Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

تاریخ ملل، چگونه هویّت ملت ها شکل گرفت - قسمت اول

تاریخ ملل، چگونه هویّت ملت ها شکل گرفت - قسمت اول

نویسنده: پیتر فورتادو
ترجمۀ: مهدی حقیقت خواه

تاریخ ملل و تاریخ جهان

مراسم گشایش اُلمپیک تابستانی پکن درسال 2008 پُرطول و تفضیل ترین درس تاریخ که بیش از یکصد تن از سران کشورها و حدود دو میلیارد نفر از مردم جهان از طریق تلویزیون شاهدش بودند. یک صفحۀ ال سی دی غول آسا و انعطاف پذیر برکف استادیوم نمایان شد که برآن جنبه هایی از تاریخ فرهنگی چین به نمایش درمی آمد، از جمله یکی از اختراعات بزرگ مردم این سرزمین؛ کاغذ؛ و سپس سه اختراع دیگر – قطب نما، باروت، و چاپ. در آتش بازی های تماشایی و تابلوهای بزرگ متحرک نماهایی از گذشتۀ چین، از جمله سفالی، دیوار چین، و سفرهای چِنگ هه نمایش داده شد. جهان از رنگ آمیزی، گستردگی، نظم و شکوه این نمایش شگفت زده شد و دریافت که چین می خواهد گذشته و حالش را به مثابۀ تمدن شکوهمندی به نمایش بگذارد که به بیگانگان چندان وامدار نیست، اما ارمغان های ارزشمندی به دنیا ارزانی داشته باشد.

چهارسال پیش از آن، آتن چنین نمایشی را برپا داشته بود، گرچه در مقیاسی کمتر شگفت انگیز. یونان خود را هم با دستاوردهای تمدن خویش برای جهان – تندیس های کلاسیک و البته خود مسابقات اُلمپیک – به نمایش گذاشت و هم با تاریخ «ملی» اش، از مینوسی ها و میسنی های عصر مفرغ تا فرمانروایی اسکندر مقدونی، ایجاد شهر بیزانس، کسب استقلال از ترک ها و فرهنگ مدرن طنزآلود همگانی.

مراسم گشایش مسابقات اُلمپیک 2008 پکن، که کارگردان سینما ژانگ ییمو طراحی کرده بود و شامل نمایش تماشایی تاریخ چین، از جمله بازنمایی سفرهای دریایی چِنگ هه به آفریقا در سدۀ پانزدهم می شد.

عرضه داشت چنین تصویر برجسته و شکوهمندی از تاریخ خود و میراثش برای جهان، فرصتی نادر و گرانبها برای هر ملتی است و تعجبی ندارد که کشورها برای دستیابی به فرصت میزبانی اُلمپیک با یکدیگر رقابت می کنند. به هرحال، همۀ کشورها در پی راه هایی برای بهره برداری از مراسم و آیین های بزرگداشت عمومی، و نیز از راه برنامه های آموزشی و رسانه ها هستند. تاریخ هرکشور بخش حیاتی خود شناسی ملی است، و از این رو به شدت مناقشه آمیز است. در دهه های اخیر کشمکش بر سر تاریخ در محتوای کتاب های درسی در کشورهای گوناگونی چون استرالیا، کانادا، روسیه و ژاپن بالا گرفته است. در بریتانیا نیز دولت های متوالی در پی آن بودنده اند که مفهوم نا روشن (و شاید رو به زوالِ) «بریتانیایی مآبی» را از راه خوانش خاصی از تاریخ این جزیره جا بیندازند.

از قرن نوزدهم که بنیادهای تاریخ شناسی در بسیاری کشورها شکل گرفت. چنین تاریخ نگاری ملی ای سنگ بنای تمامی حرفۀ تاریخ نگاری بوده است. گرچه امروزه حوزۀ تاریخ گسترش یافته و موضوع های بسیاری را در برگرفته که برای تاریخ دانان پیشین متصور نبود، همۀ کشورها گذشتۀ خود را محور آموزش و پرورش و پژوهش تاریخی خویش قرار می دهند و گاهی تا آن جا پیش می روند که دیگران را به کلی نادیده می گیرند. افزون برآن، بیشتر کشورها، با توجه به نقش حیاتی در شکل دهی به هویت ملی و قوام بخشی به توانایی های اجتماعی، درس تاریخ را در مدارس اجباری می کنند.

