Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

تاریخ ملل، چگونه هویّت ملت ها شکل گرفت - قسمت نهم

تاریخ ملل، چگونه هویّت ملت ها شکل گرفت - قسمت نهم

نویسنده: پیتر فوردوتا
ترجمۀ: مهدی حقیقت خواه

چین

تاریخ نگاری: پیوند بین گذشته و آینده

تاریخ همواره جایگاه بسیار مهمی در جامعۀ چینی داشته است، که درست برخلاف موقعیتی است که در اکثر کشورهای دیگر داشته است. در واقع، چین شاید طولانی ترین سنت پیوستۀ تاریخ نگاری رسمی را در جهان دار است، که دست کم از 1600 ق.م، با اسناد مشخص از 841 ق. م، تا به امروز تدوام داشته است. در دوران باستان، تاریخ رسمی را  منجمان درباری می نوشتند، که کارهای تشریفاتی را نیز انجام می دادند و وظیفۀ مشاهده و ثبت پدیده های آسمانی و حتی ارتباط با خود «آسمان» (تیان) را بر عهده داشتند. وظیفۀ اصلی آن ها در مقام تاریخ نگار ثبت رخدادهای بزرگ دودمان و گفتارها و کردارهای فرمانروایان بود. احتمالاً برخی از حکیمان تنها سخنان فرمانروایان را ثبت می کردند، درحالی که دیگران بر رخدادهای متنوع تر تمرکز داشتند. اسنادی که آن ها تهیه می کردند از مداخلۀ سیاسی در امان بود: تا زمان دودمان تانگ (618 – 907 م) هیچ امپراتوری اجازه نداشت حتی شرح اعمال خودش را بخواند.

مردم چین باستان برای «آسمان» احترام بسیاری قائل بودند، اما هیچ گاه یک روح یا خدای قادر مطلق را نمی پرستیدند. به جایش، ارتباطی متقابل و دائمی بین انسان و «آسمان» وجود داشت. امپراتوران پسران «آسمان» انگاشته می شدند، که مرادِ از آن ها تحقق ارادۀ «آسمان» در جهان انسانی بود. اما گواه این که ارادۀ «آسمان» به درستی محقق شده است یا نه بستگی به نظر عامۀ مردم داشت، که نمودش این ضرب المثل بود: «نظر آسمان همان نظر مردم است.» روش امپراتور در دریافتن آنچه عامۀ مردم فکر می کردند کایفِنگ («گرد آوری از باد») نامیده می شد، یعنی گرد آوری ترانه ها و قصه های عامه پسند به منظور درک دیدگاه های رایج مردم. از این رو، وظیفۀ دیگر تاریخ نگاران ساماندهی اطلاعات برآمده از کایفِنگ بود تا اجازه دهد فامانروا دریابد که آیا حکومتش به راستی مظهر «آسمان» است یا نه.

گفته می شود که در دوران باستان دلمشغولی اصلی حکومت ها قربانی مذهب و جنگ بود. قربانی به روح پنداشتۀ آسمانی و نیاکان تقدیم می شد. در چین باستان نیاکان نه تنها سرچشمۀ همۀ دانش، بلکه شالودۀ هویت مردم نیز بودند، و به همین جهت بسیار مورد احترام بودند. حفظ خاطرۀ تاریخی نیاکان نیز وظیفۀ اساسی تاریخ نگاران حکومتی بود، وظیفه ای که به پیش از پیدایش نگارش برمی گشت. پس از اختراع نگارش، مشکلات ذاتی روش های باستانی (حکاکی حروف مُهر مانند در دورۀ اولیه) و موجودی محدود نوشت افراز بدین معنا بود که تنها مطالب بسیار مهم را می شد نوشت و اسناد بسیار کوتاه بودند. روایت های مفصل تر بایستی از راه ترانه ها و حکایت های شفاهی شاعران نابینا منتقل می شد، که حدود سیصد تن از این شاعران در دربار فرمانروا سکونت داشتند. تفاوت بارزی بین این دو نوع تاریخ وجود داشت. همان طور که در یک متن باستانی آمده، «کتاب ها مناسب تاریخ نگارند و ترانه ها مناسب نابینا.»

