از شما ميخواهيم كه با دقت بيشتري به رفتارها و سبك زندگيتان نگاه كنيد و اگر در گروه چنين آدمهايي قرار ميگيريد، با حذف برخي ويژگيهايتان عزتنفس خود را هم بالا ببريد. نميگوييم كار آساني است اما اگر اين عادتهاي كهنه را ناديده بگيريد، دير يا زود زندگي مشتركتان را با مشكلات زيادي روبهرو ميكنيد كه حل كردنشان ساده نيست. خيلي از خصلتها، نشانه بدخلقي يا ضعف نيست؛ بلكه نشانه پايين بودن عزت نفس شماست. لازم است آنها را بشناسيد و از بين ببريدشان. اگر می خواهید درباره اعتماد بهنفستان دوپینگ کنید این مطلب را بخوانید.
به تواناييهايتان اعتماد کنید.
اين موضوع هم ميتواند اعتمادبهنفس و عزتنفس شما را تحتتاثير قرار دهد. اگر شما حس كنيد در زندگيتان آنقدر كه بايد خوب عمل نميكنيد و هميشه شكست ميخوريد اين موضوع باعث ميشود تصويري كه در مورد خودتان داريد هم خدشهدار شود درنتيجه ديگران هم تصوير جالبي در مورد شما نخواهند داشت. قرار نيست شما در تمام موضوعاتي كه همسرتان از آنها سردر ميآورد، وارد شويد اما قطعا مسائلي هست كه شما بيشتر از او از آنها اطلاع داريد و بيشتر توانايي رسيدگي به آنها را داريد.
سعي كنيد به اين مسائل رسيدگي بيشتري كنيد تا هم تصويرتان در ذهن خودتان بهتر شود و هم در ذهن ديگران. نقاط قوت خودتان را فهرست كنيد و اگر از آنها با خبر نيستيد، نظر ديگران را در اين مورد بپرسيد اما سعي نكنيد خود را وارد هر ماجرايي بكنيد و با صحبت كردن درمورد موضوعاتي كه تخصص يا اطلاعي درمورد آنها نداريد، حرفهايتان را براي ديگران بياعتبار كنيد.
خودتان را بشناسيد.
به جاي اينكه پله ترقي همسرتان شويد و خودتان درجايي كه هستيد در جا بزنيد، در عين حمايت از او به فكر رشد خودتان هم باشيد. سعي كنيد تعريفي از خود داشته باشيد كه به شما اعتماد به نفس و آرامش ميدهد. در ذهنتان يك عنوان براي خود بسازيد و سعي كنيد اين عنوان را هر روز تقويت كنيد.
مثلا بگوييد من كارمند نمونهاي هستم؛ من به فكر تحصيلاتم هستم و... اگر شما چنين عنواني را در ذهنتان نداشته باشيد، بعد از چند سالي احساس بيارزشي خواهيد كرد و ممكن است فكر كنيد همين همسري كه شما پله ترقياش شدهايد، هزاران پله از شما بالاتر است و چرا بايد براي بودن با شما انرژي بگذارد! در عين حال هميشه پشتيبان همسرتان باشيد و بهخاطر ترس از اينكه روزي از شما بالاتر برود و قدرتان را ديگر نداند، او را از آنچه استحقاقش را دارد محروم نكنيد.
به فكر اثبات خودتان نباشيد.
ديگران شما را همانطور كه هستيد ميبينند، با تمام تواناييها و ضعفهايتان. شايد در برخوردهاي اول به تمام اين موضوعات پي نبرند اما در ملاقاتهاي بعدي نظرشان را در مورد شما اصلاح ميكنند و به شناخت بهتري ميرسند. تا زماني كه اين تصور در آنها كامل شود دست نگهداريد و بهخاطر ترس از قضاوتهاي آنها مدام خودتان و عادتهايتان را معرفي نكنيد.
