جنبش المپیک
چندین سازمان در برقراری بازیهای المپیک نقش دارند. آنها در کنار هم نهضت المپیک را شکل میدهند. قوانین و راهکارهایی که این سازمانها بر اساس آن فعالیت میکنند در بخش المپیک عنوان شدهاند.
کمیته بینالمللی المپیک «IOC»، قلب نهضت المپیک را تشکیل میدهد. از این کمیته به عنوان دولت المپیک یاد میشود، زیرا کار حل و فصل مشکلات، تصمیمگیریهای حیاتی مانند انتخاب میزبان مسابقات و برنامهریزی برای المپیک بر عهده این کمیتهاست.
سه سازمان در سطحی تخصصی کمیته المپیک را تشکیل میدهند:
فدراسیون بینالمللی «IFs»، هیئتهای کنترلکننده هر ورزش «برای مثال فیفا یا فدراسیون بینالمللی فوتبال و فدراسیون بینالمللی والیبال.»
کمیته ملی المپیک «NOCs»، که نهضتهای المپیک در هر کشور را هدایت و کنترل میکند «برای مثال کمیته ملی المپیک در ایالات متحده»
کمیته برنامهریزی برای بازیهای المپیک «OCOGs»، که مسئول کنترل رویدادهای خاص در المپیک است.
به بیان دیگر نهضت المپیک متشکل از هر شخص و ارگانی است که در المپیک نقش دارند، مثل هیئتهای داوری ورزش ملی، ورزشکاران، رسانهها و حمایت کنندگان بازیهای المپیک.
نکوهش
اغلب بازیهای المپیک در شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی برگزار شدهاند و تنها چند دوره معدود از بازیها در مکانهای دیگر بوده که این مکانها نیز محدود به شهرهای آسیای شرقی میشود. تمامی پیشنهادهای برگزاری المپیک از سوی آفریقا و آمریکای جنوبی رد شدهاند. بسیاری بر این باورند که بازیهای المپیک باید در مناطق فقیرتر دنیا نیز برگزار شود. اقتصاددانان به این نکته اشاره میکنند که سرمایهگذاریهای عظیم زیربنایی میتواند شهرهای فقیرتر را پس از برگزاری بازیها به شهرهایی با تولید ناخالص داخلی بیشتر تبدیل کند.
IOC اغلب مورد انتقاد قرار گرفتهاست که چرا سازمانی انعطافناپذیر است و تعدادی از اعضای آن حتی تا زمان مرگ عضو باقی میمانند.
برنامهای مستند از BBC در ماه اوت سال ۲۰۰۴ با عنوان پانوراما: "فروش بازیها" پخش شد که به بررسی رشوهگیری در فرایند پیشنهاد میزبانی برای المپیک تابستانی ۲۰۱۲ اختصاص داشت. این برنامه نشان داد که چگونه میتوان به اعضای IOC رشوه داد تا به نفع شهر خاصی برای میزبانی رأی دهند. در این برنامه ۲ شخصی که مخصوصاً به آنها اشاره شد «ایوان اسلاوکو» از بلغارستان و «مطلب احمد» کنسول المپیک آسیا بود. با این حال آنها این اتهامات را رد کردند. برخی دیگر ادعا کردند که مقامات رسمی با رشوه دادن به اعضای IOC باعث شدند شهر تورین برای المپیک زمستانی ۲۰۰۶ انتخاب شود و شهر سیون سوییس انتخاب نشد.
نهضت المپیک همچنین متهم به حفاظت بیش از حد از نماد المپیک شدهاست. آنها مخصوصاً برای هرگونه ترتیبی از ۵ حلقه، خواهان حق کپی رایت اختصاصی شدهاند. این نهضت حتی در برابر مسائلی که هیچ ارتباطی با ورزش ندارند مثل بازی «افسانه پنج حلقه» جبههگیری کردهاند.
جشنها
مراسم بازگشایی :
در این مراسم جدای از عناصر سنتی، کشور میزبان نمایشهای هنری شامل رقص و تئاتر مرسوم در آن کشور را اجرا میکند.
عناصر سنتی بسیاری در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک حضور دارند. مراسم معمولاً با برافراشتن پرچم کشور میزبان و اجرای سرود ملی آن کشور آغاز میشود. بخش سنتی جشن با رژه ملتها شروع میشود که در آن ورزشکاران هر کشور به ترتیب در ورزشگاه رژه میروند. ورزشکار برجسته هر کشور پرچم آن کشور را در جلوی گروه ورزشکاران آن کشور حمل میکند.
