Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

تاریخ راک اند رول - قسمت دوم

تاریخ راک اند رول - قسمت دوم

نویسنده: آدام ووگ
ترجمۀ: آرش عزیزی

اولین انفجار راک

قبل از الویس هیچ چیز نبود.

- جان لئون

 

نقطۀ دقیق جرقۀ آغاز راک اند رول در هاله‌ای از ابهام است و ترانه‌های بسیاری شایستۀ لقب اولین ترانۀ راک اند رول هستند.

بعضی کارشناسان موسیقی می‌گویند این لقب شایستۀ ترانۀ آر اند بیِ ری براون است در سال 1948 به نام «امشب شبِ راک است» (همین ترانه بعدها با اجرای الویس پریسلی حتی موفق‌تر از براون بود). بقیه به «تمامِ شب، راک» [Rock All Night Long] از ریونز، گروه سرود نیویورکی، اشاره می‌کنند که همان سال بیرون آمد. و بعضی‌ها هم به «کمی راک» [Rock Awhile] از گوری کارتر، گیتارزن گمنامی از هوستون، اشاره می‌کنند.

تمام این ترانه‌ها مواد اولیۀ ضروری را داشتند و همه نامزدهای چشمگیری بودند. اما شاید قوی‌ترین رقیب «راکت 88» باشد که در مارس 1951 در ممفیس ضبط شد. این اثر با ترانۀ ریزریز، صدای گیتار مبهمش و تکنوازی وحشیانۀ ساکسیفون، و نیز صدای پیش‌زمینه (ماشین خواننده) پیش‌بینی بی‌نظیری از مسیر اوایل راک اند رول است.

رهبر گروهی که «راکت 88» را اجرا کرد، آیک ترنر نام داشت. آیک سال‌ها پیش از این که جُنگ معروفش را با تینا، که در آن زمان همسرش بود، آغاز کند، خواننده و رهبر گروهی معروف در منطقۀ ممفیس بود. اما در ترانۀ «راکت 88» جکی برنستون، نوازندۀ ساکسیفون، خواننده بود و ترانه را به نام او ثبت می‌کنند.

صدای ممتاز گیتار در این ترانه، نشانی از ماهیت بی‌تکلف تولید ترانه‌های راک در دهۀ 1950 دارد. داستان از این قرار است که آمپلی‌فایرِ ویلی کیزارت، گیتارزن اصلی، سر راهِ استودیو از ماشین پایین افتاده و سرِ بلندگو پاره شده بود. سام فیلیپس، تهیه‌کنندۀ آن روز که بعدها در کار با الویس پریسلی به چهره‌ای افسانه‌ای بدل شد، به یاد می‌آورد: «چند روزی طول می‌کشید (تا درستش کنیم) و برای همین ما با همان چیز لعنتی کار را شروع کردیم. در آن تکه‌ای از سرِ بلندگو که پاره شده بود، کاغذی چپاندم و صدایش قشنگ شد.»

مستقل‌ها

«راکت 88» و سایر ترانه‌های «پیشا راک» به‌رغم تمام جذابیتشان پدیده‌هایی اکیداً محلی بودند. آیک ترنر دور و بر ممفیس ستاره بود، اما نه او و نه هیچ کدام از سایر هنرمندان اولیۀ راک هنوز نتوانسته بودند ترانه‌ای با موفقیت سراسری و ملی تولید کنند.

یک دلیل این بود که ترانه‌های آن‌ها را شرکت‌های کوچکی تکثیر می‌کردند که بودجۀ ناچیز و توزیع محدودی داشتند. هیچ کدام از شرکت‌های بزرگ ضبط و پخش فکر نمی‌کردند آر اند بی به درد کارکردن می‌خورد، زیرا اکثریت عظیم مخاطبان پاپ، سفیدپوست بودند – یا حداقل آن مخاطبان پاپی که پول برای خرج کردن داشتند، سفیدپوست بودند. این شرکت‌ها در عوض بر بستر اصلی پاپ تمرکز کردند.

در نتیجه آر اند بی، موسیقی شرکت‌های کوچک و مستقل شد. در لوس‌آنجلس، شرکت «علاءالدین اند اسپشیالیتی» آهنگ‌های خوانندگان آر اند بی همچون آموس میلبرن و لری ویلیامز را ارائه می‌کرد. در ممفیس، سام فیلیپس شرکت «سان» را توسعه می‌داد. شرکت‌هایی همچون «ایس» آوای زندۀ نیو اورلئان را ضبط می‌کردند.