از این رو، نقش تاریخ نگاران حکومتی ایجاد ارتباط مکانی از پایین ترین رده های جامعه به سوی «آسمان»، و ارتباط زمانی از گذشته به حال بود. رهنمود سیما چیان (حدود 145 – 87 ق.م)، تاریخ نگار بزرگ عصرِ هان، به تاریخ نگاران این نقش را به روشنی بیان می کند: «ارتباط بین آسمان و جهان انسانی را وارسی کنید؛  و در انتقال از اعصار کهن به حال حاضر آزموده باشد.» همۀ دربارها، از دولت مرکزی گرفته تا تیولداری ها، از این نوع تاریخ نگاری دولتی استفاده می کردند. کارگزاران حتی برای امور محلی این گونه اسناد و مجموعه های کایفنگ را تهیه می کردند. به سبب این احترام زیاد برای خاطرات تاریخی است که اسناد تاریخی چین چنین دیرینه و بی وقفه اند. در دوره های بعدی، که جایگاه تاریخ نگار حکومتی رو به افول گذاشت، انتقال اسناد باز هم از اهمیت زیادی برخوردار بود. در دورۀ دودمان تانگ، دولت یک ادارۀ اسناد تأسیس کرد که تهیۀ تاریخ های نوشتاری را برعهده داشت. از زمان دودمان سونگ (960 – 1279) به بعد، هر دودمان جدیدی تاریخ دودمان پیشین را می نوشت، تا هم درس هایی را که می شد از تاریخ آموخت جمع بندی کند و هم مشروعیت دودمان جدید را به اثبات برساند.

گاهشمار

حدود 2800 ق.م: نخستین امپراتور افسانه ای چین – امپراتور زرد

حدود 2070 – 1600 ق.م: دودمان شیا

حدود 1600 – 1046 ق.م: دودمان شانگ ثبت تاریخ چین آغاز شد

حدود 1046 – 771 ق.م: دودمان ژوی غربی

770 – 221 ق.م: دوره های بهار و پاییز و حکومت های درحال جنگ

551 – 479 ق.م: دورۀ زندگی کنفوسیوس

221 ق.م: اتحاد چین تحت فرمانروایی نخستین امپراتور دودمان چین

202 ق.م: آغاز دودمان هان

حدود 145 تا 87 ق.م: دورۀ زندگی سیما چیان، تاریخ نگار

618 تا 907 م: دودمان تانگ از چانگان فرمانروایی می کند

960 تا 1279 م: دودمان سونگ

1644 م: دودمان منچو چینگ دودمان بومی مینگ را سرنگون می کند

1842 م: شکست چین در نخستین جنگ تریاک

1911 م: سرنگونی امپراتوری چین

1919 م: جنبش چهارم مه

1949 م: کمونیست ها به رهبری مائو تسه تونگ حکومت جمهوری را سرنگون می کنند

1966- 1979 م: انقلاب فرهنگی

2008 م: مسابقات المپیک پکن

کهن ترین آثار تاریخی شناخته شده کتاب تاریخ و سالنامۀ بهار و پاییز هستند، اولی مجموعۀ اسناد سیاسی دوره های شانگ (حدود 1600 – 1046 ق.م) و ژوی غربی (حدود 1064 – 771 ق.م)، و دومی اسناد تاریخی پادشاهی لو (722 – 481 ق.م) است. گمان براین است که هر دو را کنفوسیوس (551 – 479 ق.م) گردآوری و ویراش کرده است. مجموعۀ دیگری که گمان می رود کنفوسیوس ویراش کرده کتاب ترانه هاست، که عمدتاً مجموعه ای از اشعار دربار ژو و دربارهای محلی مختلف است و احتمالاً به رسم کایفنگ مربوط می شود. اگر همۀ این اسناد به راستی کنفوسیوس گرد آوری و ویراش کرده باشد، باید این حکم را بی تردید پدر تاریخ نگاری چین توصیف کرد.

کنفوسیوس از آشفتگی سیاسی و فرهنگی زمانۀ خود عمیقاً ناخشنود بود. گمان براین است که هدف او از گردآوری سالنامۀ بهار و پاییز برانگیختن احساس پشیمانی در کسانی بود که به نظر او نظم طبیعی را به هم زده بودند؛ و این را با داوری در مورد آن ها در کارش انجام می داد. عقایدش را از راه توصیف «رفتارها»ی ملموس (شینگ شی) بیان می کرد: این رفتارها را به گونه ای ثبت می کرد که در مورد این که این رفتارها تجلی فرمان «آسمان» بود یا نه داوری داشت. از این رو، تهیۀ اسناد نقش تفسیری و روشنگری نیز داشت. تاریخ نگاری مسئولیت سنگین ارزیابی رخدادهای خاص و اعتبار بخشی به حکومت ها، تأثیر گذاری مستقیم بر مشروعیت حکومت یک فرمانروایی خاص و همچنین جایگاه تاریخی او را داشت.

