حال که از چارچوبهای مفهومی چرخهها آگاهی یافتید، پیش از ادامه بحث،به این نکته نیز توجه نمایید که هر چرخه بلندمدت اقتصادی (متشکل از فصول چهارگانه زمستان، بهار، تابستان و پاییز) خود به چرخههای میان مدت و کوتاه مدتی قابل تقسیم است که آنها نیز هر یک دارای چهار فصل هستند و همین ترتیب در تغییرات آنها نیز قابل مشاهده است. از این رو برای کاربرد چرخهها در برنامهریزی اقتصادی باید به دوره زمانی تحلیل نیز توجه نمایید.
اما دو فصل نخست هر چرخه اقتصادی، یعنی بهار و تابستان، فصول نوزایی، پیشرفت و رشد هستند و در اینجا به بررسی آنها میپردازیم. برای آسانتر شدن فهم این مباحث و سهولت کاربرد آنها در زندگی مالی، دو کشاورز فرضی را (به نامهای بهرام و شهرام) در نظر میگیریم که زندگیشان به مدیریت بهینه کشت و کار و تشخیص درست فصول وابسته است.
بهرام کشاورزی موفق است و کشت و کار خود را به صورت مطلوبی اداره میکند، در حالی که همسایه او، شهرام با مشکلات زیادی مواجه است. حال بیایید ببینیم چه نوع رفتارها و اقداماتی در این دو فرد باعث موفقیت یکی و شکست دیگری شده است. پس از انجام این تحلیل، قادر خواهیم بود با تعمیم این مثال فرضی به تمام فعالیتهای اقتصادی، درک بهتری از نحوه عملکرد مناسب در فصول متفاوت چرخههای اقتصادی به دست آوریم.
بهار: فصل احیای اولیه
آشکار ست که بدون کمک قرادادهای زمانی و تقویم نمیتوانیم زمان دقیق آغاز بهار و پایان زمستان را مشخص کنیم، چراکه روز آغازین بهار نیز به مانند روز پایانی زمستان سرد و تیره است. بهرام که کشاورز موفقی است، برای تنظیم عملکرد خود به تقویم اعتماد میکند و بر اساس آن عمل مینماید. او میداند که باید بذرهای مناسب را در زمان مناسب بکارد و این کار را بدون توجه به ادامه یافتن شرایط زمستانی انجام دهد. از این رو علیرغم سردی هوا و ظاهر زمستانی در روزهای نخستین بهار، به تحلیل موجود در تقویم اعتماد میکند و کار را آغاز مینماید.
اما شهرام برای انجام اقدام درست چندان مطمئن نیست. او در زمان حیاتی که باید کشت محصول خود و کاشت بذرها را آغاز کند، اسیر ادامه یافتن شرایط زمستانی شده و نمیتواند آغاز بهار را باور کند. به نظر او زمستان هنوز پایان نیافته و از این رو کاشتن بذرها در چنین شرایطی ممکن است ضرر و زیان قابل توجهی به همراه آورد. به همین دلیل صبر میکند تا نشانههای بهار کاملاً ظاهر شود و آنگاه با اطمینان از شرایط بهاری کشت و کار و خود را آغاز کند.
اقتصاد نیز دقیقا به همین ترتیب عمل میکند. در تحلیل اقتصادی نیز نمیتوان به طور دقیق پایان دوران رکود و آغاز بهار را تعیین کرد، چرا که آخرین روز رکود نیز به مانند نخستین روز آن همچنان بحرانی است. واحدهای تولیدی که در دوران زمستانیِ اقتصاد تعطیل شدهاند، در این زمان نیز همچنان تعطیل هستند؛ شرکتها هزاران نفر را اخراج کردهاند و ورشکستگی افراد حقیقی و حقوقی ادامه دارد. در چنین شرایطی، اگر شما از امید سخن بگویید و آغاز دوران رونق دیگری را به مردم نوید دهید، اغلبِ آنها شما را نادان و کور خطاب خواهند کرد، چراکه از دید آنها، شما قادر نیستید واقعیات بدیهی و موجود را به خوبی بینید.
البته این موضعگیری چندان هم عجیب نیست. مغز ما طوری طراحی شده است که شرایط امروز را به فردا نیز منتسب میکند. اگر امروز آفتابی و گرم باشد، پیشبینی فردایی سرد و تیره برای ما غیرمنتظره خواهد بود. به همین صورت، در انتهای دوران رکود، پیشبینی احیا شدن اقتصاد و بازگشت رونق به بازارها دور از ذهن به نظر میرسد. نخستین ماهها یا سالهای احیای اقتصادی همچنان به مانند دوران رکود هستند و ممکن است فعالان اقتصادی فریب این شرایط را بخورند. با این حال باید دقت بیشتری به خرج دهیم و این زمان را به درستی شناسایی کنیم، چراکه بهار بهترین زمان برای سرمایهگذاری و آغاز فعالیت است و اگر این زمان طلایی از دست برود، شاید امکان جبران مجدد را پیدا نکنیم.
از این رو اگر برنامههایی برای آغاز یک کسب و کار در سر دارید، بهار (یا دوران ابتدایی رونق اقتصادی) بهترین زمان برای آغاز کار است. باید مانند بهرام که در بهار مزرعهاش را بذرپاشی میکند، شما نیز برنامههای خود را در این فصل آغاز کنید. تعداد رقبای شما در هیچ مقطعی کمتر از بهار نخواهد بود و خرید کسب و کارها هرگز به این ارزانی میسر نمیشود.
