Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

داستانهای کوتاه مذهبی (قسمت آخر)

داستانهای کوتاه مذهبی (قسمت آخر)

خداوند به موسی(ع) وحی کرد: او در دنیا حسود نبود و نسبت به مردم حسد نمی ورزید. به این خاطر در کنار عرش الهی قرار گرفته است»

حسرت موسی(ع)

«حضرت موسی(ع) شخصی را در کنار عرش خدا در مقام عالی مشاهده کرد. حسرت برد که او نیز در چنان مقامی قرار گیرد. [پس] به خدا عرض کرد: «خدایا! چه چیز باعث شده که این شخص دارای چنین مقام ارجمندی گشته است؟

خداوند به موسی(ع) وحی کرد: او در دنیا حسود نبود و نسبت به مردم حسد نمی ورزید. به این خاطر در کنار عرش الهی قرار گرفته است» 

 

توبه مرد عرب

هر انسانی جائز الخطاست و ممکن است گناهانی را در طول حیات خود مرتکب شود امّا خداوند متعال دوست دارد کسی که مرتکب خطا شده با توبه حقیقی، دوباره به راه راست باز گردد و در این مورد می فرماید: «ای اهل ایمان به سوی خدا توبه کنید، توبه ای خالص.»

آیت اللَّه آخوند ملا حسینقلی همدانی (رحمه الله)- از فقهای بزرگ شیعه و معلم اخلاق و عارف نامدار حوزه علمیه نجف- به یکی از شیوخ و بزرگان عرب دستور توبه داده بود و او در نخستین گام توبه موظّف بود که هر چه حقّ الناس بر ذمّه دارد ادا کند. آن مرد نیز به فرموده استادش عمل کرد. پس از ادای همه حقوقِ مردمی، به خاطرش رسید که روزی در حال غضب با شمشیرش دست یکی از ملازمان و نوکران خود را از بدنش جدا نموده است. از دوستانش تقاضا کرد که آن شخص را به نزد او بیاورند وقتی حاضر شد جریان کار خود و تصمیم توبه را به او گزارش کرد و اظهار ندامت و پشیمانی نمود و دستور داد مبلغ زیادی پول حاضر کردند و گفت: اکنون بابت دیه دست، هر مبلغ که می خواهی از این پول برگیر! آن مرد راضی به گرفتن دیه نشد و از قبول آن امتناع ورزید. شخص تائب دستور داد شمشیری حاضر کردند و به نوکرش گفت: من آماده قصاصم! این تو و این هم شمشیر و این هم دست من! هر چه می خواهی بکن.

نوکر اندکی فکر کرد و سپس گفت: تو ستمی بر من کرده ای و بدون جهت مرا از نعمت دست محروم ساخته ای. اکنون گیرم که من دست تو را به قصاص بریدم، چه نتیجه ای به حال من خواهد داشت؟ من که دیگر صاحب دست نخواهم شد پس چه بهتر که محاکمه من و تو همچنان برای روز قیامت بماند و داد خواهی در پیشگاه عدل الهی انجام گیرد.

شخص تائب که این سخن را شنید، امیدش از هر طرف قطع شد و آتش به جانش افتاد و آن چنان بی چاره شد که با تمام غروری که داشت، شروع کرد به های های گریه کردن، چون ناله اش بلند شد رحمت الهی او را دریافت و خدای مقلّب القلوب دل صاحبِ حق را نرم کرد و آن نوکر به حال او رقّت کرد و گفت: بدون دیه و قصاص عفو کردم.

 

آخرت و پرسش از جوانی

امام صادق علیه السلام از پدرش، امام باقر علیه السلام روایت کرد که فرمود: انسان حریص به دنیا چون کرم ابریشم، هر اندازه به دور خود می پیچد، خود را بیشتر گرفتار می کند به گونه ای که بیرون آمدن از پیله برایش مشکل می شود. سرانجام در هوای دم دار آن جا می میرد.