بنابراین، تاریخ نگار دو وظیفه داشت: تهیۀ سندی که تا حد ممکن درست و دقیق باشد، و همچنین ابزار تعریف و انتقاد درخور از راه گزینش مطالب. بین این دو مسئولیت به روشنی یک تنش و کشاکش وجود داشت. اما پس از آن که رسم تهیۀ تاریخ دودمان پیشین جا افتاد، این کشاکش درونی از راه تقسیم کار قطعی نمود بیرونی یافت. وظیفۀ ثبت اعمال دودمان حاضر (که موضوع تاریخ نگاری های آینده می شد) از وظیفۀ نگارش تاریخ سنجشی (داوری کنندۀ) دودمان پیشین جدا شد. اولی می توانست تهیۀ یک گزارش نزدیک به واقع باشد (که چه بسا دودمان های بعدی به این گزارش های رسمی مراجعه می کردند)، و بدین ترتیب تاریخ دومی را می شد با محدودیت های نسبتاً کمتری تهیه کرد.

نتیجه این بود که برقراری پیوند بین گذشته و آینده به وجه هرچه مهم تر کارکرد این اسناد تبدیل شد. دودمان های تازه تأسیس احساس می کردند ناگزیرند جایگاه منصفانه ای را برای پیشینیانشان در تاریخ در نظر بگیرند. از این رو ایجاد یک بایگانی اسناد وظیفه ای بود که کنونیان در قبال جانشینانشان داشتند؛ و نگارش تاریخ مسئولیتی بود که نسل های بعدی در مقابل پیشنیانشان بر دوش خود احساس می کردند. این فرایند به تدریج به گونه ای سامان یافت که حکومت ها، مقامات محلی و افراد همگی می کوشیدند گزارش های اختصاصی اعمال خود برجا بگذارند.

گرچه هدف کنفوسیوس ارزیابی گذشته و حال بود، اصل «دیدن حقیقت در کردارها و رخدادها» را پایه گذاری کرد. بر همین مبنا بود که این سنت در تاریخ نگاری چین جاگیر شد که نظریه باید براساس گزارش رخدادها ارائه شود. در مرکز رخدادها افراد قرار داشتند. تا قرن بیستم سرگذشت افراد مهم محتوای غالب در کتاب های تاریخ چین بود.

اما دستاوردها لزوماً بهترین معیار برای داوری اهمیت یک فرد نبود، تاریخ نگاران به کسانی که قدرت اخلاقی از خود نشان می دادند نیز توجه می کردند. جدا از زندگی امپراتوران، در کتاب سیما چیان، اسناد تاریخ نگار بزرگ، نخستین زندگینامه از آن بو یی است، که مخالفت بو یی و برادرش شو چی را با شاه وو از دودمان ژو روایت می کند. شاه وو، پیش از آن که شاه شود، علیه فرمانروایش، شاه ژو از دودمان شانگ، لشکرکشی کرده بود. پس از آن که شاه وو حکومت شانگ را درهم شکست و پادشاه جدید شد، بو یی و برادرش از خوردن غلات حکومت جدید دودمان ژو خودداری کردند تا از گرسنگی جان سپردند.

اهمیت این نوع حافظۀ تاریخی در چین در جمله ای از اثر کهن کتاب تغییرات نشان داده شده است: «مرد حکیم گفتار و کردار پیشینیانش را وارسی می کند تا خودش را اصلاح کند.»

بو یی و شو چی به سبب توانمندی شخصیت اخلاقی شان در همراه نشدن با چیرگی شاه وو وارد حافظۀ تاریخی شدند. طبعاً تاریخ های رسمی از نظر پیروزمندان در کشمکش های سیاسی نوشته می شدند، اما یک سنت دیرینه نیز هست که بزرگی را در کامیابی یا ناکامی نمی بیند. هرچند یک دودمان دودمان پیشین را کنار می گذاشت، باز هم ناگزیر بود به درخواست های صادقانۀ مردمش عمل کند. تاریخ نگاران همواره باید بین این دو امر ضروری تعادل ایجاد کنند. این عقیده که شخصیت اخلاقی بسیار مهم تر از کامیابی است حتی در فرهنگ عامه برجستگی بیشتری داشت.

 

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

بخش بعدی متن را می‌توانید در تاریخ ملل، چگونه هویّت ملت ها شکل گرفت - قسمت آخر مطالعه نمایید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: کتاب تاریخ ملل، چگونه هویّت ملت ها شکل گرفت انتشارات ققنوس
  • تاریخ: یکشنبه 12 بهمن 1399 - 07:40
  • صفحه: تاریخ
  • بازدید: 3000

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 1446
  • بازدید دیروز: 5844
  • بازدید کل: 23924024