بهطور سنتی «که از المپیک تابستانی ۱۹۲۸ شروع شد» یونان به دلیل موقعیت تاریخی خود به عنوان مبدأ بازیهای المپیک، اولین کشور و کشور میزبان، آخرین کشوری هستند که رژه میروند. «استثنائاً در سال ۲۰۰۴ که المپیک در آتن برگزار شد، یونان آخرین کشوری بود که رژه رفت؛ با این حال پرچم یونان جلوتر از بقیه حمل شد». دیگر کشورهای شرکتکننده بر اساس حروف الفبای زبان اصلی کشور میزبان و اگر زبان آن کشور به حروف لاتین نباشد، بر اساس حروف الفبای انگلیسی رژه میروند. در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ در بارسلونا هر دو زبان اسپانیایی و زبان کاتالان زبان رسمی بازیها بودند، اما به دلیل عوامل سیاسی در حاشیه استفاده از زبان کاتالان، کشورها به ترتیب بر اساس حروف الفبای زبان فرانسوی وارد شدند.
پس از رژه کشورها، ابتدا رئیس کمیته المپیک کشور میزبان سخنرانی میکند و پس از آن رئیس IOC سخنرانی کرده و در انتهای سخنرانی خود رهبر کشور میزبان را معرفی میکند که پس از سخنرانی رئیس IOC رسماً المپیک را افتتاح میکند. در برخی موارد اشخاص دیگری به جای رهبر کشور میزبان المپیک را افتتاح میکنند. دو مثال از این مطلب به ایالات متحده بر میگردد: در سال ۱۹۶۰ معاون رئیسجمهور ریچارد نیکسون به جای دوایت آیزنهاور رئیسجمهور بازیهای المپیک زمستانی ۱۹۶۰ را در دره اسکو در کالیفرنیا افتتاح کرد. بار دیگر در سال ۱۹۸۰ والتر ماندیل، معاون رئیسجمهور به جای رئیسجمهور جیمی کارتر بازیهای المپیک زمستانی۱۹۸۰ را در لیک پلاسید، نیویورک افتتاح کرد. افتخار برگزاری بازیها به شهر اعطا میشود و نه به کشور.
پس از آن پرچم المپیک را وارد ورزشگاه میکنند و در حالیکه سرود المپیک در حال اجرا است، آن را برافراشته میکنند. سپس حمل کنندگان پرچم هر کشور به دور یکدیگر حلقه زده و جایگاهمانندی را درست میکنند که در وسط آن یک ورزشکار (از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۰) و یک داور (از زمان المپیک تابستانی ۱۹۷۲) سوگند المپیک را یاد میکنند. در آخر مشعل المپیک وارد ورزشگاه میشود و پس از آنکه از دست هر ورزشکار عبور کرد به آخرین حملکننده مشعل میرسد که معمولاً ورزشکاری مطرح از کشور میزبان است. او آتش را در جایگاه مخصوص خود در ورزشگاه روشن میکند. «آتش المپیک از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۸ روشن بودهاست، اما حمل امدادی مشعل از المپیک تابستانی ۱۹۳۶ آغاز شدهاست» از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۰ پس از جنگ جهانی اول، بهه مدتِ ۶۸ سال، پس از روشن شدن شعله المپیک کبوترها را به نشانه صلح رها میکردند. اما پس از اینکه چند کبوتر در آتش المپیک در زمان افتتاح المپیک تابستانی ۱۹۸۸ سوختند، این کار متوقف شد.
مشعل المپیک در سال ۱۹۸۰
مراسم پایانی :
نشانههای تاریخی بسیاری نیز در زمان برگزاری مراسم اختتامیه، یعنی پس از اتمام تمامی مسابقات ورزشی، به اجرا گذاشته میشود. در ابتدا حملکنندگان پرچم از هر یک از کشورهای شرکتکننده در یک ردیف وارد ورزشگاه میشوند، اما در پشت آنها تمامی دیگر ورزشکاران بدون هیچ نشانه یا دستهبندی خاصی رژه میروند. این سنت از بازیهای تابستانی ۱۹۵۶ و به پیشنهاد دانشآموزی از ملبورن اجرا میشود. به پیشنهاد او با این کار ورزشکاران جهان در کنار یکدیگر «یک ملت» خواهند بود. «در ۲۰۰۶ ورزشکاران با هموطنان خود وارد ورزشگاه شدند و در ادامه جشن همه با هم مخلوط شدند»
پرچم سه کشور همزمان با نواخته شدن سرود ملی کشورشان در میلههای پرچم به اهتزاز در میآید. پرچم یونان «که افتخار خاستگاه مسابقات المپیک را یدک میکشد»، پرچم کشور میزبان و سر انجام پرچم کشوری که میزبان مسابقات المپیک تابستانی یا زمستانی در سال آینده خواهد بود. استثنائاً در سال ۲۰۰۴ که مسابقات المپیک در آتن برگزار شد، تنها یک پرچم؛ یعنی پرچم یونان به اهتزاز درآمد.
طی مراسمی موسوم به «مراسم آنتورپ»، (علت این نامگذاری آن است که این سنت در خلال المپیک تابستانی ۱۹۲۰ در شهر آنتورپ برای اولین بار اجرا شد)، شهردار شهری که مسابقات را سازماندهی کردهاست، یک پرچم مخصوص المپیک را حمل میکند و آن را به رئیس کمیته ملی المپیک میرساند. رئیس کمیته ملی المپیک پس از دریافت پرچم المپیک، آن را به شهردار شهری که میزبان مسابقات المپیک بعدی است، میدهد. شهردار نیز پس از دریافت پرچم، آن را هشت مرتبه میچرخاند. از این پرچمها ۳ عدد بیشتر وجود ندارد و این ۳ پرچم با همۀ دیگر پرچمها فرق دارند؛ تفاوت این پرچمها با سایر پرچمها در آن است که دور آن پرچمهای ۳ گانه یک حاشیه ۶ رنگی وجود دارد و نیز آن پرچمها توسط روبانهای ۶ رنگی به میله پرچم بسته شدهاند.