اگر شما در كارتان برجسته باشيد، اخلاق خوبي داشته باشيد يا هزار و يك هنر ديگر در وجودتان باشد، دليلي ندارد كه به محض ديدن ديگران از همه اين تواناييها پردهبرداري كنيد و اگر هم ضعفها و شكستهايي داريد، قرار نيست همه دنيا را از وجودشان با خبر كنيد. در مورد خودتان كم توضيح دهيد و بگذاريد هركسي از دريچه ديد خودش شما را بشناسد.
خودتان را زير ذرهبين نگذاريد.
شايد اين پيشنهاد بهنظر عجيب بيايد اما زياد از حد فكر كردن به همه ويژگيها و جزئيات ميتواند در شما وسواس ايجاد كند و عزت نفستان را هم تحتتاثير قرار دهد. وقتي كاري ميكنيد يا حرفي ميزنيد، مدام از خود نپرسيد كه آيا درست بود يا نه و آيا ديگري را رنجاندهايد يا نه.
شايد همسر شما خسته يا بيحوصله باشد، پس دليلي ندارد به محض احساس ناراحتي در او بپرسيد، من كاري كردم؟ از من ناراحتي؟ فلان حرف يا رفتارم تو را ناراحت كرد؟ و... قبل از انجام هر رفتاري به آن فكر كنيد اما بعد از آن، اين بررسي پايانناپذير را قطع كنيد. مطمئنا اگر ديگران از شما ناراحت باشند، شما را در جريان خواهند گذاشت، پس سعي نكنيد كه ناراحتي آنها را پيشبيني كنيد.
يادتان باشد كه هميشه حق با شما نيست.
هرقدر هم كه توانمند باشيد، باز هم اشتباه ميكنيد. فكر نكنيد نپذيرفتن اشتباهات و انكارشان يعني داشتن اعتماد به نفس. يكي از نشانههاي افرادي كه عزت نفس پاييني دارند، ناتواني در پذيرش اشتباهات و مهمتر از آن، اعتراف به اشتباهات است.
اگر مشكلات شما باعث يك دعواي خانوادگي شده، چند ساعتي بعد از آرام شدن جو از همسرتان عذرخواهي كنيد و به او نشان دهيد كه مسئوليتپذيريد و ميتوانيد قضاوت درستي درمورد رفتار خودتان داشته باشيد. اگر شما هميشه از زير عنوان تقصير من بود شانه خالي كنيد، او قضاوتهايتان را در مورد خودش هم نخواهد پذيرفت و شما را مسئول تمام ناراحتيهاي زندگي مشتركتان خواهد دانست.
توهم توطئه نداشته باشيد.
فكر نكنيد پشت همه حرفهاي ديگران، منظور خاصي هست كه بايد تحليلش كنيد يا به فكر تلافي كردنش باشيد. حتي اگر با آدمي سروكار داشته باشيد كه واقعا چنين منظوري دارد، بايد فكر كنيد كه وقت و آرامش شما ارزشمندتر از اين است كه مدام براي تلافي كردن كار او صرف شود. اگر در خانواده همسرتان كسي با چنين ويژگيهایی هست از كنار حرفهايش بگذريد و خودتان را درگير موضوعات ساده و سطحي نكنيد. اگر هم شما فكر ميكنيد كه ديگران چنين ويژگيهايي دارند، توانتان را بالا ببريد و با گذشتن از كنار حرفهايي كه شما را آزار ميدهد، زندگي مشتركتان را نجات دهيد.
بيشتر از توانتان مسئوليت نپذيريد.
ممكن است دوست داشته باشيد كه ديگران شما را بهعنوان يك فرشته نجات بشناسند اما چنين خصوصيتي بيشتر از آنكه به نفعتان باشد ميتواند شما را از پا در بياورد. هنر «نه» گفتن را ياد بگيريد و تاجايي كه در توان داريد ديگران را حمايت و پشتيباني كنيد و نه بيشتر از آن. قرار نيست به خاطر رفاه خودتان هميشه خواستههاي ديگران را رد كنيد بلكه بايد به اندازه توان و انرژي و البته مهارتتان مسئوليت بپذيريد و نه بيشتر از آن.
