آنی ایزلی
23 آوریل 1933 – 25 ژوئن 2011
دانشمند موشکشناس و انرژی سبز ناسا
مادرم بزرگترین سرمشقم بود. هنوز هم هست.
آنی ایزلی، 2001
پیش از لپتاپها، پیش از رایانههای رومیزی و حتی پیش از حسابگرهای بزرگ، حسابگرها انسان بودند. آنها اشخاصی بودند که مسائل را آناکاوی میکردند و در بسیاری از حیطهها از جمله صنایع خودرو، صنایع فضایی و صنایع انرژی هستهای محاسبات را به صورت دستی انجام میدادند. آنی ایزلی، ریاضیدان رمزشکن، دانشمند محاسب و دانشمند موشک، یکی از ایشان بود.
ایزلی در بیرمنگامِ آلاباما به دنیا آمد و نزد مادری تنها به نام ویلی سیمز بزرگ شد، که به او میگفت حاضر است هرکاری که او بخواهد برایش بکند، مشروط برآنکه خودش آمادهی انجام آن کار باشد. ایزلی این نصیحت را با گوش جان شنید و حرکتش را از مدارس تفکیکشدهی آن زمان در آلاباما با اعتمادبهنفس آغاز کرد. با آنکه به خاطر حاضرجوابیهایش گاه پس از ساعت درس ملزم به ماندن در مدرسه میشد، اما خطابهخوان مدرسهشان بود. در مصاحبهی 2001 به عنوان بخشی از طرح "دلگفتهی زنانه" در ناسا، او از یاد و خاطرات کودکیاش، سرچشمهی بلندپروازی خویش را، هم ترغیب و تشجیع مادر دانست و هم نفوذ دیگر دوستان پُردستاورد در بیرمنگام:
ما با قاشق نقره به دنیا نیامدیم. ما فرزند پدران و مادران زحمتکشیم. برخی از ما در خانه فقط یک سرپرست داشتند، اما پدر و مادری داشتیم که تشجیعمان نمودند، که چنان بارمان آوردند که برای ادامهی پیشرفت بدان نیاز داری، و خواهی داشت.
ایزلی پس از فراغت از تحصیل در دبیرستان، به نیواورلئان رفت تا در دانشگاه خاویر لوییزیانا داروسازی بخواند. برنامهاش این بود که پس از فارغالتحصیلی به بیرمنگام بازگردد، اما درس را رها و ازدواج کرد و به امید ادامهی تحصیلاتش به کلیولَندِ اوهایو رفت. ولی مشخص شد که دانشگاه محلی کلیولند برنامهای برای علوم داروسازی نداشت. بنابراین ایزلی تصمیم به تغییر پیشهی خود گرفت. در سال 1955 مقالهای دربارهی دو خواهر در روزنامه خواند که به عنوان رایانههای انسانی، شمارشها و محاسبات را برای مهندسان انجام میدادند. سازمانی که آنها برایش کار میکردند، یعنی ناکا، در جستجوی اشخاص بیشتری با تواناییهای قوی ریاضی بود. ایزلی برای درخواست شغل تا "آزمایشگاه پیشران پرواز" لوئیس واقع در کلیوند، راند. او دو هفته بعد به کاری دست زد که سیوچهار سال ادامه یافت.
محاسبات ایزلی به احدات تأسیسات هستهای پلامبروک واقع سَنداسکی اوهایو کمک کرد. این عکس هوایی مربوط به سال 1969 نمایانگر کل مجتمع است. از جمله تأسیسات قدرت فضایی (گنبد سفید)، که دربردارندهی بزرگترین مخزن ایجاد خلأ فضایی در جهان است.
