روابط کاری شما با رئیس و فرد مافوق خود، اهمیت بسیاری دارد. ممکن است مدیر شما رفتاری بسیار دوستانه داشته باشد و مانند دوستی صمیمی رفتار کند؛ اما این امکان هم وجود دارد که بسیار سختگیر و خشک باشد و بخواهد بهجای دوستیِ با شما، کارها را بر اساس الگوی ذهنی خود به انجام رساند.
اما در هر دو حالت، واژهها و عباراتی هستند که برای پیشرفت کاری باید از بکار بردن آنها پرهیز کنید. این قواعد در همه مکانها و مشاغل، از سوپرمارکت تا شرکتهای بزرگ کاربرد دارد، زیرا کلمات، بهخصوص در برابر فردِ بالادست بسیار اهمیت دارند. پس تا جایی که میتوانید آنها را به کار نبرید. این کلمات عبارتند از:
1. شاید، بهزودی، احتمالاً
اینها کلماتی هستند که برای ایجاد امنیت استفاده میشوند؛ به این معنا که شما مسئولیت مستقیم چیزی را بر عهده نمیگیرید. اگر رئیس شما پرسشِ مستقیمی را مطرح کرد، به او پاسخی سرراست بدهید. مدیران، کارمندان مصمم را دوست دارند.
2. شرمنده
اینطور سخن گفتن به این معنا است که شما میدانید رئیس از شما پذیرشِ مسئولیت میخواهد، اما فکر میکنید که این اشتباه چندان هم بزرگ نبوده است؛ اما نکته مهم اینجاست: اگر رئیس فکر میکند که اشتباه بزرگ بوده، شما هم باید همینطور فکر کنید!
3. این عادلانه نیست
حتی اگر موقعیتِ پیشِ روی شما واقعاً ناعادلانه است، گفتن این حرف باعث میشود که شما کودکی زودرنج و کجخلق به نظر برسید. راه بهتری برای بیان اعتراض خود پیدا کنید.
4. همه، هیچکس
اینها لغات بسیار عمومی هستند (در روانشناسی به این کلمات نردبان سطح چهارم مفاهیم میگویند) که به دلیل گستردگی زیاد، تقریباً هیچ معنایی نمیدهند. بهجای کاربرد چنین واژههایی، از تعابیر مشخصتری استفاده کنید تا رئیستان منظور شما را کاملاً درک کند.
5. به من مربوط نیست
نکته مهمِ دیگر اینکه اگر رئیس از شما میخواهد کاری را انجام دهید، این بخشی از وظیفه شما است. مگر اینکه واقعاً ندانید کارِ درخواستی رئیس را چگونه باید انجام دهید. در غیر این صورت بهتر است سکوت کنید و با سؤال از همکاران مطلع، آن را انجام دهید. البته اگر مرتباً وظایفی به شما محول میشود که در حوزه کاری و شرح شغل شما نیست، شاید زمان مذاکره مجدد با رئیس یا تغییر شغل فرارسیده باشد.
6. شما نمیدانید که …
آغاز گفتگو با جملهای مانند «شما بهخوبی به من آموزش ندادهاید» که لحن بسیار سرزنش کنندهای دارد، بسیار تند است. بهتر است بهجای آن بگویید «من آموزشهای شما را درست متوجه نشدم». سعی کنید جملات خود را بهجای «تو» یا «شما» با «من» شروع کنید و مسئولیت کارهای خود را بپذیرید.
این مسئله هنگام صحبت با رئیس درباره همکاران نیز تأثیر دارد. مثلاً بهجای آنکه بگویید «فلانی گزارش را تمام نکرده است» بهتر است بگویید «من در کارم به مشکل برخوردم، چون گزارش ناتمام مانده است».
7. نمیتوانم با فلانی کارکنم
مسائل بین شما و همکارانِ دیگر کاملاً میان فردی هستند. شما میتوانید از رئیس خود برای حل مسئله از جایگاه بالاتر کمک بگیرید؛ اما به او اولتیماتوم ندهید که «اینجا یا جای من است یا جای فلان همکار».
8. من بلیت سفرم را هم تهیه کردم
اینکه بدون هماهنگی با مدیر خود برای سفر برنامهریزی کرده و بلیت سفر را هم تهیه کنید اصلاً فکر خوبی نیست. مدیران از موافقت با درخواست مرخصی شما برای مسافرت خوشحال میشوند، اما در حالتی که شما واقعاً «درخواست» کرده باشید.
9. سعی میکنم
اگر بگویید سعی خودم را میکنم، یعنی احتمال شکست وجود دارد. این توصیه را همیشه به خاطر داشته باشید: «انجام بده یا نده. سعی میکنم در کار نیست!»
10. فلانی احمق است، تنبل است و …
شایعهپراکنی و غیبت از دیگر همکاران نزد رئیس کار خوبی نیست، حتی اگر طرف مقابل شما این کار را شروع کرده باشد. اگر حرفهایی مثل این را به رئیس خود بزنید، ممکن است به تهمت و حتی اعلام جرم ختم شود. اگر رئیس مایل است با شما پشت سر دیگر کارمندان صحبت کند، سوژه را تغییر دهید و پاسخهای کلی بدهید.