شرايط ديگران را درك كنيد.
همه آدمها در همه لحظات آماده كمك كردن و توجه كردن به شما نيستند. اگر چند ساعت منتظر ماندن براي دريافت اين توجه يا درك كردن شرايطي كه طرف مقابل در آن قرار دارد شما را آزار ميدهد، فكري براي عزت نفستان بكنيد.
اگر در تمام لحظاتي كه همسرتان سركار است، به بهانه تنهايي و بيحوصلگي از او هم ميخواهيد كه كارش را كنار بگذارد و با شما صحبت كند يا اينكه حتي نميتوانيد چند ساعت بودن او در كنار دوستان يا خانوادهاش را بپذيريد درمورد اين رفتارها تجديدنظر كنيد. زيرا چنين انتظاراتي در زندگي مشترك نه نشانه ضعف شماست و نه اقتدارتان بلكه تنها نشانه اين است كه شما عزتنفس پاييني داريد.
زندگي را ميدان مسابقه نكنيد.
براي شما هر لحظه كوچكي از زندگيتان فرصتي براي رقابت است، از اينكه كسي سطح زندگي يا ارتباط با همسرش از شما بالاتر و بهتر باشد رنج ميبريد و مدام ميخواهيد روي دست ديگران بلند شويد و برتريتان را ثابت كنيد؟
در صورتی که واقعا ميخواهيد عزت نفستان را بالا ببريد؛ دست از اين رفتارها برداريد. سعي كنيد در زندگيتان بهترين چيزها را كه در توان داريد بسازيد و به جاي اينكه هر روزتان را از روي رفتارها و شرايط ديگران كپي كنيد، شرايطي را بسازيد كه به شما و همسرتان، فارغ از قضاوتهاي ديگران آرامش ميدهد.
از مهربان بودن نترسيد.
اگر شما حد و مرز مهربان بودن را رعايت كنيد و به ديگران هم نشان دهيد كه در زندگي شما هر چيز جاي خودش قرار دارد و هر رفتاري در جاي خود بررسي ميشود، ديگر نگران اين مشكل نخواهيد بود. شما تنها به مهرباني ديگران نياز نداريد بلكه به خود محبت كردن هم ميتواند روان شما را راضي نگهدارد و آرامش و عزتنفستان را بالا ببرد. نگذاريد اين مهرباني چشمهايتان را ببندد و روي قضاوتهايتان تاثير بگذارد بلكه به همسرتان نشان دهيد تا زماني كه قدر مهربانيهايتان را ميداند از آنها بهرهمند ميشود.
از فرصتهايتان نگذريد.
شرايط همه آدمها برابر نيست و قطعا خيلي از آدمها شرايطشان بهتر از شماست اما اين بهانه خوبي براي نشستن و دست روي دست گذاشتن نيست. به جاي مقصر دانستن زمين و زمان، از كوچكترين فرصتها بيشترين استفاده را بكنيد. شايد شما به جايي كه دوست داريد نرسيد و محدوديتهايتان نگذارند كه شبيه آرزوهايتان شويد اما اگر بيشترين تلاشتان را بكنيد و سعي كنيد بهترين خودتان باشيد، عزت نفستان بالا خواهد رفت و دليلي براي سرزنش خود يا ديگران نخواهيد داشت.
اگر فكر ميكنيد كه ازدواج و بچهدار شدن پايان فعاليتهاي شما بوده، مشكل از اين دو اتفاق نيست بلكه مشكل اصلي شما هستيد كه نتوانستهايد تواناييهايتان را با تغييرات زندگيتان هماهنگ كنيد.