فُرترَن چیست؟
ایزلی و دیگر ریاضیدانهای ناسا در این بخش در محیط کاری روزانهشان از فرترن استفادهی کافی میکردند. این زبان برنامهنویسی رایانه که در سال 1953 توسط آیبیام ایجاد و برای نخستین بار در سال 1957 به کار گرفته شد، به طور ویژه در انجام محاسبات عددی کارآمد برای کاربردهای علمی و مهندسی مناسب است. این برنامه بیش از شصت سال پس از آن تاریخ هنوز برای بسیاری از اهداف اساسی علمی از قبیل پیشبینی هوا، تصویرسازی آزمونهای تصادم، و بلورشناسی (یعنی دانش تعیین تربیت اتمها در بلور جامدات) استفاده میشود.
رایانههای بزرگ آیبیام 704 طرح شد که در این تصویر مربوط به سال 1957، مرکز پژوهش لَنگلی ناسا نمایش داده شده است.
در دههی 1950 کمتر از یکپنجم درصد از نیروی کار آزمایشگاه اوهایو را آفریقایی – آمریکاییان تشکیل میدادند. ایزلی که در محیط کار، یکی از تنها سه زن رنگینپوستی بود که در ناکای کلیولند حضور داشتند، بهویژه در ابتدای کار با تبعیضنژادی و تبعیضجنسیتی مواجه بود. یک بار تصویرش را از عکس جمعی گروه همکاران که در نشست درهای باز به نمایش گذاشته شده بود، برداشتند. اما ایزلی با یادآوری پند مادرش دلسردی به خود راه نداد. در مصاحبهی "دلگفتهی زنانه" اذعان داشت که تطبیق با محیط جدید گاه دشوار بود، اما او با اطمینان به تواناییهایش و تمرکز بر انجام کار را برگزید:
من سرم را توی برف نکردهام. اما یک چیز هست، اگر نتوانم همراهتان کار کنم، اطرافتان کار میکنم. خیال نداشتم [آنقدر] دلسرد باشم که بروم. این شاید برای بعضی آدمها راهحل باشد، ولی برای من نبود.
نمایشی از مأموریت کاسینی – هویگِنس به سوی کیوان در مرحلهی طراحی آن در سال 1988. فضاپیما با کمک ایزلی حدود یک دههی بعد گسیل شد.
یکی از نخستین طرحهای ایزلی، شبیهسازی ساختمان تأسیسات رآکتور پلامبروک در سَنداسکی اوهایو بود که کارکنانش دربارهی هواپیماهایی با نیروی هستهای و بعدها دربارهی موشکهایی با سوخت هستهای پژوهش انجام میدادند. ایزلی مقدار سیمانی را که برای احداث تأسیسات باید ریخته میشد محاسبه کرد. او به یاد میآورد که حقوقش در آغاز کار سالانه در حدود 2000 دلار بود.
خبرنامهی علمی و مهندسی ناسا در سال 1981 ایزلی را در صفحهی نخست خود آورد.
خیلی چیزها طی سالیان تغییر کرد؛ ناکا تبدیل شد به ناسا، و آزمایشگاه پیشران پرواز لوییس سرانجام به مرکز پژوهشی جان اچ.گلن تغییر نام داد. اما ایزلی پابهپای تغییرات زمانه جلو رفت. او چنین به یاد میآورد: «من تعمداً سعی نداشتم که پیشگام باشم، من شغل میخواستم، کار میخواستم.» هنگامی که در دههی 1970 که دستگاهها جایگزین رایانههای انسانی شدند، او با یک چرخش به کارشناسی ریاضی تغییر مسیر داد و به حضور تماموقت در مدرسهی دانشگاه ایالتی کلیولند برگشت.
ایزلی در سال 1977 با مدرک لیسانس علوم ریاضی از ایالت کلمبیا فارغالتحصیل شد. اما رسیدن بدانجا با سختی انجام شد. ناسا شهریهی دورهی لیسانس همکاران مرد به علاوهی حقوق دورهی انفصال جهت تحصیلشان را پرداخت میکرد؛ اما او باید مرخصی بدون حقوق میگرفت و شهریهاش را از جیب میپرداخت. ایزلی بعداً برنامهنویسی رایانه را آموخت و در کدگذاری و درج آنها در برنامههای متعدد ناسا خبره شد. وی در دو زبان رایانهای تخصص پیدا کرد: فُرترَن و سوآپ (SOAP).
