Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

امپراتوری اسلامی - قسمت آخر

امپراتوری اسلامی - قسمت آخر

نوشته ی: فیلیس کورزین
ترجمه ی: مهدی حقیقت خواه

 ادبیات اسلامی

هر چند علم و ریاضیات مهم ترین دستاوردهای امپراتوری اسلامی بودند، ادبیات نیز بخشی اصلی از دستاوردهای عصر طلایی بود. محور ادبیات اسلامی قرآن بود و تا به امروز نیز همین طور است. قرآن نه تنها کلام راستین خداوند است که به حضرت محمد (ص) نازل شد، بلکه باز تولید کلام اصلی خداوند در زمین نیز تلقی می شود. فراتر از آن، زبان عربی که قرآن به ان زبان نازل شد نیز ناب ترین و زیباترین بیان ممکن دانسته می شود.

قرآن، علاوه بر این که یک اثر ادبی بی همتا و بی رقیب به حساب می آید، شالوده آموزش نیز بود. چنان که تاریخدان اف. ای. پیترز توضیح می دهد: آموزش مسلمانان با خواندن و فهمیدن قرآن آغاز می شد و علوم ادبی پیشرفته، چه مرتبط با مطالعه زبان و چه مرتبط با فن زبان، در قرآن ریشه مشترک داشتند، قرآنی که هم کلام مقدس خدا بود و هم معجزه کمال.

قرآن در شکل خودش، بدان گونه که به زبان عربی نازل شد، کامل و سلیس است و ترجمه آن به زبانی دیگر از کمال آن می کاست. بنابراین تنها به عربی قرائت می شد و مردمان سرزمین های فتح شده اسلامی می آموختند که قرآن را به عربی قرائت کنند. در نتیجه، عربی سرانجام به زبان ادبیات و فرهنگ در سرتاسر امپراتوری تبدیل شد.

شعر از همه اشکال ادبی محبوب تر بود. اعراب سنت شعر و شاعری دیرپایی داشتند که به دوران پیش از اسلام باز می گشت. در عصر طلایی، خلفا بزرگترین حامیان هنر و ادبیات بودند که شاعران را از سرتاسر امپراتوری به دربار خود دعوت می کردند. قصیده عربی موزون و ظریف از دوران پیش از اسلام مورد پسند باقی مانده بود. با آن که عربی زبان اصلی بود، شاعران به زبان فارسی نیز شعر می سرودند. عمرخیام، شناخته شده ترین شاعر ایرانی نزد اروپاییان است. رباعیات خیام را ادوارد فیتز جرالد شاعر بریتانیایی در نیمه سده نوزدهم به انگلیسی برگردانده است.

یک اثر ادبی عصر طلایی که نزد غریبان کاملاً شناخته شده است مجموعه قصه های معروف به هزار و یک شب است. این قصه های عامیانه از فرهنگ های گوناگون در داخل امپراتوری – هندی، ایرانی، مصری و عربی – گرد آوری شده بود. این مجموعه در قالب یک داستان زمینه جا گرفته است – یعنی داستانی که مجموعه قصه ها را در بر گرفته و آن ها را به هم پیوند داده است. در مورد هزار و یک شب، داستان زمینه داستان زن جوانی به نام شهرزاد است که هر شب برای شوهرش، پادشاه، یک قصه می گوید. قصه هایی که او می گوید دارای شخصیت های آشنا برای غربیان، نظیر علاءالدین، سندباد بحری، و علی بابا، هستند. این قصه های عامیانه بازتاب تنوع گسترده سنت هایی است که در لوای امپراتوری اسلامی گرد هم آمده بودند.

شعر و شاعری در اندلس

شعر و شاعری همیشه نقش مهمی در فرهنگ اعراب بازی کرده بود. یکی از بلند آوازه ترین شاعران اندلس (اسپانیای مسلمان) ابن زیدون (1071 – 1003) بود که در قرطبه بزرگ شد اما مجبور شد شهر محبوبش را ترک گوید. شعر زیر (که در تاریخ مردمان عرب هورانی آمده) بیانگر حسرتی است که او به هنگام یاد آوری ایام جوانی اش در قرطبه احساس می کند.