اما تاریخ صرفاً ساخته و پرداختۀ فرهنگستان و دولت ها نیست، بلکه حضوری فراگیر دارد. در هوایی که تنفس می کنیم، در شهرهایی که زندگی می کنیم و در چشم اندازهایی که سیر می کنیم، حضورش را حس می کنیم. مردم در خانه، با داستان هایی که اعضای خانواده نقل می کنند، و از طریق رسانه ها، قصه های عامیانه و تلویزیون، از تندیس های خیابانی و یادمان جنگ، از آثار برجستۀ معماری، و از موزه ها و نگارخانه با تاریخ خودشان آشنا می شوند. تاریخی که آبشخورش چنین منابعی است به ندرت مورد چون و چرا قرار می گیرد و گاهی در همین پذیرفته می شود. البته این با تاریخی که در دانشکده های غربی مورد کندوکاو قرار می گیرد. بسیار متفاوت است. درآن جا ذهن آزاد اندیش آموزه های پذیرفته شده را مورد تردید قرار می دهد، در اصالت منابع چون و چرا می کند، دانسته ها را در متن و بستری گسترده به کار می گیرد و در پی تفسیر و برداشتی تازه برمی آید. در نتیجه، در بسیاری کشورها – شاید به ویژه آن کشورهایی که دارای سنت های کاملاً جا افتادۀ کارِ دانش پژوهی هستند – گُسست ژرفی بین تاریخ آکادمیک و تاریخ مورد پذیرش مردم وجود دارد.

تاریخ «آکادمیکِ» جهان بارها و بارها نوشته شده است، به ویژه در پنجاه سال اخیر که پیدایش اقتصاد جهانی و درگیری های ایدئولوژیک پی کاوی تاریخ یگانۀ جهان را به تلاشی واقع نگرانه تبدیل کرده است. چنین تلاشی گاهی از سوی افراد بسیار توانمند و دانشمند صورت گرفته که خط مشی شان مورد مناقشه بوده است، که از میان می توان از «پیروزی غرب»، که جان رابرتز در دهۀ 1980 از آن سخن گفت: «برخورد تمدن ها»ی سام هانتینگتون در دهۀ 1990، یا تاریخ زیست محیطی جان مک نیل در قرن بیست یک نام برد. گاهی چنین تاریخی محصول کار گروهی دانش پژوهان یا آموزشگرانی بوده است که با برنامۀ شخصی کار می کردند و می کوشیدند تا آن جا که ممکن است از ذهنی انگاری دوری گزینند و بکوشند برای همۀ بخش های جهان وزن یکسانی قائل شوند. به هرصورت، هر روایت کاملی از تاریخ جهان کاری تلفیقی است که از پژوهش های مشروح ترِ دیگران سود می برد و به معنای دقیق کلمه بازتابی است از گسترده ترین دلمشغولی های سال هایی که در آن تولید شده است.

این کتاب نیز به ناگزیر بازتاب دهندۀ دلمشغولی های زمان کنونی است. نمی توان آن را تاریخ جهان نامید، بلکه گزیده ای است از تاریخ ملل که با این باور فراهم آمده است که اجرای موفقیت آمیز یک دیدگاه یک جاذبه، یک برنامۀ کار فراگیر اما یک جانبه، در عصرِ چند کانونی پسا مدرن ما، نه شدنی است و نه پسندیده. هدف دیگر این کتاب کندوکاو و دریافت همگانی از تاریخ در گوشه و کنار دنیاست و از تاریخ دانان برجسته و دیگر نویسندگان کارآمد می خواهد از چارچوب های معمول ارجاعی خود پا فراتر بگذارد و دربارۀ تاریخ کشورشان بدان گونه که در فرهنگ سرزمینشان به وسعت درک می شود بنویسند.

این عبارتِ ال. پی. هارتلی، رمان نویس، به یک کلیشه تبدیل شده که گذشته یک «کشور بیگانه» است، جایی که «مردم جور دیگری رفتار می کنند». اما کمتر در نظر می آوریم که این احساس «بیگانگی»، موقعی که از کشور دیگری دیدن می کنیم، بیش ازهرچیز از گذشتۀ آن، و به ویژه از برداشت آن از گذشتۀ خاص خودش، ناشی می شود.

از این رو، پیش فرض این کتاب ساده است: اگر ما نتوانیم درک کنیم که دیگران دربارۀ گذشتۀ خود چگونه می اندیشند و احساس می کنند، قادر به درک آن ها نخواهیم بود. اگر می خواهیم تفاوت های ملی و فرهنگی ای را که هم به جهان ما روح می بخشد و هم آن را به خطر می اندازد درک کنیم، به راهنماهای سفر یا حتی کتاب های راهنمای تاریخ که هموطنان خودمان نوشته اند نیاز نداریم، بلکه نیاز داریم شنوندۀ مردمی باشیم که گذشتۀ خود را به زبان خودشان شرح می دهند. شور و خروش ها، تأکیدها – شاید حتی حذف هایی که آن ها در گفتار خود برمی گزینند – یک دنیا حرف در خود دارند. اگر برخی خوانندگان تردید دارند که برداشت از تاریخ می تواند از یک کشور تا کشوری دیگر به نحو چشمگیری متفاوت باشد، به آن ها توصیه می کنیم فقط گاهی به دو مقاله در این مجموعه بیندازند: کندوکاوِ پیتر آنوف در ریشه ها و پیامدهای آنچه او اسطورۀ «بی تاریخی» می نامد که ایالات متحده از بنیانگذارانش دریافت کرد؛ و شرح ژیتیان لوئو از نقش تعیین کنندۀ تاریخ در مشروعیت بخشی به اقتدار امپراتوری درچین برای سه هزار سال.

