روزگار ما با پدیدههای مدرن و پست مدرن اجتماعی و اقتصادی خود ، به حق میتواند نشانههای شیوههای اجتماعی و اقتصادی جهان باستان را كمرنگ تر از آنچه به ما رسیده است بنمایاند. از این روی، غافلگیركننده است كه بدانیم در قلمرو سیاسی ایران باستان بانكی وجود داشته كه عملیات آن در اصول تفاوت چندانی با عملیات بانكی امروز نداشته است.
بگذریم از اینكه سه اصطلاح كلیدی «بانك»، «چك» و «كش (صندوق)» واژههایی هستند با ریشه فارسی: «نیمكت، بنك (بنكداری)» و «چكیدن (كشیدن)» و «كاسه (كه پول را تا همین امروز هم توی آن می ریزند).» گشوده شدن لیدی و بین النهرین به دست كوروش بزرگ بی درنگ اوضاع اقتصادی ایران را دگرگون كرد. لیدی مبتكر ضرب سكه شناخته میشود و بین النهرین بزرگ ترین بارانداز كالای بازرگانی جهان باستان از سند تا مدیترانه بود.
قدیمی ترین بانك شناخته شده در گستره قلمرو ایرانیان با مركزیتهایی مانند همدان، پاسارگاد، بابل، اورشلیم و سارد ، كه در زمان كوروش شاهنشاهی ایران را تشكیل میداد، بانك «اگیبی و پسران» بود.
پیش تر هم در بین النهرین مراكزی اقتصادی وجود داشتند كه بیشتر كارهای مالی معبدها را بر عهده داشتند. این بانكها با دگرگونی چهره سیاسی و اقتصادی، نخست وام میدادند و برای وام، گروی قابل توجهی مانند زمین كشاورزی یا برده برای بهره گیری و بهره كشی در اختیار بانك قرار میگرفت.
شاهنشاهی پارس برای نظام بانكی امكاناتی را فراهم آورد كه پیش تر وجود نداشت. تا این زمان تنها امیران و روحانیان به كار بانكداری و پول میپرداختند. در زمان هخامنشیان بانك اگیبی و پسران و بانك مورشو و پسران برای نخستین بار بطور رسمی تاسیس شدند. صدها سند بانكی از بایگانی این بانكها، از آن میان بانك وارثان شخصی به نام اگیبی از اهالی بابل به خط میخی به دست آمده است. این سندها آگاهیهای گرانبهایی درباره نظام بانكی عصر باستان در اختیار ما میگذارد. با اینكه این بانكها ایرانی نبودند، اما چون در قلمرو فرمانروایی هخامنشیان كار میكردند، سازمانهایی ایرانی به شمار میآمدند و حتی مالیاتهای دیوان اداری هخامنشیان به این بانكها واریز میشد! بانك اگیبی و پسران با بانك دیگری به نام مورشو و پسران همه قدرت مالی منطقه را در اختیار خود داشتند.
بانك اگیبی به كارهای رهنی و اعتباری و همچنین امانی میپرداخت. از اسناد برجای مانده پیداست كه سرمایه بانك صرف امور مربوط به مسكن، مزرعه، دام و كشتیهای باربری میشد. پول، غله، خرما، آجر و دیگر كالاهای مصرفی و حتی برده در قبال بهره زیاد به صورت جنسی به بانك سپرده میشد. بردگان برای «بهره گیری نامشروع» به متقاضیان اجاره داده میشدند.
گلههای بزرگ در اختیار طرف قرارداد قرار میگرفت. ایرانیهای مقیم بابل كه خود تمایلی به كار ملك خود را نداشتند، از این موقعیت استفاده میكردند. بانك حتی در قبال بهره غیرمستقیم، پرداخت بدهی مشتریان را به عهده میگرفت. غنیمتهای جنگی نیز به بانك فروخته میشد. در بانك حسابی مانند حساب جاری بانكهای امروزی وجود داشت و استفاده از چك نیز معمول بود. از لوحی كه در بابل به دست آمده است چنین برمی آید كه در ماه سپتامبر ۵۳۷ پیش از میلاد شخصی به نام تادانو مقداری نقره به ایتی مردوك بلاتو، رییس بانك اگیبی سپرده است، تا در ماه نوامبر بهره آن را دریافت كند. این سند در اكباتان (همدان) تنظیم شده است.