در ادامه، امام صادق علیه السلام فرمود: یکی از پندهای لقمان به پسرش این بود که ای پسرم! همانا مردمی که پیش از تو زندگی می کردند، برای فرزندانشان مال ها اندوختند، ولی نه از آن اندوخته ها، و نه از کسانی که برای آن ها اندوخته بودند، نشانه ای مانده است. پس تو بنده ای هستی که دنیا به تو اجاره داده شده است و مأمور به عمل کردن هستی و در برابر هر عمل به تو وعده پاداش داده اند بنابراین، عملت را به خوبی انجام بده. پسرم، در این دنیا همچون گوسفندی نباش که در کشت زار سبزی می چَرَد و آن اندازه می خورد تا فربه می شود؛ زیرا مرگش هنگام فربه شدن فرا می رسد، بلکه دنیا را مانند پُلی بر روی رودخانه ای بدان که از آن گذر کرده ای و هیچ گاه به آن جا باز نمی گردی. بدان که به زودی در پیشگاه خداوند بزرگ، از تو برای چهار چیز پرسش می کنند:

  1. جوانی ات را در چه کارهایی صرف کردی؟
  2. عمرت را چگونه به پایان رساندی؟
  3. مال و دارایی ات را از چه راهی به دست آوردی؟
  4. دارایی ات را چگونه مصرف کردی؟

پس خود را برای آن روز آماده کن و بر آن چه از دنیا از دست داده ای، افسوس نخور؛ زیرا که اندک دنیا، نابود شدنی است و زیادش، دچار بلا و گرفتاری ست. پس کارهایی را که خدا دوست دارد، انجام بده. توبه را در قلب خود تازه نگه دار و  در فرصت ها، به عمل بپرداز، پیش از این که مرگ فرا رسد و میان تو و آن چه نیاز داری، فاصله بیاندازد.

 

عاقبت عجب

یکی از پیشوایان معصوم(ع) فرمود: «دو مرد به مسجد رفتند. یکی عابد بود و یکی فاسق. از مسجد به در آمدند. آن فاسق مقام صدیق داشت و آن عابد، فاسق بود؛ و این برای آن است که عابد به مسجد می رود و به عبادت خود می نازد و همه اندیشه اش در این است و فاسق و بدکار دنبال پشیمانی از کار بد و توبه است و از خدای عزوجل درباره هرچه گناه کرده است، آمرزش می خواهد»

 

توطئه سفارت انگلیس

زمان پادشاهان قاجار بود. حکومت عثمانی بزرگترین حکومت اسلامی در جهان به شمار می آمد و پایتخت این حکومت استامبول ترکیه بود.

در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران مسجد کوچکی وجود داشت. امام جماعت یا یکی از نماز گزاران آن مسجد می گفت: روضه خوانی را دیدم که هر روز صبح به مسجد می آید و روضه حضرت زهراعلیها السلام را می خواند و به خلیفه دوم ناسزا می گوید.

روزی به او گفتم چرا تو هر روز همین روضه را می خوانی و همان ناسزا گویی را تکرار می کنی؟ مگر روضه دیگر نمی دانی؟

او در پاسخ گفت: روضه دیگر می دانم ولی یک نفر بانی دارم روزی پنج ریال (به پول آن زمان) به من می دهد و می گوید: همین روضه را با این کیفیت بخوان و خصوصیات بانی و محل او را گفت: من پی گیری کردم دیدم بانی روضه یک نفر کاسب مغازه دار است. جریان را به او گفتم. وی گفت: شخصی روزی دو تومان به من می دهد تا در آن مسجد چنین روضه ای خوانده شود. من هم پنج ریال آن را به روضه خوان می دهم و پانزده ریال آن را خود برمی دارم. باز هم جریان را پی گیری کردم، سرانجام معلوم شد که از طرف سفارت انگلیس روزی 25 تومان برای این روضه خوانی مخصوص (برای ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و به دنبال آن ایران و حکومت عثمانی) داده می شود که پس از طی مراحل و بهره گیری واسطه ها پنج ریال آن برای روضه خوان بیچاره می ماند.

