Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

نقاش ها همیشه پول دوست داشته اند - قسمت دوم

نقاش ها همیشه پول دوست داشته اند - قسمت دوم

نوشته: جودیت بن هامو - هوئه
ترجمه ی: لیلی گلستان
«شگفتی آور است وقتی می بینی هنرمندی هستی که کارت گرفته، یعنی مثل کیمیاگری که طلا می سازد، می دانی که در دو ساعت کار می توانی طلا بسلزی. و این وسوسه ای پس بزرگ است.»

دورر

مردی که بلد بود آثارش را بفروشد

«پانزده سالی می شود که هنر معاصر سقوط کرده است.» احتمالاً دلایل موجهی برای این اتفاق وجود دارد، اما در نهایت هیچ یک از این دلایل اساس این قضیه را روشن نکرده اند. عصر ما هنرمندان رده بالای زیادی تولید نکرده است و نمی توان تشریح کرد که چرا در اواخر دهه ی چهل و اوایل دهه ی پنجاه، و بعد اواخر دهه ی پنجاه و اوایل دهه ی شصت، این همه هنرمند داشته ایم. البته بسیاری از چیزها در جامعه ی ما روند درستی ندارند، ظهور هنرمندان جدید پیش از هر چیز به خودشان ربط پیدا می کند: و این «کنشی نهایی، کنشی سخت» است. در سپتامبر 1984، هنرمند امریکایی دانلد جاد (1994- 1928)، معرف مشهور هنر مینیمال، تأثیر متقابل مابین جامعه و هنرمندانی را که آن جامعه تولید می کند مورد بررسی قرار داد. «کنشی نهایی، کنشی سخت». او مکانیسم هایی را که بر به رسمیت شناختن هنرمندان از سوی جامعه حاکم اند تجزیه و تحلیل کرد. «مردم فقط یک چیز را به حساب می آورند، باید هنری که می بینند شبیه چاپ هایی باشد که در کتاب ها دیده اند. یادشان نیست که آثاری که امروزه چاپ می شوند در زمانه ی خودشان نوآورانه و اصیل بوده اند و نمی توان آن ها را به مثال یک نمونه شناخت.»

این حرف شبیه جمله ی معروف هنرمند دادئیست، فرانسیس پیکابیا، است که با لحنی کمتر عالمانه، اما به همین قطعیت، آن را این چنین مجسم کرده است: «برای اینکه شما از چیزی خوشتان بیاید، باید آن را مدت های مدید دیده یا شنیده باشید، توده ی ابلهان».

در قرن شانزدهم، که تولید انبوه در امیرنشین های ایتالیا رونق پیدا کرد، دو نابغه در آلمان ظهور کردند، آن هم در میانه ی بازاری که هنوز هنرمندان را به مثابه ی صنعتگر و کارگران ساده ی یدی نقاشی به شمار می آوردند. یکی از آن دو لوکاس کراناخ نام داشت و بدون شک خلق کردن هایش براساس شم اقتصادی اش بود. دیگری آلبرشت دورر که یک سال از او بزرگ تر بود. او از زمان و تاریخ با تصویر یک نابغه ی مطلق گذر کرد. او محصول دوران خودش نبود. او دوران خودش را ساخت و به لطف درکش از نظام هنر آن را دگرگون کرد. آلبرشت دورر (1528_ 1471) خالق استثنایی تصاویر است. تصاویری که خاطره ی جمعی را تسخیر می کنند و میل به تصاحب شاهکارهای پر شورش را برمی انگیزند.

دورر استاد مسلم هنر است و استادی مسلم در تبلیغ هنر خودش. می شود هم هنرمند بزرگی بود و هم کاسب کار بزرگی.

به دلیل همین توانایی مضاعف، یعنی نبوغ خلاقانه و تبلیغ آن، هنرمند می تواند «توده ی ابلهان» پیکابیا را خاطر جمع کند. همان گروهی که به طور معمول همان چیزی را طالب اند که از پیش می شناخته اند. و این باز برمی گردد به تعریفی که دانلد جاد دارد: «ظهور هنرمندان جدید پیش از هر چیز به خودشان مربوط می شود.» و باید بدانیم که دورر، با قدرتی که داشت و انگیزه ای به دور از معمول، در میانه ی هنرمندان – صنعتگران معمولی دوران خود ظهور کرد.

