کلمه تورات 18 بار و عناوین دیگری از آن مانند کتاب موسی و... چند مورد در قرآن ذکر شده است. قرآن کریم تصریح دارد که خداوند تورات را به وحی خویش بر موسی علیه السلام نازل فرموده است (آل عمران، 3، مائده، 44) و گفته شده است که در تورات «حکم الله» نازل شده است (مائده، 43) و عیسی (ع) تصدیق کننده آن شمرده شده است (مائده 46) و گفته شده است که پیامبر اسلام (ص) نیز تصدیق کننده آن است (سوره صف، 6) و یهودیان به «اقامه تورات» تشویق شده اند (مائده، 66، 68) و در آیه مشهوری (سوره جمعه، 5) آمده است که کسانی که تورات بر آنان عرضه شده و سپس حق آن را چنانکه باید و شاید به جای نمی آورند همانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند. و سعدی در اشاره به مضمون همین آیه است که میگوید :
نه محقق بود نه دانشمند
چارپایی بر او کتابی چند
نکته مهمی که در قرآن کریم به آن اشاره شده است، این است که یهودیان انتظار پیامبر آخرالزمان یعنی حضرت محمد (ص) را داشته اند و وصف او را در تورات یافته بودند، چنانکه میفرماید: «الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر...» (اعراف، 157) کسانی که از فرستاده و پیامبر امی پیروی میکنند که نام [و نشان] او را در تورات و انجیل که در نزدشان است نوشته می یابند (همو که تا آنان را به نیکی فرمان میدهد و از ناشایستی باز میدارد..). ج.هارویتس در اشاره به این آیه مینویسد: «آیه 157 سوره اعراف مؤمنان را اکیدا متقاعد کرده بود که تورات در بردارنده پیشگویی خاصی درباره آمدن حضرت محمد (ص) است. سابقه کوششهایی که در راه اثبات این نظر به عمل آمده به صدر اول اسلام میرسد، ولی در اواسط قرن سوم هجری بود که آیات معینی از اسفار خمسه (تورات) و سایر اسفار عهد عتیق که حاکی از ظهور حضرت محمد (ص) است، با ترجمه دقیق و امین نقل و تفسیر میشود. ابن جوزی در کتاب الوفای خویش از یکی از آثار ابن قتیبه که نامش را نبرده است، عباراتی از این دست نقل میکند. و چندین فقره نظیر آن را در همان روزگار، علی بن طبری نقل میکند و این گونه منقولات در دفاعیات و مجادلات کلامی قرنهای بعد کرارا دیده میشود. از تورات آیات 9 تا 12 باب شانزدهم و آیه 20 باب هفدهم و آیه 21 باب 21 سفر تکوین، و آیه 18 باب 18، و آیات 2 و 12 باب 33 سفر تثنیه نقش برجسته ای در این میان بازی میکنند. و گفتنی است که طبق آیه 21 باب 21 سفر تکوین «فاران» مسکن اسماعیل است، و طبق آیات 125 و 127 سوره بقره و 37 سوره ابراهیم او در مکه سکنا داشته است، لذا «فاران» با مکه انطباق می یابد. بر مبنای این انطباق در آیه دوم باب سی و سوم سفر تثنیه اشاره به محمد (ص) و در آیه 18 باب 18 و آیه 12 باب سی و سوم سفر تثنیه اشاره به خاتم النبوة وجود دارد. (مقاله «تورات» در دایرة المعارف اسلام، طبع اول، 707).
در قرآن کریم یهودیان به خاطر «تحریف و جابه جا کردن کلمات [تورات] از مواضع آنها» سرزنش میشنوند (نساء، 46، مائده، 15، 41، 44). در آیه 46 سوره نساء، اشاره به نمونه ای از موارد تحریف آنان دارد. و همچنین آنان متهم به این شده اند که بخشی از آنچه را که به آنان وحی شده پنهان میدارند (مائده، 15، انعام، 91). در دو آیه پیاپی (آیات 75 ـ 76 سوره بقره) هم به تحریف یهود و هم به افکارشان در مورد بشارت ظهور حضرت محمد (ص) اشاره شده است: «[ای مؤمنان] آیا امیدوارید که [یهودیان] به [حقانیت] شما ایمان آورند، و حال آنکه گروهی از آنان کلام الهی را میشنوند و پس از آنکه آن را دریافتند آگاهانه دگرگونش میسازند. و چون با مؤمنان روبه رو شوند گویند ایمان آوردیم و چون با همدیگر تنها شوند گویند آیا آنچه را که خداوند بر شما آشکار کرده است [در مورد حضرت رسول (ص)] با آنان در میان میگذارید، تا در پیشگاه خداوند بر شما حجت آورند، مگر اندیشه نمیکنید؟». مفسران در شرح آیه اخیر گفته اند بنی اسرائیل پیش از مبعوث شدن پیامبر اسلام (ص) طبق اشارات تورات انتظار ظهور او را داشتند و حتی در مناقشات داخلی خود، یا در مبارزاتشان با مشرکان عرب، به خود وعده میدادند یا آنان را تهدید میکردند که پیامبر بعدی طرفدار و مؤید آنان است. به قول سورآبادی ایشان تصور میکردند که آن پیامبر با آن صفات از «بنی اسرائیل» خواهد بود و چون از «بنی اسماعیل» (اسماعیل فرزند ابراهیم علیه ما السلام، اعلی جد عربها) شد گفتند این نه آن است که انتظار ظهورش را داشتیم، فراء میگوید در این آیه قول بعضی از یهود به بعضی دیگر گفته شده است که با مسلمانان در میان مگذارید که وصف محمد (ص) را در تورات یافته اند، و بیهوده سند به دست مخالفان خود میدهید.