برادران چِس در شیکاگو مثال خوبی هستند. آن‌ها سالی دو بار به جنوبِ پایین (یا عمق جنوب، اشاره به مناطق فرهنگی و جغرافیایی در جنوب آمریکاست) می‌رفتند تا ترانه‌های نوازندگان را برای شرکت کوچک و بلوزکارِ خود، یعنی شرکت «چس»، ضبط کنند. آن‌ها با خود ضبط‌صوت غول‌آسایی حمل می‌کردند که با موتور بنزینی قابل‌حمل کار می‌کرد، تا بتوانند همه جا ترانه‌ها را ضبط کنند. چندین بار پیش آمد که تجهیزات خود را وسط یکی از مزارع پنبه نصب کنند تا نوازنده‌ای در وقت ناهارش برای آن‌ها بخواند و صدایش را ضبط کنند.

اما این شرکت‌های کوچک منابع کافی برای گسترش موسیقی در سراسر کشور نداشتند. راک اند رول وجود داشت و آماده بود تا آمریکا کشفش کند اما اول به ترانه‌ای سراسری نیاز بود.

«همه وقت، راک»

این افتخار به ترانۀ «دیوونه، پسر، دیوونه» [Crazy Man Crazy] در سال 1953 رسید: اولین ترانۀ رسمی راک اند رول که به جدول پرفروش‌های سراسری پاپ رسید.

خوانندۀ آن از نوازندگان سابق کانتری بود و بیل هیلی نام داشت. این واقعیت که هیلی مرد سفیدپوستی بود که به سبک سیاهان اجرا می‌کرد بی‌شک به موفقیت چشمگیرش کمک می‌کرد. دیو بارتولومیو، از تهیه‌کنندگان نیو اورلئان، می‌گوید: «ما سال‌های سال ریتم اند بلوز داشتیم و یکدفعه چند تا سفیدپوست آمدند و به آن گفتند راک اند رول و از اول تا آخر چیزی نبود جز ریتم اند بلوز!»

هیلی ترانه‌های موفق دیگری هم ساخت از جمله نسخۀ آرام‌شده‌ای از «تکون بخور، صدا بده، بچرخ» [Shake Rattle and Roll]، ترانه‌ای که اولین بار با صدای بیگ جو ترنر، خوانندۀ بلوز، معروف شده بود. «همه وقت، راک» [Rock Around the clock] از هیلی در فیلم جنگل تخته‌سیاه، فیلم محبوبی راجع به شورش نوجوانان، عرضه شد و سپس به رتبۀ اول ترانه‌های پرفروش راه یافت.

اما حرفۀ هیلی دیری نپایید. او ویژگی‌هایی داشت که باعث شد هرگز امکان سرمایه‌گذاری روی ستاره‌شدن را نداشته باشد: نه چندان جذاب، قد کوتاه، کم‌مو و نافرمان در پیروی از مدِ روز. در ضمن صدای خشک و گروه شایسته اما یکنواختش در مقایسه با انرژی نامحدود نوازنده‌های بعدی، کم‌فروغ جلوه می‌کنند.

بسیاری از هواداران و کارشناسان نقش هیلی در تاریخ راک اند رول را دست‌کم می‌گیرند. با این حال، ترکیب محتاطانۀ او از شیوه‌های سیاه و سفید او را به یکی از پیشگامان راک اند رول بدل می‌کند و هیلی در مصاحبه‌ای در دهه 1970 در اظهارنظری تلخ به ناشناخته‌ماندنش اشاره می‌کند: «این داستان که چه کسی پدر راک اند رول بوده، حسابی شلوغ شده. من غیر از آغاز راک اند رول، کار زیادی در زندگی نکردم. و دوست دارم اعتبار این یک کار را برای خودم محفوظ نگه دارم.»

اولین هنرمند واقعی راک اند رول؟

هیلی داشت از جلو دید مردم کنار می‌رفت و اتفاقات بزرگی در جاهای دیگر در جریان بود. بین سال‌های 1953 تا 1955 اولین هنرمندان واقعی راک – موجی شامل چاک بری، فتز دومینو و لیتل ریچارد – آمریکا را در می‌نوردیدند.

چاک بری اولین کسی بود که به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافت و این نشانی از اهمیت او برای این موسیقی است. بسیاری بری را اولین نوازندۀ واقعی راک اند رول می‌دانند هم به خاطر موسیقی‌اش و هم به خاطر زندگی شخصی و «پسر بد» بودنش؛ او دهه‌ها مرکز جنجال بود و از جمله دو بار به زندان رفت.

سال‌های شکل‌دهندۀ بری نشانی از تأثیر قدرتمند او بر سبک‌های مخلوط منطقه‌ای است. او در سنت لوئیِ میسوری بزرگ شد و همه چیز، از بلوزِ شیکاگو و گروه‌های جامپِ غرب میانه تا کانتریِ جنوب، را جذب کرد.

