بدون شک "قیاس خود با دیگران" نشانگر آن است که به خویشتن اعتماد نداریم و دچار نوعی کم خودبینی هستیم. در حقیقت افرادی که دچار حقارت نفس هستند و خود را حقیر و زبون می پندارند، تنها از راه مقایسه خود با دیگران مسیر زندگی خویش را تعیین می کنند. برای جلوگیری ازسقوط در دام مقایسه ضرورت دارد که ضمن تقویت اعتماد به نفس از تدابیری که در زیر برمی شماریم شخصیت خودمان را متجلی کنیم.
مقایسه خود با دیگران یک بیماری رایج و متداول است. در زمان قیاس، تعادل روحی، جذابیت، ارزشمندی و موفقیت خود را در مقایسه با دیگران ارزیابی می کنیم. حتی ممکن است تا بدانجا پیش برویم که تمام ابعاد زندگی خویش را با معیارها و استانداردهای دیگران بسنجیم. اما در این رهگذر از نکته مهمی غافل می شویم، اینکه ازمعیارها و ارزشهای انسانی خود فاصله گرفته و رضایت باطنی خویش را نادیده می انگاریم.
به هر حال مقایسه خود با دیگران بازی خطرناکی است و به طور قطع به قربانی شدن می انجامد. چرا که در چنین شرایطی آدمی ویژگی های منحصر به فرد خود را نفی کرده و با منابع بیرون از خود هدایت می شود. مقایسه خود با دیگران وسوسه انگیز و فریبنده است، زیرا راه آزمون شده دیگران تقریبا تضمین شده و فراز و نشیب های آن شناخته شده است. به علاوه تلاش برای شباهت و همانندی با دیگران به ظاهر بر اعتبار و موجودیت انسان می افزاید.
چطور مقایسه خود با دیگران را ترک کنیم؟
آگاه و هشیار باشید: نمیتوانیم انکار کنیم که مقایسه کردن جزئی از طبیعت بشر است و گاهی هم مقایسه بدون آگاهی صورت میپذیرد. اما ترک عادت مقایسه نیاز به تمرین و ممارست بسیار دارد و باید با آگاهی انجام شود. مثلا وقتی ویژگیها یا داراییهای خود را با دیگری مقایسه میکنید، کاری که باید با آگاهی انجام بدهید این است که قدری درنگ کرده و به خود یادآوری کنید که " شاید مقایسه یک امر طبیعی باشد اما درست و منطقی نیست" و آگاهانه هر بار که به سمت مقایسه کردن رفتید این هشدار را به خود بدهید.
منحصر به فرد بودن خود را بپذیرید: مهمترین گام برای احتراز از دام مقایسه توجه به این واقعیت است که ما از هر حیث در جهان منحصر به فرد هستیم و هیچ کس از نظر ظاهری و باطنی با ما یکسان نیست. با درک این حقیقت به این نکته واقف می شویم که در انتخاب شیوه ی کار نبایستی کورکورانه از دیگران تقلید کرد.
در جوامع مختلف، افرادی که بر خلق وخوی منحصر به فرد خود متکی هستند همواره مورد تهدید قرار می گیرند و اشخاصی که به سادگی همرنگ جماعت می شوند و دست رد به سینه استواری و ارجمندی خود می زنند مورد استقبال واقع می شوند. ما می توانیم به رغم فشارهای اجتماعی که از هر سو احاطه مان کرده و یادآوری مکرر اطرافیانمان مبنی بر همرنگی با جماعت، فکر و عمل خود را آزادانه انتخاب کرده و معطوف به ارزشهایی باشیم که به دقت به آن اندیشیده و آن را درونی ساخته ایم.
بر روی شایستگیها و ویژگیهای مثبت خود متمرکز شوید: تنها در سایه اعتماد به نفس، میتوانید شاد باشید و پرداختن به نقاط ضعف، تنها غصه به همراه دارد. کسی که اقدام به نوشتن یک داستان میکند، نباید در همان گام نخست بتواند مانند نویسندههای بنام بنویسد، بلکه چیزی که مهم و باارزش است تصمیم و اقدام او برای نوشتن است و لزوما هم همه نباید کار او را بپسندند.
زمانی که به این آگاهی برسید که "بدون اینکه بهترین باشید هم میتوانید خوب باشید" شانس موفقیت شما افزایش مییابد. باید توانایی و استعداد خود را بشناسید و چیزهایی که واقعا ارزش دارند که زیربنای زندگی قرار گیرند را درک کنید. اگر نتوانید تواناییهای خود را تشخیص دهید، هرگز نمیتوانید در راه خواستههای خود ثابت قدم و محکم باشید.
قدرشناس و شکرگذار باشید: وقتی صبح از خواب بیدار میشوید،لحظاتی وقت بگذارید و تمام نعمتهایی را که در اختیار دارید، مرور کرده و بابت آنها شکرگذار باشید.وقتی عادت کردید که نعمتهایی را که در اختیار دارید ببینید و برای آنها شکرگذاری کنید، درمییابید که مقایسه کردن چه کار بیهودهای است. بنا بر این تکریم تواناییها، داراییها و پیشرفتها یک تمرین خوب و مفید است و میتوان با به کار گرفتن آنها مهیای موفقیتهای بزرگتر شد.
قدردان نقیصههای خود باشید: منطقا هم همه میدانند که مطلق بودن و کامل بودن غیرممکن است. برای اینکه احساس رضایتمندی و شادی داشته باشید، باید یاد بگیرید که این حقیقت را بپذیرید که شما موجودی کامل، مطلق و بی عیب نیستید. پذیرش این مطلب بدان معنا نیست که شما نمیتوانید آرزوهای بزرگ داشته باشید یا برای موفقیتهای بزرگ نباید تلاش کنید. بلکه در کلام ساده یعنی اگر شما توقع مطلق بودن داشته باشید، همواره ناامید میشوید.
اگر شما خانهای برای زندگی کردن، لباسی برای پوشیدن، غذایی برای خوردن و احساس محبت و عشق نسبت به همنوعان خود دارید،کاملا کافی است و هر آنچه بیش از این دارید هم لطف و نعمت خدای بزرگ است
به هر اندازه که کافی است، شاد باشید: صاحبان تجارت و شرکتهای بزرگ دقیقا میدانند چگونه از رسانهها استفاده کنند و از حس نارضایتی مردم،وقتی خود را با دیگران مقایسه میکنند، بهره ببرند. آنها با استفاده از آگهیهای تجاری مردم را متقاعد میکنند که اگر از محصولات یا خدمات آنها استفاده کنند، موفقتر خواهند بود و در غیر این صورت توفیق کمتری دارند. قاعدتا کسی که درگیر این آگهیهای زیرکانه میشود، دچار زیادخواهی شده و هیچگاه احساس رضایت نمیکند.اگر شما خانهای برای زندگی کردن، لباسی برای پوشیدن، غذایی برای خوردن و احساس محبت و عشق نسبت به همنوعان خود دارید،کاملا کافی است و هر آنچه بیش از این دارید هم لطف و نعمت خدای بزرگ است.