پرچم آنتورپ: این پرچم توسط شهردار شهر آنتورپ بلژیک در المپیک تابستانی ۱۹۲۰ به کمیته ملی المپیک عرضه شد و تا مسابقات سئول ۱۹۸۸ به دیگر شهر سازمان دهنده المپیک تابستانی انتقال داده میشد.
پرچم اسلو: این پرچم توسط شهر اسلو، نروژ در المپیک زمستانی ۱۹۵۲ به کمیته ملی المپیک عرضه شد و پس از آن به دیگر شهر سازماندهنده المپیک زمستانی انتقال داده میشد.
پرچم سئول: این پرچم توسط شهر سئول، کره جنوبی در المپیک تابستانی ۱۹۸۸ به کمیته ملی المپیک عرضه شد و پس از آن به دیگر شهر سازماندهنده المپیک تابستانی انتقال داده میشد.
پس از به اهتزاز درآمدن این ۳ پرچم سنتی، کشور میزبان با اجرای هنرمندانه صحنههایی از رقص و نمایش خاص سرزمینش به معرفی خود میپردازد. این سنت از زمان مسابقات ۱۹۷۶ شروع شد.
پس از سخنرانی رئیس کمیته برگزاری مسابقات المپیک کشور میزبان، رئیس کمیته ملی المپیک به ایراد سخنرانی میپردازد و در پایان سخنرانی خود رسماً مسابقات را خاتمه میبخشد. مشعل المپیک خاموش میشود و در حالی که سرود المپیک نواخته میشود، پرچم المپیک که در مراسم افتتاحیه به اهتزاز درآمده بود، از میله پرچم پایین کشیده میشود و به بیرون از ورزشگاه برده میشود.
اهدای مدال
به گفته پروفسور رابرت کی بارنی، بنیانگذار مرکز بینالمللی مطالعات المپیک در دانشگاه وسترن انتاریو، ایدۀ برپایی سکوی مدال برای ورزشکاران برنده، ایدهای کانادایی است که از سال ۱۹۳۰ در انتاریو به وجود آمده است.
مقالۀ ۲۵ صفحهای پروفسور بارنی در «مجله بینالمللی مطالعات المپیک» نشان میدهد که از سکوی مدال ابتدا در مسابقات امپراتوری انگلیس در سال ۱۹۳۰ (اکنون بازیهای مشترکالمنافع) در همیلتون استفاده شد و پس از آن در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۲ در لسآنجلس و بازیهای زمستانی در لیک پلاسید.
نمادهای المپیک
نمادهای المپیک
نهضت المپیک نمادهای بسیاری دارد که بیشتر آنها نشاندهنده ایدهها و ایدهآلهای «پیِر دو کوبِرتَن» هستند. معروفترین نماد در این میان حلقههای المپیک است. این پنج حلقۀ در هم بافته شده نمادی از اتحاد میان پنج قاره است (آمریکا یک قاره محسوب شدهاست). این پنج حلقه در پنج رنگ روی زمینه سفید در پرچم المپیک کشیده شدهاند. رنگهای سفید «رنگ زمینه»، قرمز، آبی، سبز، زرد و سیاه بگونهای انتخاب شدهاست که هر کشوری حداقل یکی از این رنگها را در پرچم ملی خود دارد. پرچم المپیک در سال ۱۹۱۴ انتخاب شد، اما اولین بار در بازیهای المپیک آنتورپ به تاریخ ۲۰ دسامبر ۱۹۲۰ برافراشته شد. این پرچم برای هر یک از جشنهای بازیها برافراشته میشود.
شعار رسمی المپیک «Citius, Altius, Fortius» عبارتی لاتین به معنی «سریعتر، بالاتر، قدرتمندتر» است. ایدههای کوبرتن بیش از همه در آیین المپیک نمود دارد:
مهمترین مسئله در بازیهای المپیک حضور در آن است، نه برنده شدن. همانگونه که در زندگی مهمترین اصل تلاش است نه پیروزی، اصل مهم فتح کردن نیست، بلکه خوب جنگیدن است.
آتش المپیک در جایگاه مخصوص المپیک روشن میشود و مشعل آن را دوندگان به صورت امدادی حمل میکنند. این آتش نقش مهمی در مراسم افتتاحیه بازی میکند. با اینکه مشعل از قبل در تاریخ بودهاست، اما حمل امدادی آن از ۱۹۳۶ آغاز شد.
بخش بعدی متن را میتوانید در بازیهای المپیک - قسمت آخر مطالعه نمایید.