او بعدها در سِمت مشاور زیبایی کار می‌کرد و در عین حال رهبر گروه بلوز بود و ترانه‌هایی می‌نوشت که امیدوار بود نوجوانان را جذب کند. نقطۀ عطفش وقتی بود که شرکتِ «چِس رکوردز» ترانۀ «آیدا قرمزه» [Ida Red] را از او خرید؛ البته مدیران چِس از عنوان ترانه خوششان نیامد و بری را متقاعد کردند آن را به «میبلین» تغییر دهد. این ترانه در سال 1955 بیرون آمد، به فهرست ده ترانۀ پرفروش رسید و در فهرست طولانی ترانه‌های موفقِ بری در مقام اول قرار گرفت.

بهترین ترانه‌های بری نمونه‌های خوش‌ذوقی و طنازی است، پر از بازی با کلمات هوشمندانه و تصاویر ساده اما قدرتمند. «میبلین»، «روز مدرسه» [School Day]، «شانزده سالۀ کوچک و شیرین» [Sweet Little Sixteen]، «جانی بی. گود»، «سرزمین موعود» [The promised Land] و «بتهوون، بزن کنار» [Roll Over Beethoven] تنها چند تا از ترانه‌های بسیاری است که به بخشی از میراث پاپ آمریکا بدل شدند. بن فونگ تورز، منتقد راک و روزنامه‌نگار، می‌نویسد که این ترانه‌ها، «تجسمی از تصویری بسیار آمریکایی هستند که راک اند رول هنوز آبشخور آن است.»

شگردهای اختصاصی گیتار و «راه رفتن اردکی» دیوانه‌وارش معیارهایی را پدید آورد که تا سال‌های بسیار پابرجا ماند. بری نیز مثل تیبون واکر مبدعی بود که تأثیرش هنوز احساس می‌شود. رابرت کریستگائو، منتقد راک و روزنامه‌نگار، طنازانه می‌نویسد: «او به جورج هریسون (از بیتل‌ها) و کیت ریچاردز (از رولینگ استونز) یاد داد گیتار بزنند، آن هم مدت‌ها پیش از آن که دیدارشان کند.»

مرد چاق

نیو اورلئان گهوارۀ بسیاری از سبک‌های به‌یادماندنی موسیقی از جمله صحنه‌ای زنده برای آر اند بی بود. در اوایل دهۀ 1950 این صحنه هنرمندی پدید آورد که به بهترین شکل ممکن مخلوط پُرغنای شهر را از فرهنگ‌های سیاه، سفید، فرانسوی، اسپانیایی و آفریقایی – اروپایی در هم خلاصه می‌کرد – و در ضمن راک هم بود.

آنتونی «فتز» دومینو در سال 1949، وقتی که 21 سال داشت، با اولین تک‌ترانه‌اش، «مرد چاق» [The Fat Man] را عرضه کرد. ترانه‌های بعدی او - «دوشنبۀ آبی» [Blue Monday]، «تپۀ بلوبری» [Blueberry Hill] و «دارم راه می‌رم» [I’m Walkin] -ثابت کرد او می‌تواند همچنان اسمی مطرح در سطح ملی باشد. دومینو، با احتساب ترانۀ «راه رفتن تا نیو اورلئان» [Walkin’ to New Orleans] در سال 1960، 23 تک‌ترانۀ طلایی داشت (یعنی ترانه‌ای که بیش از یک میلیون نسخه فروخت.) روی هم رفته 65 میلیون نسخه از ترانه‌های او فروش رفت، عددی که از تمام پیشگامان راک در دهۀ 1950، به غیر از الویس پریسلی، بیش‌تر است.

جذابیت دومینو از چندجا منشاء می‌گرفت: شخصیت دوستانه و هیکل بامزه و چاق او باعث می‌شد، برخلاف سایر نوازندگان راک، هیچ وقت تهاجمی نباشد. از نظر موسیقی، ترانه‌های او ترکیبی دلپذیر از سبک پیانوی خاص او یعنی بلوز و نیم‌کانتری بود، که تنظیمی راحت اما پرضرب داشت، و لهجه‌اش دورگه و تنبل بود. این ترکیب ترانه‌های پاپ بی‌نظیری تولید کرد که هم مثل اثر انگشت، شخصی بودند و هم چون کفشی کهنه، آشنا. کوسیمو ماتاسا، صاحب استودیو و مهندس در نیو اورلئان، می‌گوید: «دومینو خلاق بود. هر کاری که می‌کرد جواب می‌داد. حتی اگر می‌خواست سرود ملی بخواند، دو کلمه نخوانده می‌فهمیدی اوست، به وضوح، ردخور نداشت، با لذتی تمام می‌فهمیدی اوست.»

 

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

بخش بعدی متن را می‌توانید در تاریخ راک اند رول - قسمت سوم مطالعه نمایید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: کتاب تاریخ راک اند رول - انتشارات ققنوس
  • تاریخ: پنجشنبه 2 دی 1400 - 07:51
  • صفحه: تاریخ
  • بازدید: 2483

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 1672
  • بازدید دیروز: 4121
  • بازدید کل: 23004058