برای بررسی صحت این ادعا و یا خروج از بن بست ایجاد شده توسط چالش مذکور ، بایستی برخورد مطالعاتی با اسلام ( و یا هر متن مقدس تاریخی دیگر ) ، را بر اساس یکسری روشهای علمی درست ( هرمنوتیکی ) انجام داد والا نتیجه آن ، چیزی جز ، افتادن در مسیر فهم غلط و نهایتا ، باور به اسلام خشن و بی هویت ، و رها کردن آن ، نخواهد بود . در این مجال ، راهکاری که برای مطالعه اسلام ارائه می شود ، می تواند به فهم درست آن ، کمک شایان و قابل قبولی بنماید .
الف ) شاخصه های مهم در بررسی دین :
برای ورود به بحث بررسی دین و شریعت ( در هر بخش از آن ، بخصوص احکام اجتماعی ) ، بایستی ، سه شاخصه مهم زیر مورد توجه قرار گرفته و بطور دقیق ، جداسازی و ارزیابی گردد :
۱- اصول اساسی مطرح در پیام خداوند ؛ که هدف دراز مدت رسالت نیز ، رسیدن به همانهاست . (در همانند سازی ، می توان با اصول قانون اساسی یک کشور مقایسه کرد.)
۲- احکام و قوانین مقطعی ، در به جریان انداختن و عملیاتی کردن هدف مذکور ؛ که محکوم به محدودیتهای قابلیت های جامعه و امکانات حکومت گردیده و بناچار ، نیازمند برنامه ریزی های کوتاه مدت ، ولی با رعایت چشم انداز اهداف دراز مدت بند فوق می شود . (در همانند سازی ، می توان به قوانین دوره های مختلف مجلس آن کشور اشاره کرد.)
۳- ابزارهای مورد نیاز جهت تقنین ، برای دستیابی به اهداف بند ۱
ب) جایگاه سه شاخصه فوق در ارتباط با دین و شریعت اسلام :
در آیات مختلف قرآن و سیره پیامبر(ص) ، عینیت شاخصه های فوق ، به شرح مختصر زیر ، به وضوح قابل مشاهده و قابل بررسی است :
۱- شاخصه اول : اصول و اهداف اساسی و فراتاریخی رسالت محمد(ص) ؛ که بایستی ، در آیات مکی ( نازل شده در مکه ) ، توصیه های اخلاقی ذیل آیات مختلف مدنی ( نازل شده در مدینه ) ، از قبیل آیات احکام و آیات مشتمل بر وقایع تاریخی و علمی و هم چنین خطابه ارزشمند پیامبر(ص) در حجه الوداع در مراسم منا ، مطالعه شود . که بطور اجمال ، شامل معنویت گرایی ، جهان بینی توحیدی و زیست اخلاقی است .
۲- شاخصه دوم : احکام و قوانین عصر نزول ، که تاریخی و زمانمند می باشند ؛
که بایستی ، در آیات مدنی ، از قبیل آیات جهاد ، آیات مبتنی بر قوانین مدنی و حقوقی زن و مرد ، احکام قصاص ، احکام اقتصادی و ... مطالعه و بررسی شوند ، ولی با این دید که آنها ، برنامه میان راهی و کوتاه مدت حکومت پیامبر(ص) ، در مدینه ، ولی با رعایت و رسیدن به اصول اساسی بند ۱ ، برای اداره جامعه تحت حکومت ایشان بوده ، که با توجه به همه قابلیتهای انسانی موجود ، توانائیها و حد فهم و پذیرش آنها و امکانات در دسترس حکومت ، وضع شده اند و به هیچ وجه اصول فراتاریخی و قابل تسری به اعصار بعدی نیستند .
۳- شاخصه سوم : ابزارهای قانون گذاری ؛ که در آیات مختلف قرآن و روش مورد استفاده پیامبر(ص) در وضع قوانین در مدینه ، در جریان اداره حکومت خود ، قابل مشاهده و بررسی بوده و می توان به بعض آنها در آیات زیر اشاره کرد :
* قاعده اعتبار بخشی به همه نظریه ها و روشهای موجود جهت بررسی و مطالعه و سپس انتخاب بهترین روش اجرایی و مدیریتی . (فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه ، اولئک الّذین هدئهم اللّه و اولئک هم اولوا الالباب )
* قاعده مخاطبه و مذاکره ، با رعایت حد فهم و پذیرش صاحبان نظریه های متفاوت و استفاده از ابزارهای قابل اطمینان.( ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن ان ربک هو اعلم بمن ضل عن سبیله و هو اعلم بالمهتدین)
ج) مثالی ملموس از لزوم رعایت شاخصه های فوق : حقوق زن
شاخصه اول : تساوی حقوق مدنی و ارزشی زن و مرد و مشارکت در بنای زندگی. (انا خلقناکم من ذکر و انثی) (هن لباس لکم و انتم لباس لهن) (انا کرمنا بنی آدم) (و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها)
شاخصه دوم : قوانین مقطعی اجرایی ، که متناسب با شرایط میان راهی و کوتاه مدت عصر نزول ، در قابلیتهای زن و مرد و امکانات و محدودیتهای حکومت بوده و منجر به تقنین ارث و دیه در حد نصف مرد و یا معادلسازی شهادت دو زن با یک مرد و یا وجوب نفقه و مزد کار زن در منزل بر عهده مرد و یا تملک زن بر حقوق خود و ... گردیده است .
