بسته مانده است. این حملات کورکورانه و در پی آن، شکست‌های متوالی و جبران‌ناپذیر، سرنوشت محتوم همه‌ی کسانی است که احساسات ناپایدار خود را بیش‌ازاندازه جدی می‌گیرند و درنتیجه سرمایه‌شان را با دست خود به بازار تقدیم می‌کنند. مطمئن باشید که بازار هم دست رد به سینه‌ی این بازندگان سخاوتمند نخواهد زد.

مراقب باشید با دل‌آزردگی و خشم پول‌های بی‌زبان خود را دور نریزید. در این صورت حتی اگر در ادامه‌ ده‌ها برابرِ زیانی که متوجه حساب معاملاتی‌تان شده است پول به چنگ بیاورید، هرگز جایگزین مبلغ ازدست‌رفته نخواهد شد. هر معامله شخصیت منحصربه‌فرد خودش را دارد. فراموش نکنید که می‌توانستید بدون ازدست‌دادن پول‌های قبلی سودهای جدید کسب کنید. تازه این جدا از ضربه‌ای است که معامله‌گر خشمگین از تزلزل روحی و فروپاشی روانی خود نوش‌جان می‌کند. اگر مثل فرماندهی خشمناک با دشمن پنجه در پنجه بیندازید، شاید نتوانید صدمات روحی واردشده را در زمانی کوتاه جبران کنید. به یاد داشته باشید که خشم دیر یا زود شما را از پا درخواهد آورد و شاید آن‌وقت برای کمر راست‌کردن و جبران آن‌چه از دست رفته است، زیادی دیر شده باشد.

 

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

بخش بعدی متن را می‌توانید در هنر جنگ در بازار بورس - قسمت آخر مطالعه نمایید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: کتاب هنر جنگ در بازار بورس - نشر میلکان
  • تاریخ: چهارشنبه 20 بهمن 1400 - 07:44
  • صفحه: سبک زندگی
  • بازدید: 2659

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 1501
  • بازدید دیروز: 2554
  • بازدید کل: 23019067