 

نفرین مادر

ابن خلکان در حالات ابوالقاسم محمود زمخشری، از دانشمندان معروف اهل سنت و صاحب تفسیر معروف کشّاف و متخصص در علوم حدیث، لغت، نحو علم معانی و بیان- که از داشتن یک پا محروم بوده- می نویسد: هنگامی که در بغداد، فقیه حنفی دامغانی از علت قطع پایش سؤال نمود، وی چنین گفت: علت این مصیبت، نفرین مادرم می باشد، زیرا من در دوران کودکی گنجشکی را گرفته و به پایش نخی بسته بودم، گنجشک از دستم پرید و داخل یک شکافی گردید. من نخ را آن قدر کشیدم که یک پای گنجشک از بدنش جدا شده و به همراه نخ به دستم آمد.

هنگامی که مادرم متوجه این قضیه شد، به شدت ناراحت گردید و در مورد من نفرین نموده و گفت: «خداوند پای چپت را قطع کند همان طور که پای چپ این پرنده را قطع کردی.» آن گاه که به دوران بلوغ و رشد رسیدم، برای تحصیل دانش از زادگاه خود به بخارا سفر کردم، در سفر از اسب به زمین افتادم و پای چپم آسیب سختی دید، پزشکان هنگام معالجه چاره ای ندیدند، جز این که پای چپم را قطع کنند و این چنین بود که از یک پا محروم شده و ناقص العضو گردیدم.

 

پول و شیطان

از ابن عباس نقل شده است :« اولین بار که درهم و دینار به وجود آمد و بر آنها سکه زده شد، شیطان به سوى آنها توجه کرد و آن دو را برداشت و بر چشم خود گذاشت ! بعد از آن به سینه خود چسباند. سپس از خوش حالى ناله اى سر داد و بار دیگر به سینه خود چسباند و گفت : شما دو سکه ، نور و روشنى چشم و میوه هاى من هستید! اگر بنى آدم شما را دوست داشته باشند؛ هر چند دیگر بت نپرستد، مرا باکى نیست . همان دوست داشتن پول برایم بس ‍ است»

 

فرهاد میرزا

حاج فرهاد میرزا، پسر عباس میرزا -ولیعهد فتحعلی شاه و عموی ناصرالدین شاه-از دانشمندان نامی اسلام است در سال 1300 هجری صحن و رواق و گنبد و تزئینات حرم و صحن مقدس حضرت موسی بن جعفر(علیهما السلام) را به هزینه خود تعمیر نمود.  بعضی به او اشکال کردند که شما از جمله‌ی علمائید و مؤلف کتب قمقام و جام جم و غیره می‏باشید؛ چرا یکصد هزار تومان (معادل یکصد هزار مثقال طلا) از اموال خود را در راه ساخت حرم، مصرف نمودید؟ پاسخ گفت: ثروتمندان، دارایی خود را در بانکها ذخیره می‌کنند و من دارایی خود را در بانک حضرت موسی بن جعفر و حضرت جواد(علیهما السلام) و در بانک حضرت سید الشهدا(ع) و در کتاب قمقام، پس انداز کرده‌ام. فرهاد میرزا در سال 1305 در تهران مریض شد و چون در وقت احتضارِ وی، اکثر بزرگان در اطراف او جمع شدند، فرمان سکوت داد و گفت: از جمله وصایای من این است که: پس از مرگم، مرا غسل و کفن کنید و به هر تشریفاتی که مایلید در تهران و شهرهای دیگر تشییع نمایید و مرا در کاظمین، در حجره‌ی شخصی‏ای که در صحن حضرت موسی بن جعفر(ع) برای خود ساخته‏ام دفن نمایید و به فرزندان خود گفت: می‏دانم که اگر مردم مطلع شوند، در بغداد برای من تشییع بی‏نظیری بر پا خواهد شد، در این صورت من از حضرت موسی بن جعفر(ع) خجالت می‏کشم و دوست دارم تشییع من مثل تشییع موسی بن جعفر(ع) غریبانه باشد! لذا هنگامی که به نزدیک بغداد رسیدید، جنازه‌ی مرا بر روی تخته پاره‏ای بگذارید و آن را چهار نفر حمال بدون هیچ تشریفاتی بردارند و به صورت یک نفر غریب دفنم کنید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 1440
  • بازدید دیروز: 4509
  • بازدید کل: 23419611