در این کتاب بیست و هفت تاریخ دان از بیست و هفت کشور، هریک اهل کشور مورد نظر و اکثرشان هنوز ساکن و فعال درآن جا، تاریخ کشور خود را بدان گونه که دریافت می کنند شرح می دهند. آن ها تاریخ دایرۀ المعارفی (دانشنامه ای) ننوشته اند – چنین چیزهایی با یک کلیک موس به راحتی در دسترس است – بلکه مقالاتشان شخصی است، که در آن ها لحن سخن و موضوع های برگزیده، به همان اندازۀ رخدادهای آشنا، گویا و رسا هستند. آن ها، مانند برگزارکنندگان مراسم گشایش المپیک، منتها در مقیاسی بسیار متفاوت، تاریخ ملی خود را، با تمام زیر و بم هایش، به جهان عرضه کرده اند.

کاربُرد این رویکرد می تواند با پرسش هایی همراه شود، از جمله هستی و سرشتِ روایت کلی گذشتۀ یک کشور، یا آنچه می توان «ژرفنای تاریخ» آن نامید. در این روایت، هرکشوری آنچه را دستاوردهای بزرگ می پندارد – نبرد برای استقلال، تلاش برای آزادی، افتخارات فرهنگی – گرامی می دارد، اما عناصر دیگری نیز در گذشتۀ آن هست که مایۀ تأسف آن است و چگونگی برخورد با این عناصر می تواند بسیار روشنگر باشد. ممکن است روش خود توجیه گری ستیزه جویانه در پیش بگیرد. یا ممکن است به سکوت روی آورد – شایان توجه است که درپیش نویس های نخستین مقالات این کتاب، چندین نویسنده از اشاره به برخی از برجسته ترین لکه های سیاه تاریخ خود خودداری کردند. گزینۀ دیگر این که کشوری می توانسته روش های مناسب و سنجیده ای درپیش گیرد که آن را قادر سازد با گذشتۀ دردناکش کنار آید. خود کاوی تمام عیار آلمان از دهۀ 1960 به بعد نمونه ای از این گزینه است، یا کمیته های حقیقت و آشتی که در آفریقای جنوبی و بسیاری کشورهای آسیب دیدۀ دیگر در سال های اخیر برپا شد. برخی کشورها، نظیر مصر و یونان را، به خاطر تاریخ شکوهمند باستانی شان، که وضع امروزشان هرگز به پای آن نمی رسد، باید ستود – یا سرزنش کرد. کشورهای دیگری ممکن است احساس کنند که از جانب دیگران بد فهمیده شده اند و خود این بدفهمی را یک منبع عمدۀ دردسر در جهان امروزی بدانند.

در واقع، فصل های این کتاب دشواری نگارش تاریخ منسجم و روشن حتی یک کشور را آشکار می سازند. مقالۀ مربوط به جمهوری چک نشان می دهد که دستیابی به هرگونه توافق دربارۀ گذشتۀ خویش چقدر دشوار است، درحالی که مقالۀ مربوط به بریتانیا بر دشواری ایجاد یک برداشت همگانی از تاریخ ملی تأکید می کند، درجایی که خود ملت یک ساختار سیاسی ساختگی است – هرچند این ساختار سیصد سال دوام آورده است. سرگذشت ایتالیا خیلی متفاوت است.

در فضای محدود موجود، انتظار نمی رفت که هیچ کدام از نویسندگان قادر باشند به همۀ این مسائل به طور کامل بپردازند، اما با بررسی تأثیر متقابل مباحث آن ها و مقایسۀ روش های مختلفی که نویسندگان کشورهای مختلف در مقالاتشان به کار گرفته اند، می توان به یک معیار واقعی دست یافت. امیدوارم هر خواننده ای به دریافتی ناشناخته و ناآشنا از کشورهای آشنا دست یابد: این که آن ها چگونه به خودشان می نگرند و مایل اند خود را امروزه چگونه نشان دهند، و نگرش یک تاریخ دان معاصر ممکن است با تصویر روشن و درخشانی که بسیاری از کتاب های راهنمای گردشگری ارائه می دهند چقدر متفاوت باشد.