در این سند مقرر شده است كه وام پرداختی در بابل، به صورت خرما، به نرخ روز بازپرداخت شود. همچنین دیده میشود كه چهار سال بعد، همیشه شخص در شهری ایرانی، به این دادوستد پرداخته است، اما این بار قرار شده است كه وام در (شعبه) اكباتان بازپرداخت شود. از لوحهای گوناگون دیگری از دوره كمبوجیه و یك لوح از دوره بردیا برمی آید كه شعبه بانك اگیبی در پارس در جایی به نام خومدشو یا متزیش در نزدیكی تخت جمشید فعال بوده است.
در این شهر چهار قرارداد ایتو مردوك بلاتو مربوط به خرید بردگانی است كه نام ایرانی دارند و اسناد فروش آنها از بابل به دست آمده اند. شگفت انگیز است كه باری دیگر همین بردهها را به طرف تجارت خود در متزیش فروخته است. در مقایسه با دیگر جاهای جهان باستان، معمولا مورخان با نبود سند روبرو هستند. بنا براین این اسناد را میتوان نخستین در این زمینه دانست. از اینكه در سال ۵۳۶ یا ۵۳۵ پیش از میلاد، رییس بانك اگیبی و برادرانش مبلغ هنگفتی از كمبوجیه، ولیعهد كوروش بزرگ وام گرفته اند، میتوان نتیجه گرفت كه این بانك ارتباط خوبی با دربار ایران داشته است! متاسفانه درباره سبب این وام چیزی نمی دانیم. امكان دارد كه دربار یا دست كم كمبوجیه با این بانك شریك بوده است. ظاهرا خاندان اگیبی از یهودیان مهاجر بوده اند و نام بنیانگذار بانك یعقوب بوده است. در حالی كه اومستد در سراسر نیم اول فرمانروایی هخامنشیان، بهره بانكی را بدون استثنا جنسی و برابر بیست درصد میداند، میلو بر این باور است كه این بهره در زمان نبوكدنزر حدود ده درصد و در زمان كوروش و كمبوجیه بیست درصد و حتی درپایان سده پنجم پیش از میلاد به چهل تا پنجاه درصد رسیده است.
هرگاه وام در سررسید پرداخت نمی شد، جریمه سنگینی به آن افزوده میشد. گاهی سند را شخص دیگری پشت نویسی میكرد و چنانچه گیرنده وام در بازپرداخت بموقع وام كوتاهی میكرد، ظهرنویس مسئول پرداخت بود. برای وامی كه گرویی داشت بهره تعلق نمی گرفت. چون بانك از گرویی مناسبی كه در اختیار داشت، مانند خانه و زمین و برده، برای مدت وام استفاده میكرد. در صورتی كه وام گیرنده قادر به بازپرداخت نمی شد، گرویی از طرف بانك ضبط میشد. گاهی برای وامی هم گرویی گرفته میشد و هم بهره. وامهای قرض الحسنه برای راه اندازی كار دوستان و خویشان بود. اغلب بهره به صورت ماهانه گرفته میشد. گاهی هم یكجا و با اصل وام. برای هر قسط رسیدی جداگانه صادر میشد.
به هنگام تمام شدن بدهی به بانك لوح اصلی بدهی نابود میشد. از لوحهای سالمی كه به دست آمده اند، میتوان نتیجه گرفت كه وامهای مربوط هرگز بازپرداخت نشده اند! زمین، خانه، چارپا و حتی برده به صورت قسطی و از طریق بانك خریداری میشد (فاینانس). در لوحهای به دست آمده گاهی دیده میشود كه آخرین قسطها را نوه وام گیرنده پرداخت كرده است! امان از روزگار بد كه آن را پایانی نیست! به یاد كردیت كارتهای مغربی افتادم كه امان!