خداوند بر خانه های متروک کسانی که ما دوست داشتیم، باران رحمت فرستاده، جامه ای رنگارنگ از گل ها برآن ها پوشانده، و در میانشان گلی همچون ستاره رویانده است. چه بسیار دخترکانی که چون نگاره ها پیراهن خود را در میان چنین گل هایی از پی می کشیدند، هنگامی که زندگی شیرین و زمان به کام بود... چه خوش بودند آن روزهایی که رفتند، روزهای سرخوشی و شادمانی، زمانی که ما با کسانی زندگی می کردیم که موهای سیاه مواج و شانه های سفید داشتند.... اینک به سرنوشت، که لطف و عنایتش از میان رفته – لطف و عنایتی که در گذر شب ها سوگوارش بوده ام – بگو که نسیمش چه به زحمت و بی رمق در شب های من به من رسیده است. اما برای کسی که در شب گام برمی دارد ستاره ها خواهند درخشید: درود بر قرطبه، با عشق و اشتیاق.

معماری و مهندسی

معماری اسلامی، که گنبد بزرگ مشخصۀ آن بود، سنت های گوناگون موجود در پهنه امپراتوری را گرد هم آورد. مانند خود امپراتوری، که جهان شناخته شده را در بر می گرفت و فرهنگ های بسیاری را در درون خود جا می داد، گنبدهای ساختمان فضای درونی ساختمان را در بر می گرفتند. ساختمان ها هم در داخل و هم در بیرون با سنگ کاری ظریف طرح های پیچیده کاشیکاری گل و بوته های درهم آمیخته تزیین می شدند.

کاخ های بزرگ، کتابخانه ها، بیمارستان ها، مساجد بغداد، که غالباً باغ های دلگشای سبک ایرانی آن ها را احاطه کرده بودند، در گزارش هایی که در عصر طلایی نوشته شده است توصیف شده اند، اما خود این ساختمان ها بر اثر جنگ ها یا علل طبیعی از بین رفته اند. حتی ویرانه ای از آن ها برجا نمانده که نشان دهد آن ها زمانی در کجا قرار داشتند. به هر حال، شکوه و عظمت معماری اسلامی عصر طلایی را هنوز می توان در شهر قرطبه در جنوب اسپانیا مشاهده کرد، که غربی ترین بخش امپراتوری اسلامی در عصر طلایی بود.

مایه مباهات قرطبه مسجد جامع آن بود (که در قرن سیزدهم به کلیسای جامع کاتولیک رومی تبدیل شد)، مسجد دارای ساختمان مستطیل شکل بزرگی به ابعاد 130 در 180 متر است و حیاط وسیعی را نیز در برمی گیرد. سقف شبستان را حدود 850 ستون نگه داشته که همه از سنگ مرمر، سماق، و یشم به رنگ های مختلف ساخته شده و از کفی مرمرین برخاسته اند. ستون ها به صورت ردیفی اند و هر ردیف یک دریف طاقی های قوسی نعلی شکل را نگه می دارد. طاق های قوسی از ردیف آجرهای عمودی کار شدۀ متناوباً قرمز و سفید ساخته شده اند که حالت جذابی به وجود می آورند. طاق های قوسی دندانه ای به هم بافته ای در این ساختمان به کار رفته که اکثر تاریخدانان عقیده دارند که بعدها مورد تقلید قرار گرفت و در کلیسای جامع گوتیک مسیحی در اروپا به کار رفت.

با شکوه ترین تزیینات مسجد جامع در محراب آن است. محراب در مساجد مسلمانان جایگاه مهم و متداولی است. آن را طوری می سازند که به مؤمنان به هنگام نماز جهت ایستادن (رو به قبله) را نشان دهد. محراب به ویژه مکان مقدسی است که شایستگی زیباترین تزیینات را دارد. در مسجد قرطبه، محراب تو رفتگی کوچک هشت گوشه ای است که سقفش تخته سنگ مرمری سفیدی است که به شکل صدف تراش خورده و اطرافش طلا کاری و کاشی کاری شده است.

مسجد جامع قرطبه در اصل 786 – 784 ساخته و طی قرن های نهم و دهم بخش هایی به بنا افزوده شد. این زمانی بود که بقیه اروپا در دوره موسوم به «قرون تاریک» دست و پا می زد، هیچ شهر اروپایی به مرکز بزرگ شهر نشینی تبدیل نشده بود و کلیساهای جامع بزرگ در اروپا شکل نگرفته بود. چند اروپایی که به شهر قرطبه مسافرت کردند و مسجد جامع آن را دیدند از زیبایی و شکوه این شاهکار معماری اسلامی شگفت زده شدند.

ساختن مساجد جامع و کاخ ها نیازمند مهارت مهندسی فوق العاده ای بود، اما مهندسان مسلمان مهارت خود را در جاهای دیگر نیز به کار بردند. برای مسلمانانی که در اصل از صحراهای تفتۀ عربستان آمده بودند، آب نعمتی بزرگی بود. آن ها از این که آب روان به شکل جویبارها و فواره ها آن ها را احاطه کند لذت می بردند. از این رو، با شکوه ترین کاخ ها دارای حیاط هایی با حوض و فواره و اغلب جوی روان بودند.