«او چیزی را می کشید که کشیدن آن ناممکن بود: آتش، نورها، رعد و برق، طوفان، آذرخش و حتی، همان طور که گفته اند، ابرهایی بر دیوار و همه جور احساس، و در نهایت، تمام روح آدمی را که در قلمرو و تن بازتاب دارد، و حتی خود کلام را. و با خطوطی بسیار شادمانه و فقط با رنگ سیاه، تمام این ها را به خوبی در برابر دیدگان ما می گذارد. که اگر رنگ بر آن می گذاشت، کار را خراب می کرد.»

آلبرشت دورر در سال 1528 مرد، و در همان سال اراسموس انسان گرا ستایشی تغزلی از او کرد. 

دورر پس از مرگ، بیش از هفتاد تابلو و بیش از صد گراوور روی مس و دویست و پنجاه گراوور روی چوب و بیش از هزاران طراحی و سه کتاب چاپی از خود به جای گذاشت، که این کتاب ها اختصاص داشت به موضوع های هندسی، استحکام سازی ها و تناسب بدن انسان. یک انسان گرای دیگر، ویلی بالد پیرکهایمر که دوستش بود، بر روی سنگ گور او این نوشته را حک کرد: «هر آنچه در آلبرشت دورر میرا بود، در این مزار نگهداری می شود.»

باقی، نامیرا، به تاریخ هنر تعلق دارد....

اصالت نقاش باعث شد که در تاریخ هنر با صفت «بزرگ» خوانده شود که البته بیش از هر دلیلی مدیون تولید گراوورهایش است. اراسموس، چیزی را که بعدها توسط تاریخدانان باز شناخته شد، اما از سوی عموم مردم از یاد رفت، تشریح می کند: کارهای چاپی نقشی بسیار اساسی در نشر حس هنرمندانه داشتند. در اوایل قرن پانزدهم، گراوور روی چوب آمد و در میانه ی قرن پانزدهم، گراوور روی مس و اچینگ هم در انتهای قرن پانزدهم به وجود آمد. در آغاز، هریک از این تکنیک ها به مثابه ی امکانی بودند برای بازچاپ که بالنسبه کم خرج تر می شدند. دورر سعی کرد نشان دهد که گراوور یک نوع بیان هنرمندانه ای خاص است. تاریخدان آلمانی، کریستف متزگر، اظهار داشته که: «این هنر به ناگریز به یک رسانه ی جمعی واقعی تبدیل شد (...) برای اولین بار در تاریخ، این نوع تصاویر به تولید تجاری واقعی تبدیل شدند.»

در 1943، مورخ بسیار مهم هنر، اروین پانوفسکی، که آلمانی یهودی بود در تبعید در ایالات متحده ی امریکا زندگی می کرد، چکامه ای نوستالژیک درباره ی دور نابغه ی آلمانی نوشت، که جوابیه ی بود به ایدئولوژی نازی که با خرد اسرائیلی در زندگی روشنفکرانه آلمان منافات داشت. یک تاریخ دان دیگر، ارنست گومبریچ، در سال 1968 چنین برداشتی از این نوشته کرد: «کامل ترین مونوگرافی نوشته شده درباره ی یک هنرمند تا قرن بیستم است». اگر علاقه مند به تولیدات استاد نورمبرگ باشیم، این مونوگرافی می تواند ابزاری اساسی برای کار باشد. و پانوفسکی هم، به درستی و با تأکید، غنای گراوورهای دورر را این چنین تعریف می کند: «آلمان به یمن هنر گرافیک اش توانست در قلمرو هنر جایگاه بسیار قدرتمندی کسب کند و این بیش از همه مدیون فعالیت های یک نفر است. کسی که نقاش معروفی است و در جهان به گراوورسازی برمس و چوب شهره است، یعنی آلبرشت دورر. کارهای چاپی او برای مدتی بیش از یک قرن در هنر گرافیک به نهایت کمال رسیده بودند و برای تعداد بسیاری از گراوورسازها و هم چنین نقاش ها و مجسمه سازها، مینا کارها، و کسانی که تاپستری (دیوار کوب) یا الواح دکوراتیو یا چینی می ساختند، نمونه بودند آن هم نه فقط در آلمان، بلکه در ایتالیا و فرانسه و سرزمین فلاندر و روسیه و اسپانیا و به طور غیر مستقیم تا ایران.»

