مؤسس سلسله صفويان، شاه اسماعيل از نوادگان شيخ صفي الدين اردبيلي بود كه تبريز را به كمك تركمانها تصرف كرد و در محرم 898 هـ .ق / اكتبر 1492 م خود را پادشاه ايران خواند. در اين هنگام كه تركان عثماني در حال گسترش فرمانروايي خود بر آسياي صغير و شمال شرق ايران بودند، با مقاومت شاه اسماعيل مواجه گرديدند كه در نهايت در رجب سال 910 هـ .ق / 1514 م در جنگ چالدران، واقع در شمال غرب ايران موفق به اشغال تبريز شدند امّا به سبب آشوبي كه در صف لشكريانش افتاد، به ناچار شهر را تخليه و به كشور خود بازگشت. در زمان شاه طهماسب پايتخت به قزوين منتقل گرديد و به علل داخلي و خارجي در اين دوره حكومت صفويان شديداً رو به ضعف نهاد. امّا حكومت صفوي در زمان شاه عباس اول (996 ـ 1038 هـ .ق / 1587 ـ 1629 م) جاني تازه گرفت. شاه عباس قدرت نظامي دولت را بازسازي كرد و توسط اين نيروها توانست در مقابل تركان عثماني بايستد و پرتغاليها را از جزيرة هرمز بيرون راند. ايران در زمان او به صورت قدرتي كلان در خاورميانه در آمده بود و حدود مرزي آن به شرح ذيل بود:
شمال شرقي: تا نزديكي بخارا و نيز تا بلخ.
شمال غربي: تا درياي سياه و هم مرزي با خوانين ده فرقه.
جنوب: درياي عمان و خليج فارس.
شرق: با سيطرة بر قندهار و مكران هم مرز با هندوستان.
غرب: با سيطره بر بغداد و موصل هم مرز با سرزمين «جزيره» كه تحت تسلط عثمانيان بود.
پس در زمان شاه عباس اول، حكومت ايران، در شمال غرب بر كشورهاي امروزي آسياي ميانه از قبيل آذربايجان، ارمنستان و... سلطه داشته است. امّا به زودي انحطاط، گريبانگير خاندان صفوي شد و مرزهاي غربي و شمالي ايران به تصرف عثماني درآمد و در نهايت نيز از شرق با هجوم افاغنه كشور ايران استقلال و تماميت ارضي خود را از دست داد.
با به تخت نشستن نادر، قلمرو ايران به همان وسعتي كه در زمان صفويان بود بر گشت و سپس در افغانستان و شمال هند، به حملاتي ويرانگر دست زد.
حدود مرزهاي ايران در زمان نادرشاه در شرق تا دهلي و در جنوب شرقي تا كراچي، در شمال شرقي تا تفليس امتداد پيدا كرد.