یکی از امکاناتی که در بهار در اختیار شما قرار دارد، استفاده از حراجیها است. اگر میخواهید اسباب زندگی خود را تازه کنید، یا حتی خآنه ای جدید بخرید، میتوانید از حراجیها و فروشهای فوقالعاده استفاده کنید و از این راه سودی را عاید خود سازید. این توصیه نه صرفاً در مورد حراجیها، بلکه در خصوص سایر سفارشات نیز قابل استفاده است. به طور کلی، این دوران؛ زمان خرید است. پس از آن بهره ببرید.
اما با آنکه تمام این نکات منطقی به نظر میرسند، تعداد اندکی از افراد آنها را به کار میگیرند. میتوان دو دلیل عمده برای این مسأله ذکر کرد، نخستین دلیل مسأله ترس است. در فصل بهار و دوران ابتدایی احیای اقتصاد همچنان فضای رکود برقرار است و از این رو افراد در خرج کردن پول با احتیاط و هراس عمل میکنند، چراکه تصور آنها بر این است که رکود همچنان ادامه خواهد داشت. دلیل دیگر به نبود آیندهنگری و ناامیدی بر میگردد. به این معنا که در انتهای دوران رکود شمار اندکی از افراد باور دارند که رکود به پایان رسیده است. البته دقیقاً همین افراد هستند که در دوره بعدی منفعت خواهند برد.
لذا اگر نتوانید به آنچه میدانید قطعاً روی خواهد داد (یعنی پایان رکود و آغاز رونق) باور داشته باشید، به صورتی ناآماده وارد این دوره میشوید و فرصتهای طلایی بهاری را از دست میدهید.
تابستان: فصل رشد و پیشرفت
برخلاف بهار، تابستان فصل تغییرات تازه نیست، بلکه دوران رشد و گرما و پیشرفت است. در طبیعت تابستانی، همه چیز سبز و درخشان است و از دید کشاورزی چون شهرام که در بهار بذرهای خود را نکاشته زمان مناسبی برای آغاز به شمار میرود. البته اندکی آشنایی با کشاورزی به ما میگوید که تابستان برای آغاز کشت و کار زمان مناسبی نیست. درست است که بذرهای شهرام به سرعت رشد خواهند کرد و سبز و زیبا میشوند، اما به محض وزیدن نخستین بادهای سرد پاییزی زرد شده و از بین میروند، در حالی که هنوز با رشد کامل فاصله بسیاری دارند. در واقع محصولات شهرام زمان کافی برای رسیده شدن نخواهند داشت.
این در حالی است که همسایه او، یعنی بهرام، با آگاهی از این مسأله، روزهای تردیدآمیز بهاری را برای آغاز کشت و کار انتخاب کرده و از این رو در زمان مناسب محصول کامل خود را برداشت خواهد کرد. در حقیقت، رمز برداشت موفق محصول در پاییز، آغاز کاشت بذرها در بهار است.
البته این مسأله بدان معنا نیست که در تابستان کاری برای انجام دادن وجود ندارد. باید محصول را آبیاری کرد، آفات را از میان برد و با کود مناسب مزرعه را تقویت کرد. به صورت مشابه، تابستان اقتصادی نیز زمان رشد و پیشرفت همه جانبه است. این دورانی است که در آن شرکتها و موسسات دولتی، جذب نیروهای جدید را آغاز میکنند، پول بیشتری در تحقیق و توسعه هزینه مینمایند و آموزش و ارتقای کیفی نیروها را در اولویت بالاتری قرار میدهند.
در تابستان بخشهایی از سازمآنها که در دوران رکود تعدیل نیرو داشته و کوچکتر شدهاند، بار دیگر با جذب کارکنان جدید به اندازه سابق باز میگردند و گاهی از قبل نیز بزرگتر میشوند. از این رو کسانی که توانستهاند شغل خود را در دوران رکود حفظ کنند، با ورود نیروهای جدید کاندیدای ارتقای شغلی خواهند بود. به علاوه، با رشد همه جانبه شرکتها، رقابت نیز میان آنها به اوج میرسد. از این رو قیمت کار شما، به عنوان یک کارمند، هر روز بالاتر میرود و شاید فرصتهای شغلی جدیدی را پیدا کنید.
نکته دیگر آن است که در شور و حرارت تابستانی اشتباهات و خطاها نیز از چشم دور میمانند و بسیاری از اقدامات نادرست کاملاً درست به نظر میرسند. به طور مثال، افراد و شرکتها بیپروا تن به بدهیهای جدید میدهند و این کار را برای پیشرفت شغلی خود کاملاً منطقی تلقی میکنند. اما زمانی که پاییز فرا رسد، بسیاری از این اقدامات گریبان آنها را خواهند گرفت! پاییز حساسترین فصل در هر چرخه است و از این رو حیات و بقای مجموعههای اقتصادی به تصمیمگیری و عملکرد مناسب در آن وابسته است. عملکردی که علاوه بر تصمیمات درست پاییزی، به شیوه کاری و آثار به جای مانده از تابستان نیز وابسته است.