آیه مهم دیگری که در این زمینه در قرآن کریم هست، آخرین آیه سوره فتح است: «محمد پیامبر خدا، و کسانی که با او هستند بر کافران سختگیرند و با یکدیگر مهربان. آنان را می بینی که رکوع میکنند، به سجده می آیند و جویای فضل و خشنودی خدا هستند. نشانشان اثر سجده ای است که بر چهره آنهاست. این است وصفشان در تورات و در انجیل، که چون کشته ای هستند که جوانه بزنند و آن جوانه محکم شود و بر پای خود بایستند و کشاورزان را به شگفتی وادارد، تا آنجا که کافران را به خشم آورد. خدا از میان آنها کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند به آموزش و پاداشی بزرگ وعده داده است». (سوره فتح، آیه 29، ترجمه عبدالمحمد آیتی).
تورات و فرهنگ تشیع: علامه مجلسی باب 13 از کتاب الامامة (مجلد 26 طبع 110 جلدی، صفحات 180 ـ 189) را تحت این عنوان و موضوع آورده است که کتب انبیاء علیهم السلام [از جمله تورات] نزد ائمه اطهار (ع) بوده است و ایشان با وجود اختلاف لغت و زبان آن را میخوانده اند . همو از بصائر الدرجات حدیثی با سلسله رواتش از امام صادق (ع) و از طریق ایشان از حضرت امیر المؤمنین (ع) نقل میکند به این مضمون: «اگر دست یابم و حکمرانی با من باشد، بین اهل تورات به تورات و بین اهل انجیل به انجیل و بین اهل زبور به زبور حکم خواهم کرد تا آنجا که هر کدام به درگاه خداوند [به زبان حال] گوید که خدایا علی با من و بر وفق من حکم کرد». (بحار الانوار، 26/183). همو به نقل از تفسیر [منسوب به] امام عسگری در تفسیر آیه «و یاد کنید که موسی به قومش گفت ای قوم من شما با گوساله پرستی بر خودتان ستم کرده اید، اینک به درگاه آفریدگارتان توبه کنید و خودتان را بکشید که این در نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است، آنگاه [که چنین کردید خداوند] از شما در گذشت». (بقره 54) مینویسد: و به فرمان خداوند کسانی که گوساله نپرستیده بودند، مأمور شدند که کسانی را که گوساله پرستیده بودند، بکشند و کشتاری عظیم درگرفت. بعد خداوند از راه شفقت به موسی (ع) وحی فرمود حالا که لامحاله باید این محنت و امتحان را تحمل کنند، در دعای خود به حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار (ع) توسل کنند و آنان چنین دعا کردند و به برکت این توسل و جاه و آبروی چهارده معصوم بلا و ابتلا پایان گرفت (بحار الانوار، ج 13، باب «نزول التوراة و سؤال الرؤیة و عبادة العجل» ، 234 ـ 235).
در یکی از دعاهای مربوط به عرفه که با عبارت «اللهم یا شاهد کل نجوی» آغاز میگردد، عباراتی مشتمل بر سوگند دادن خداوند آمده است، از جمله: «بحق توراة موسی و انجیل عیسی و زبور داود و فرقان محمد صلی الله علیه و آله و علی جمیع الرسل و باهیا شراهیا...» که هم سوگند به تورات در آن مشهود است و هم سوگند به آهیا و شراهیا که ظاهرا دو کلمه عبری است ـ اعم از اینکه توراتی باشد یا نه ـ؛ و مرحوم الهی قمشه ای در ترجمه آن نوشته اند و به حق آهیا و شراهیا (که حضرت حسن و حسین و حضرت علی و فاطمه اند) (مفاتیح الجنان، اعمال شب عرفه، 464). شبیه این دو کلمه دو نام شبر و شبیر است که نام امام حسن و امام حسین علیهما السلام است. و بعضی منابع مشبر را برای محسن (با تشدید سین) فرزند فوت شده حضرت علی و فاطمه زهرا علیهم السلام یاد کرده اند. ابن منظور در لسان العرب این نامها را فرزندان هارون (ع) میداند که حضرت علی (ع) ـ احتمالا با توجه به اینکه رسول الله (ص) ایشان را در حدیث منزلت نسبت به خود به منزله هارون (ع) به موسی (ع) دانسته اند ـ بر فرزندان خود نهاده اند.