سوزان اسپاک
Suzanne Spaak
او عضو شبکه جاسوسی ارکستر سرخ بود.
زاده 1905 – مرگ 12 آگوست 1944
سوزان اسپاک در حدود سال 1905 در بلژیک به دنیا آمد. پدرش کارمند بانک بود. او با کلود اسپاک نمایشنامهنویس مشهور بلژیکی ازدواج کرد و به اتفاق همسر و دو فرزندش به پاریس که مرکز اجتماعی مهمی در اروپا بود، مهاجرت کرد و به یک زندگی پرتجمل و لوکس پرداخت. در پاریس همسرش با یک نقاش بلژیکی به نام رنه ماگریت آشنا شد و این نقاش بلژیکی در سال 1936 یک تصویر از سوزان را نقاشی و به همسرش تقدیم کرد. با شروع جنگ جهانی دوم و اشغال پاریس زندگی این زوج دچار تغییر شد. در این زمان سوزان اسپاک که از سیاستهای سرکوبگرایانه و درندهخویی و نژادپرستی نازیها عصبانی بود، به نهضت مقاومت ملی پیوست و به آنان پیشنهاد کمک کرد و در میان شک و دودلیِ تعدادی از اعضای نهضت مقاومت پذیرفته شد که اعتقاد داشتند او یک زن نازپرورده و از طبقات بالاست و در شرایط سخت نمیتواند پایداری نشان دهد.
در ابتدای ورودش به نهضت مقاومت ملی فرانسه کارهای سطح پایینی مانند تایپ و توزیع شبنامه و خرید ملزومات را بر عهده او گذاشتند. زمانی که روند رو به افزایش تعداد یهودیانی که در جستجوی کمک بودند افزایش یافت. سوزان تمام شهر پاریس را برای یافتن بیمارستانی که مایل به کمک به یهودیان جهت ارائه کمکهای پزشکی و مخفیکردن آنان باشد، زیر پا گذاشت. او که فردی از موقعیت اجتماعی طبقه بالای فرانسه بود از این امتیاز خود استفاده کرد و به دیدار وکلا و قضات و کشیشان و ستارههای سینما و مسئولان کشوری رفت و آنان را به حمایت و کمک تشویق کرد.
در این زمان و با افزایش خشونت نازیها، تمام تلاشش را برای رهایی بلژیک و فرانسه از حکومت اشغالگر و نژادپرست نازی به کار برد و به شبکه جاسوسی ارکستر سرخ پیوست که توسط اتحاد شوروی حمایت و توسط یک یهودی لهستانی به نام لئوپولد تریپر هدایت میشد. این تشکیلات اطلاعات ذیقیمتی از کشورهای فرانسه و آلمان و هلند و سوئیس و شبکه لوسی فراهم کرد. شبکه لوسی شاخه سوئیسی ارکستر سرخ محسوب میشد. شبکه ارکستر سرخ بسیار موفق عمل کرد و حتی موفق به رخنه در سرویس اطلاعات نظامی آلمان نازی موسوم به ابور گردید و این مسئله موجب شد تا نازیها برای فروپاشی شبکه دست به تأسیس اداره ویژهای بزنند و آن را اداره ویژه ارکستر سرخ نامگذاری کنند. سوزان اسپاک در کنار فعالیتهای جاسوسی خود، به عنوان مادر دو فرزند، مصرانه تلاش میکرد تا زندگی کودکان یهودی را نجات دهد کودکانی که در خطر اخراج از فرانسه و اعزام به اردوگاههای مرگ بودند.
در اوایل سال 1943 او به همراه گروهی دیگر موفق به نجات جان 163 کودک یهودی شد که در معرض خطر اخراج از فرانسه قرار داشتند. وی با خطر افکندن جان خانوادهاش تعدادی از این کودکان را در خانه خود پنهان کرد و کمک کرد تا برای آنان لباس و کارت جیرهبندی تهیه شود و سپس آنان را به خانههای امنی منتقل کرد که صاحبانشان خطر پنهانکردن این کودکان را پذیرفته بودند.
در بهار سال 1942 آلمانها به شکلی فعال به مکالمات رمز متصدیان بیسیم گروه ارکستر سرخ گوش فرا دادند و موفق شدند تا اولین گروه عوامل جاسوسی گروه را دستگیر کنند. تعدادی از عناصر این شبکه در زیر شکنجه مجبور به همکاری شدند و اسرار شبکه را فاش کردند. در طی مدت 18 ماه پس از آن بیش از 600 نفر از عناصر شبکه دستگیر شدند که سوزان اسپاک در پاریس نیز در میان آنان بود. او در اکتبر 1943 توسط گشتاپو به زندان فرسنیز منتقل شد و در شرایط وحشتناکی نگهداری گردید و بارها شکنجه شد. مدتی بعد نیروهای متفقین در سواحل نرماندی پیاده شدند و واحدهایی از آنها برای آزادسازی پاریس اقدام کردند. افراد گشتاپو که خطر را نزدیک میدیدند گریختند؛ اما قبل از فرار به کشتار زندانیان پرداختند. در تاریخ 12 آگوست 1944 و تنها 13 روز قبل از آزادی پاریس، سوزان اسپاک توسط گشتاپو اعدام شد.
در سال 1985 سوزان اسپاک نامزد دریافت لقب پارسا در میان ملل گردید.