او با انتشار شمایل هایش معروف شد... خیلی پیش از وارهول، دورر استاد مسلم اجرا بود. چون خودش آن را ابداع کرده بود.

دورر، نقاش نورمبرگی، در قیاس با همکارانش امتیاز خاصی دارد، امتیازی که در برخورد اول می تواند یک ضعف محسوب شود. آلبرشت هم پسر و هم نوه ی زرگر است: شکل گیری اولیه ی او از اینجا می آید. در 21 ماه مه 1471 در نورمبرگ متولد شد. چهارمین فرزند از یک خانواده ی هجده نفره. پدر، که او هم آبرشت نام داشت، مردی پرکار و تا حدودی کامیاب بود. دورر پسر، در سال 1486 موفق شد پدر را قانع کند تا اجازه دهد کارآموزی در نقاشی را شروع کند. در سال 1490 او دوره ی شاگردی را شروع کرد که چهار سال طول کشید. وقتی از اولین سفرش به ایتالیا بازگشت، با حالی شوریده، شروع به تولید کرد. ما بین سال های 1495 تا 1500 تابلوهایی را اجرا کرد؛ که بیش از شصت گراوور روی چوب و مس ساخت که با دستگاه های پرس خودش آن ها را چاپ کرد. و رفتن به سوی شهرت بین المللی آغاز شد...

تولیدات گسترده اند. «امروزه تعداد محدود گراوورها نباید این شبهه را ایجاد کند که تعدادشان به وفور نبوده است. از یک لوح مسی می توان صد نسخه چاپ کرد. کاردینال کوچک دورر دویست تیراژ داشت. و پرتره ای بزرگ تر از آلبرت براندنبورگ کمتر از پانصد نسخه نداشت.»

گراوور یک موهبت مهم از لحاظ اقتصادی است. خود هنرمند در این باره می گوید: «از حالا به بعد خودم را وقف گراوور می کنم. اگر از اول همین کار را کرده بودم حالا بیش از هزاران گیلدر داشتم.»

پانوفسکی این چنین استدلال می کند: «او از آن پس توانست تعداد بسیاری از شاهکارهایش را به روش ابتکاری خودش تکثیر کند و چون هر کسی این امکان را داشت که یک تصویر چاپی بخرد، تصاویر چاپی، بازاری به سان کتاب های چاپی پیدا کرد. و البته هنرمند گرافیست باید، به نوعی، سلیقه ی عام را هم در نظر می گرفت. و این سلیقه هم به نوبه ی خود توسط هنرمند پرورش پیدا کرد. و از آن پس تکنیک گرافیک وسیله ای شد برای بیان شخصی.»

اما بعد از تمام این ها، تصور نکنیم که دورر تمام کارها از قبیل تراش قلم یا کار با قلم حکاکی را خود انجام می داد. اغلب اوقات او پروژه اش را طراحی می کرد و ساخت آن را به صنعتگر می سپرد. و این همان تقسیم بندی کار بود. برای این که دورر گراوور ساز بتواند از این فعالیت تازه اش نفعی ببرد و افتخاری کسب کند، بایست بدون هیچ شکی مؤلف تصاویر چاپی شناخته می شد.

 

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

بخش بعدی متن را می‌توانید در نقاش ها همیشه پول دوست داشته اند - قسمت آخر مطالعه نمایید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: کتاب نقاش ها همیشه پول دوست داشته اند- نشر مرکز
  • تاریخ: پنجشنبه 14 فروردین 1399 - 16:14
  • صفحه: ادبیات
  • بازدید: 2244

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 1677
  • بازدید دیروز: 4452
  • بازدید کل: 23032781