این متن مروری بر کتاب ارزشمند «راز شاد زیستن»، با موضوع روانشناسی فردی و روانشناسی موفقیت است. این کتاب بسیاری از مسائل مهم، ساده و فراموششده زندگی انسانها را با نثری ساده یادآوری کرده است.
***
بخش اول؛ الگوی رفتاری:
ذهن انسان را میتوان به یک کوه یخ تشبیه کرد که بخش قابل رویت آن همان ضمیر هشیار و بخش بسیار بزرگتر و پنهان آن، ضمیر ناهشیار ماست. این ضمیر، مسئول بخش بزرگی از پیامدها و مسبب همه تکرارها در زندگی انسانها است. خود من یک همبازی تنیس داشتم که همیشه برای بازی تاخیر داشت و مرتب بهانه میگرفت. میدانی، باطری ماشینم امروز خالی شده بوده، میدانی، آخر سر برق قطع بود، میدانی، سوییچ ماشینم گم شدش و ... یک روز که دیگر از دست او خسته شده بودم به او گفتم: بیا از حالا به بعد قرار بگذاریم و برای هر دقیقه تاخیر باید به من جریمه بدهی. میدانید چه شد؟ فردای آن روز کتفش ضرب خورد و از آن روز هم دیگر باهم بازی نکردیم. میدانید چیست؟ دوست من فکر میکرد که تاخیر را بر طالع او نوشتهاند. اگرچه او واقعاً هشیارانه قصد دیر کردن نداشت، اما در ضمیر ناهشیارش برنامهای وجود داشت که به او میگفت تو همیشه عقب میمانی و این برنامه بود که زندگیاش را هدایت میکرد. الگوهای دیگری نیز مشابه این شخص وجود دارند. همانند الگوی فردِ همیشه نالان، الگوی فرد حادثهساز، الگوی فرد تکرارسازِ بیماری و الگوی فرد بینظم، و یا الگوی ورشکستگی. در الگوی فرد ورشکسته، این افراد بر اساس یک برنامه خودکار تعریف شده در ضمیر ناخودآگاه خود، هرگاه پولی مازاد بر احتیاج خود بدست میآورند به دنبال راهی برای خلاص شدن از آن میگردند و البته به خوبی آن را هم پیدا میکنند. افرادی که در شرطبندی و قرعهکشی پولهای بادآورده خود را در کوتاهترین زمان از دست میدهند، از همین الگوی درونی پیروی میکنند. در مقابل اما الگوهای دیگری نیز هستند. همانند اینکه من به مردم اعتماد دارم و آنها هم همیشه با من به خوبی رفتار میکنند. ولی باید بدانیم که تغییر، هرگز به آسانی میسر نمیشود و این تغییر الگوها همیشه کار سادهای نیست، اما همیشه امکانپذیر است. برای هر تغییر با مقاومت روبرو خواهید شد و به عبارت دیگر کمربندهایتان را باید در اینجا محکم ببندید.
همچنین ما با کسانی رابطه برقرار میکنیم که شبیه والدین ما هستند و ما مرتباً الگوها و افرادی را جذب میکنیم که به پدر یا مادر ما شباهت دارند. و چه بسا که در سطح هشیار خود هیچ آگاهی قبلی به آن نداشته باشیم. در واقع، ما همیشه همان چیزی را جذب میکنیم که انتظارش را داریم. جهان، بازتابی از خود ماست. وقتی که از خود بیزاریم، از همه بیزاریم و وقتی به همین که هستیم عشق میورزیم، تمام جهان به نظر فوقالعاده و دوستداشتنی میآید. در واقع، منشأ تمام افکار و حرکات من، چگونه دیدن خویشتن است. ماسکول مالتز نویسنده کتاب پرفروش سیبرنتیک روانی مینویسد: «هدف تمام رواندرمانیها، تغییر تصویری است که فرد از خویشتن خود دارد.» اگر خود را در ریاضیات درمانده ببینید آنگاه تا ابد با اعداد و ارقام مشکل خواهید داشت. بنابراین دیگر تلاش نمیکنید و نتیجتاً درجا میزنید و عقب و عقبتر میروید. این تغییر ذهنی انسان از خویشتن درست مانند یک ترموستات عمل کرده و رفتارهای او، در دامنه محدود این تصویر رقم میخورد.