گریزی نیست که حاصل این کار تفسیرهایی از تاریخ ملی است که اغلب از وضعیت کنونی به شدت تأثیر پذیرفته اند. مثلاً، جیووانی لِوی می نویسد بن بست سیاسی کنونی ایتالیا در گذشتۀ عمیقاً کاتولیک این کشور ریشه دارد؛ دینا خاپااِوا رویگردانی روسیۀ قرن بیست و یکم را از غرب در دو پارگی گذشتۀ آن از زمان بنیانگذاری روسیه ردیابی می کند. حتی در زمانی که این کتاب در دست تهیه بود، تاریخ همچنان بازگشایی می شد. بحران اقتصادی اوایل دهۀ 2010 در بسیاری کشورها به معنا تدوام شکل گیری گرایش های تاریخی موجود بود. تنها چند سال پس از آن که آتن، این «گهوارۀ دموکراسی»، موزۀ جدید خود را برای گنجینه های آکروپولیس در سال 2007 افتتاح کرد، اقتصاد یونان فرو پاشید و ادامۀ حیات دموکراسی یونان با تردید مواجه شد. بهار عرب در سال 2011 تغییرات چشمگیر و نامنتظره ای را برای مصر به همراه داشت، سرزمینی که از همان آغاز تاریخش با تدوام و پیوستگی کم نظیرش شناخته می شد. چنین انقلابی ضرورت بازنگری گذشتۀ این کشور را به همراه دارد. اما واضح است که این بازنگری را نمی توان به سرعت انجام داد و باید منتظر بر طرف شدن وضعیت ناپایداری شد که سرنگونی دیکتاتوری دیرپای مبارک به بار آورده است.

کشورهایی که برای این مجموعه برگزیده شده اند از همۀ قاره ها هستند و دو سوم جمعیت جهان را شامل می شوند: از دموکراسی های جا افتاده تا نظام های خودکامۀ مذهبی و حکومت های تک حزبی، از کشورهای کم و بیش درحال جنگ تا کشورهایی که از جنگ به هر بهایی دوری می گزینند، از کشورهایی با سنت های دانش پژوهی و بحث و گفتگوی آزاد تا کشورهایی که تاریخ دان ها را به دلیل خودداری از پیروی از خط مشی رسمی به زندان می اندازند. بسیاری از مناطق آشفتۀ جهان آن هایی هستند که با کشمکش های تاریخی مواجه اند، که گاهی به صدها سال پیش برمی گردد؛ و خودداری یک طرف از به رسمیت شناختن علایق تاریخی طرف دیگر، تلاش ها برای دستیابی به صلح را ناکام می گذارد. از خوانندگانی که دراین کتاب با دیدگاه های مخالف خود روبه رو می شوند دعوت می شود به آنچه گفته می شود و این که چگونه گفته می شود بیندیشند، اما به هیچ وجه ناگریز به پذیرش آن نیستند.

به همان اندازۀ گزینش کشورهای مورد نظر دراین کتاب، انتخاب نویسندۀ مناسب برای هرکشور نیز دشوار بود. هیچ کدام از نویسندگان این مجموعه مایل نبودند به نوعی سخنگوی رسمی ملت خود تلقی شوند، بلکه می خواستند تنها بیانگر دیدگاه شخصی خود به حساب آیند. کار همۀ آن ها تاریخ پژوهی است، برخی بسیار سرشناس و نزدیک به پایان دورۀ کار حرفه ای خود و برخی دیگر بسیار جوان تر. بیشترشان در کشورهای زندگی و کار می کنند که درباره اش می نویسند. آن هایی که به دفعات به کشورشان بازنمی گردند، در تماس نزدیک با آن هستند. بسیاری از آن ها به مطالعه و پژوهش تخصصی در مورد گذشتۀ کشور خود پرداخته اند. با این همه، برخی از نتایج ممکن است به راستی شگفت انگیز باشند، اما همۀ آن ها در اصل جالب توجه و آموزنده اند.

یک عراقی روی چکمۀ برنزی رئیس جمهور برکنار شدۀ عراق، صدام حسین، پیروزمندانه ایستاده است. مجسمۀ صدام حسین در آوریل 2003، از پی تهاجم آمریکا و بریتانیا، به زیر کشیده شد. موفقیت تهاجم اولیه بی نتیجه ماند، چرا که نیروهای متحد نتوانستند به ارزیابی درستی از نگرش مردم عراق نسبت به اشغال کشورشان از سوی قدرت های غربی دست یابند.

 

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

بخش بعدی متن را می‌توانید در تاریخ ملل، چگونه هویّت ملت ها شکل گرفت - قسمت دوم مطالعه نمایید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: کتاب تاریخ ملل، چگونه هویّت ملت ها شکل گرفت انتشارات ققنوس
  • تاریخ: شنبه 4 بهمن 1399 - 08:25
  • صفحه: تاریخ
  • بازدید: 2203

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 1437
  • بازدید دیروز: 5844
  • بازدید کل: 23924015