شاخصه سوم : مشاوره با عقلا و صاحبان ادیان و گروه های مختلف اجتماعی و گزینش بهترین راهکار مورد نیاز در آن مقطع تاریخی
د) مثالی از شرایط قانون گذاری عصر جدید :
شاخصه اول : برابری حق استفاده از منابع ملی برای تحصیل همه آحاد کشور
شاخصه دوم : اعطای امتیاز خاص به ایثارگران توسط مجلس قانون گذاری ، با توجه به شرایط بوجود آمده در زمان جنگ و بعد از آن ، ( که قطعا مقطعی بوده و با گذشت زمان و تشخیص ادوار بعدی مجلسیان ، بایستی حذف شده و بر اساس همان شاخصه اول قانون گذاری گردد .)
شاخصه سوم : روش کاربردی در کمیسیونهای تخصصی و کار گروه های مجلس
و در یک کلام :
با توجه به مباحث مختصر فوق ، یک محقق و منتقد منصف ، نباید اصول اول و دوم را خلط کرده و با بزرگنمایی شاخص دوم ، آنرا بعنوان هدف اساسی رسالت مطرح کرده و بدلایل عدم تطبیق با عقلانیت عرفی و یا سیره عقلای این عصر ، اساس دین را زیر سوال برده و تخریب نماید . بلکه ، بایستی با برخورداری از اصل عدم جانبداری در بررسی متون و مبتنی بر کلیه اصول زبان شناسی و هرمنوتیکی ، بدنبال یافتن اصول اساسی و فراتاریخی ثابت رسالت ، که محیط بر مجموعه آیات قرآن است ، باشد و بر اساس آنها ، اقدام به قضاوت و ارزیابی عقلانی و اخلاقی بودن آنها نماید .
و طبیعتا ، تضادها و یا تناقضهایی که احکام و قوانین بند دوم ، با عقلانیت عرفی امروزی دارند را ، از این نظر که جزو برنامه های میان راهی و کوتاه مدت حکومت پیامبر(ص) در مدینه بوده ، نگاه و بررسی کرده و با جسارت ، صرفا بعنوان روشهایی در مقطعی از تاریخ ، مورد ارزیابی در آن شرایط زمانی و با همان معیارهای عصر نزول مدینه ، قرار گیرند و به هیچوجه ، معیارهای عقلانیت و اخلاق امروزی را برای ارزیابی آنها بکار نگیرد ، مگر آنکه بخواهد در کنار دیگر روشها و احکام عقلانی امروزی ، مورد بررسی قرار داده و از بین آنها ، عاقلانه ترین ، اخلاقی ترین و عادلانه ترین را انتخاب نماید .
با این تفکر اصیل و بالغانه ، به این نتیجه خواهیم رسید که :
امروز نیز باید ، در چارچوب همان اصول اساسی بند ۱ و با استفاده از همان ابزار بند ۳ ، اقدام به قانون گذاری ، متناسب با شرایط زمان و مکان امروزی گردد و چون همه الزامات مشروعیت بخشی به آنها ، از قبیل رعایت فیلترینگ عدالت و اخلاق و عقلانیت عرفی در آنها شده ، بر اساس قاعده ملازمه در فقه مورد تایید شارع نیز خواهد بود :
" کلما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکم به الشرع حکم به العقل "
و قطعا ، در گذر زمان ، مجددا ، روزگاری خواهد آمد که ، با رعایت همان اصول بند ۱ و استفاده از ابزار بند ۳ ، قوانین امروزی ، که حکم همان احکام یند ۲ را دارند ، کارایی خود را از دست داده و نیاز به تقنین جدید و نو خواهد بود ، و همین است راه رشد و بلوغی که خداوند ، مد نظر قرار داده و هدف اصلی ارسال رسولان خود اعلام نموده است.
و اصطفی سبحانه من ولده انبیاء ..... یثیروا لهم دفائن العقول