کافه خوندنی

* آراستن خود هنگام ديدار با افراد
مردى به خانه رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و درخواست ديدار نمود، هنگامى که پيامبر صلى الله عليه و آله خواست از خانه خارج شود و به ديدار آن مرد برود، جلو آينه یا ظرف بزرگى از آب داخل اتاق ايستاد و سر و صورت خود را مرتب کرد. عايشه از ديدن اين کار تعجب کرد. پس از بازگشت آن حضرت پرسيد: يا رسول الله! چرا هنگام رفتن در برابر ظرف آب ايستادى و موها و سر و صورت خود را مرتب کردى؟. فرمود: اى عايشه! خداوند دوست دارد، هنگامى که مسلمانى براى ديدار برادرش مى رود، خود را براى ديدار او بيارايد.

* آداب نشستن
پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله جاى خاصى براى نشستن در نظر نمى گرفت و سعى مى کرد در پايين مجلس بنشيند. دوست نداشت در هنگام نشست و برخاست کسى به احترام او برخيزد و در اين رابطه فرمودند: کسى که دوست دارد ديگران به احترام وى از جا برخيزند، جايگاهش آتش است.

* احترام به ديگران
حضرت على عليه السلام فرمود: رسول اکرم صلى الله عليه و آله هرگز با احدى دست نداد که دست خود را از دست او جدا کند، تا اين که طرف دست خود را جدا مى ساخت و احدى کارى به او نمى سپرد که آن را رها کند، تا زمانى که طرف از حاجت خود صرفنظر مى کرد؛ و با احدى به گفتگو نپرداخت که سکوت کند، تا وقتى که طرف ساکت مى شد، و بالاخره هرگز ديده نشد که آن حضرت پاي مبارک را در برابر همنشينى دراز نمايد.

* پيامبر (ص) مؤمن بيکار را دوست نداشتند
ابن عباس (ره) گفت: رسول خدا صلى الله عليه و آله چون به مردى مى نگريست و از ديدن او خوشوقت مى شد، مى پرسيدند: کارش چيست؟. اگر مى گفتند: بيکار است. مى فرمودند: از نظر من افتاد. عرض مى شد: يا رسول الله! چرا بى ارزش گرديد؟. مى فرمود: چون مؤمن بيکار بماند، ناچار با دين خود بايد معيشت کند.

* اين انصاف نيست!
هنگامى که رسول خدا صلى الله عليه و آله هفت ساله بود، روزى از دايه اش (حليمه سعديه) پرسيد: برادرانم کجا هستند؟ (برادران رضاعي). حليمه جواب داد: فرزند عزيز! آنان گوسفندانى را که خداوند به برکت وجود تو به ما مرحمت کرده، به چرا برده اند. پيامبر (ص) فرمود: مادر! درباره من به انصاف رفتار ننمودى. مادر پرسيد: چرا؟. فرمود: آيا سزاوار است که من در سايه خيمه بمانم و شير بنوشم، ولى برادرانم در بيابان، زير آفتاب سوزان باشند؟.

* عملي که مرا محبوب خدا و خلق گرداند!
سهل بن سعد ساعدى گفت: مردى به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد و گفت: اى رسول خدا! مرا به عملى راهنمايى فرماى که وقتى آن عمل را انجام دهم، محبوب خدا و خلق گردم. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: به دنيا بى رغبت باش تا خداوند تو را دوست بدارد و به آنچه از دنيا در اختيار مردم است، چشم پوش و بى اعتنا باش تا مردم تو را دوست داشته باشند.

* تمام رُخ در برابر ديگران قرار مي گرفت
پيامبر اکرم (ص) وقتى به کسى رو مى کرد، نيم رُخ برنمى گشت و با تمام بدن به طرف او روبرو مى شد. به کسى جفا نمى کرد و عذر طرف را زود مى پذيرفت.

* ارزش دفاع کردن از آبروى برادر دينى
ابوالدرداء گويد: مردى در محضر رسول اکرم صلى الله عليه و آله آبروى کسى را دستخوش بدگويى قرار داد، ديگرى در مقام دفاع برآمد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر کس از آبروى برادر دينى خود دفاع کند، حجاب و پرده اى از آتش براى او خواهد بود.

* کسى که در معامله غش و فريب به کار ببرد، از ما نيست
رسول اکرم صلى الله عليه و آله از کنار مردى گذشت که گندم مى فروخت. از او پرسيد: چگونه مى فروشى؟. او چگونگى فروش را به عرض رسانيد. خداى تعالى وحى فرستاد که دست در گندم ببر. حضرت دست مبارکش را در گندم فرو برد. درون آن گندم را مرطوب و نمناک يافت. پس فرمود: کسى که در معامله غش و فريب به کار ببرد، از ما نيست.

* اين کار و تلاش در راه خدا محاسبه مي شود
روزى پيامبر صلى الله عليه و آله با اصحاب خود نشسته بودند. پيامبر (ص) جوان نيرومندى را ديدند که اول صبح مشغول کار و تلاش مى باشد. بعضى از حاضران گفتند: اين جوان، شايستۀ تمجيد و ستايش بود، اگر نيروى جوانى خود را در راه خدا به کار مى انداخت؟. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: چنين نگوييد، اگر اين جوان کار مى کند تا نيازمندي هاى خود را تأمين کند و از ديگران بى نياز گردد، در راه خدا گام برداشته و همچنين اگر به نفع پدر و مادر ناتوان و کودکان خردسالش کار کند و آنها را از مردم بى نياز سازد، باز هم در راه خدا قدم برداشته است.