علاقۀ به آب باعث می شد که بیش تر مهندسی اسلامی با حرکت و کنترل آب پیوند داشته باشد. مثلاً، مسلمانان چرخ های آبی را تکمیل کردند. آن ها همچنین آبراه های زیر زمینی پیچیده ای موسوم به قنات برای انتقال آب به شهر ساختند. این آبراه ها حدود پانزده متر زیر سطح زمین ساخته می شدند و منابع آب زیرزمینی را مورد بهره برداری قرار می دادند. این آبراه ها می بایست در طول مسافت های طولانی شیب بسیار ملایمی می داشتند تا آب به خودی خود جریان پیدا کند. در مسیر این آبراه ها دریچه های آدم رویی احداث می شد تا بتوان آن ها را تمیز نگه داشت.

هنر

ساختمان های بزرگ امپراتوری اسلامی برای تزیینات ظریف و پیچیده خود به هنرمندان مسلمان متکی بود. قرآن منبع الهام بیش تر هنر اسلامی بود. اسلام کشیدن تصویر حیوان و انسان را منع می کرد، چون مسلمان «شبیه سازی» از انسان و حیوان را شرک می دانستند. به جای چنین تصویرهایی، هنر معماری تزیینی معولاً شامل اشکال هندسی پیچیده و نقش و نگارهای ظریف گلدار می شد.

مساجد معمولاً با خوشنویسی آیاتی از قرآن تزیین می شدند. بر دیوارهای مساجد آیات قرآن با خطوط زرین نوشته می شد، یا با سنگ کنده کاری شده و کاشیکاری مزین می گشت. خوشنویسی به هنری والا تبدیل شد و آیات قرآن به این شیوه نوشته می شد تا زینت بخش اشیاء مختلف باشد. بر لبه روسری یا پوشش های ابریشمین دیگر آیات قرآن با نخ طلا بافته می شد. از آیات قرآن برای تزیین صفحات کتاب ها یا دیوار خانه ها و کاخ ها نیز استفاده می شد.

در هنر تأثیر پذیرفته از ایران در خصوص منع تصویر گری انسان و حیوان استثنایی رخ داد. در ایران پیش از اسلام سنت نیرومند نقاشی مینیاتور وجود داشت که شکارچیان و جنگجویان و جانوران افسانه ای را به تصویر می کشید. هنرمندان ایرانی، در دوره اسلامی، به این سنت مینیاتوری با جزئیات ظریف و طاقت فرسا ادامه دادند، تا حدی که گاهی یک تار مو را با رنگ نشان می دادند. این نقاشی ها غالباً در نسخ خطی بکار می رفت.

هنرمندان و صنعتگران مسلمان ذوق و استعداد خود را به روش های متنوع دیگری نیز نمایان می ساختند. تاریخ نویسان هنر منسوجات عصر طلایی اسلامی را از جمله زیباترین آفرینش های هنری به حساب می آوردند.

صنعتگران در شهرهای سوریه بلورهای زیبای تجملی پدید می آوردند که شفافیت و ظرافتشان زبانزد بود و خواستار فراوان داشت. بلور سوری با کتیبه های لعابی روی آن در کاخ ها و مساجد به کار می رفت. کاشی های ساخته شده در دمشق نیز برای تزیینات داخلی و بیرونی ساختمان ها خواستار داشت. این کاشی ها چهار یا شش ضلعی لعابی به رنگ های آبی سیر، آبی فیروزه ای، و سبز بودند و گاهی نیز تصویر گل بر آن ها نقش بسته بود.

جواهرات نیز در عصر طلایی رایج بود. جواهرسازان سنگ های قیمتی را برای خانواده سلطنتی و نیز سایر ثروتمندان تراش می دادند. یکی از مشهورترین جواهرات یاقوت بزرگی بود که زمانی به پادشاهان ایران تعلق داشت و خلیفه هارون نام خود را بر آن حک کرده بود. گفته می شود که این جواهر چنان درخشان بود که نویسنده ای در آن زمان گفته بود «اگر آن را شب هنگام در اتاقی تاریک می گذاشتید مانند چراغ نور افشانی می کرد.»

 

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: کتاب امپراتوری اسلامی انتشارات ققنوس
  • تاریخ: جمعه 4 مهر 1399 - 08:22
  • صفحه: تاریخ
  • بازدید: 2512

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 1870
  • بازدید دیروز: 5844
  • بازدید کل: 23924448