بخش دوم؛ تعارفات کلامی و درخواست کردن:
مردم موفق، همیشه از واژههای تشکرآمیز استفاده کردهاند. زیرا به این واقعیت پی بردهاند که تاییدِ درستی یک عمل، نشانه سلامت و تندرستی آنهاست. اگر شما به «ایوان لندل» به خاطر پیروزیاش در یک دوره مسابقه تنیس تبریک بگویید، او به شما نخواهد گفت تصادفی بود، یا شانسی بود. بلکه میگوید: متشکرم. یک تعارف کلامی، هدیهای است که لازمه آن صرف تلاش و اندیشه و مخفی کردن آن در پشت چهره یأسآور است. همین امر در مورد ارزش انسانها نیز صادق هست و همه با خبرهای قحطی و گرسنگی دیگران، سوزش عمیقی حس کرده و همه ما واجد این کیفیتها هستیم.
داستان «ریپانزل» دختر جوانی که مرتباً به او میگفتند تو خیلی زشتی و او بالاخره با کلام شاهزاده دیگری که با حسننیت از زیبایی او سخن میگوید، از زندان باورِ زشتیِ القاءشده جادوگر به او، رها میشود، مثالی خوب در این زمینه است. همه ما باید از جادوگران درون خود و دیگرانی که مانع آزادی ما هستند آگاه باشیم. در اینجا نشانههای رفتاری یک تصویر ذهنی ناسالم برای حفظ و نگهداری یک تصویر ذهنی مثبت و سلامت از خود را معرفی کرده و به چند مورد از راههای تقویت آنها نیز اشاره مینماییم.
- حسادت
- منفی صحبت کردن درباره خود
- ناتوانی در ادای تعارفات کلامی
-عدم پذیرش تعارفات کلامی
-ناتوانی در بیان عواطف
-ناتوانی در پذیرفتن و لذت بردن از عواطف و محبت دیگران
- مقایسه خود با دیگران
- سئوال نکردن و درخواست نکردن در مورد خواستهها و احتیاجات خود
موارد در جهت بهبود نوع احساسات نسبت به خودتان:
- قبول تعارفات کلامی
- قدردانی از خوبی دیگران
- مراقبت از سلامتی و جسم خود
- سکوت در مواقع لازم.
علل اهمیتِ مطرح کردن درخواستها و اهمیتِ درخواست برای رسیدن به خواستهها؛
- درخواست کردن، نشانه اعتماد به نفس و ارزش قائل بودن برای خود است و این نشانه آن است که ما هم دارای حقوق و خواستههایی هستیم.
- درخواست کردن، برای سلامت ما مهم است. وقتی درخواست خود را عنوان نمیکنیم ممکن است نادیده گرفته شویم و مورد بیتوجهی قرار بگیریم و کنار گذاشته شویم.
-درخواست کردن، اولین قدم منطقی برای تفهیم خانواده، روسا و دیگران برای خواستههای خودمان است.
- درخواست کردن، برای دیگران هم لذت کمک کردن به ما را در بر دارد. هرچند، مواقعی جواب منفی است.
- با این حال، منظور من توصیه به سربار دیگران شدن و سواری مجانی گرفتن نیست. درخواست کردن، اطلاعات تازهای در اختیار شما قرار میدهد و برای دیگران هم این امکان وجود دارد که در صورت تمایل شما را یاری دهند.
-وقتی مردم ببینند که شما برای کمک به خود مصمم هستید، آنها نیز برای کمک به شما بسیار مستعد میشوند.
بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمیشود.
بخش بعدی متن را میتوانید در راز شاد زیستن- قسمت آخر مطالعه نمایید.