کار ایزلی در ناسا در سال 1989 با بازنشستگیاش پایان پذیرفت. اما اثربخشی او را میشود در سامانههای تبدیل انرژی و در ارزیابی فناوری قدرتهای جایگزین از جمله در فناوری خورشید و باد و باتریهایی که در خودروهای دوگانهسوز مورد استفاده قرار میگیرند دید. او نوشتارهای مشترک زیادی دربارهی موتورها و موشکهای هستهای دارد. شراکتی که در قنطوروس داشت – یعنی بالابر کمکیِ پر انرژیِ موشک که ماهوارههای ارتباطی و همچنین کاوشگرهای فضایی بسیاری (از جمله وایکینگ و وویجر) را به فضا فرستاد، به شکلدادن مأموریت کاسینی در سال 1997 به سوی سیارهی کیوان کمک کرد.
ایزلی علاوه بر کار برنامهنویسی پیشتازانهاش، داوطلب شد تا کارش در ناسا را به عنوان مدرس و سخنگو به اشتراک بگذارد و ترویج و ترغیبش باعث تشریک دانش/ فن/ مهندسی/ ریاضی در بین دانشجویان زن و دانشجویان در حاشیهمانده بشود. او و سرپرست اتاقش زمانی قراری گذاشتند تا جهت اعتراض به الزام ناسا برای پوشش زنان، کتوشلوار بر تن کنند. در سال 2001 به یاد آورد که آن رخداد در سه دههی پیش جنجالی شد، اما نه به خاطر تخطی از دستورالعمل رسمی برای لباس، بلکه چون در برابر رسومات آن زمان قرار میگرفت. با بیتوجهی به پوشش در محیط کار و با تأکیدنهادن بر آنچه تولید میکردند، ایزلی سرچشمهی الهام دیگر همکاران زن شد تا در ناسا کمتر ضعیفهنما و بیشتر سودمندگرا باشند. ایزلی همچنین باشگاه اسکی لوییس در ناسا را به حیرت واداشت (او اسکی را از چهلوشش سالگی آغاز نمود) و در دیگر فعالیتهای منتسب به کار، همانند انجمن تجاری زنان متخصص نیز حضور یافت؛ او تا هنگام در گذشتنش در سال 2011 در این انجمن فعال ماند.
در سال 1976 سازمان تازهتأسیس پژوهش و توسعهی انرژی، این توربین بادی 100 کیلوواتی را به سبب بحران انرژی برای پژوهش در زمینهی انرژی به عنوان جایگزین پلامبروک نصب کرد. برج یکصد فوتی آن نگهدارندهی دو پرهّی شصتودو فوتی است که باد 18 مایل در ساعت آن را با سرعت چهل دور در دقیقه میچرخاند.
ایزلی در سال 2001 در سن شصتوهشت سالگی از تحیرش از فناوری گوشیهای هوشمند، و از اشتیاقش به اسنوبورد سواری، و از نفوذ ماندگار مادرش سخن گفت. او حرف را به کنشگر اجتماعی و شاعر دوران نوزایی محلهی هارلم، لَنگستون هیوز کشاند تا تجربهی خویش به عنوان یک زن آفریقایی – آمریکایی از جهان دانش/ فن/ مهندسی/ ریاضی را بیان دارد:
«"زندگی برایم پلکان بلوری نبود" ولی تلاش را باید کرد. پیگیر باش، چرا؟ چون خواهانش هستی.»
بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمیشود.
بخش بعدی متن را میتوانید در زنان سرکش دنیای ریاضیات - قسمت پنجم مطالعه نمایید.