اگر به تاریخ سه هزار ساله ایران نگاهی بیندازیم خواهیم دید گر چه که در دوره های مختلف از لحاظ آداب و منش حکومتی در بین شاهان سلسله های مختلف تفاوتهایی بوده اما همه آنان در یک مسئله وجه اشتراک داشته اند و آن هم داشتن حرمسرا به عنوان مهمترین عامل تفریح و عیش و نوش بوده است.
تنها در سلسله زند و حکومت کریم خان بود که زن جایگاه مناسب تری در هسته مرکزی حکومت به دست آورد. کریم خان حرمسرا پروری شاه را عامل ترویج فساد و بی بند و باری در بطن جامعه می دانست و از همین رو از این امر اجتناب می ورزید. در همین دوره و با توجه به نگاه اصولی تر و منطقی تری که به زن و جایگاه او گردید زنان به پیشرفت های جالبی نیز دست یازیدند. از آن جمله در همان زمان بود که اولین عکاس زن ایرانی یعنی اشرف السلطنه همسر محمد خان اعتماد السلطنه معرفی شد و در خانواده های اشراف این صنعت نوظهور در بین زنان و دختران رواج پیدا کرد.
پس از پایان سلطنت زندیان قاجارها که از نسل مغول بودند توسط آغا محمد خان زمام امور را به دست گرفتند. آغا محمد خان در کودکی به دستور علیقلی میرزا برادر زاده نادر شاه خواجه شده بود اما این امر سبب نشد که از برگزاری سنت حرمسراداری چشم پوشی کند. خواجه بزرگ دارای یک حرمسرای مبسوط بر شانزده یا هفده زن زیبا بود و البته همیشه به خاطر اخلاق تندش زنان را مورد آزار و اذیت قرار می داد.
آغا محمد خان در جنگهای خود زنان زیبا را به اسارت می گرفت و از همین رو در میان زنان حرمسرایش از دختر گرجی تا زن سمرقندی و ترکمن یافت می شد. همچنین بسیاری از خانمها، دختران خود را به عنوان هدیه به خواجه بزرگ می دادند و این امر نیز به کامل تر و پربار تر شدن مجموعه حرمسرای شاهی کمک می کرد.
پس از او فتحعلی شاه و نوه اش ناصرالدین شاه بر این طریقت پای فشردند و یکی از پرخرج ترین حرمسراهای تاریخ ایران را برای خود به راه انداختند.
شاهی با هزار زن عقدی
فتحعلی شاه نزدیک به هزار زن عقدی و کنیز و رقاصه داشت و این در نوع خود یک رکورد بی نظیر محسوب می شد. با این همه او خواننده های زن تهران را نیز به قصر خود دعوت می کرد. تعداد زنان او در آغاز حکومت از چهار زن عقدی و شصت کنیز تجاوز نمی کرد اما پس از مدتی به پانصد نفر رسید و تا پایان دوران سلطنت تعداد زنانی که در حرمسرای او زندگی می کردند از هزار گذشته بود . تعدادی از این زنان حتی یک بار هم موفق به حتی صحبت با شاه نیز نشده بودند.
فتحعلی شاه تنها از ۱۵۷ زن خود ۲۶۲ فرزند داشته است. احمد میرزا کوچکترین فرزند او نیز کتابی در شرح حال زنان او نوشته است. ناصرالدین شاه اما در این باب اندکی معقول تر می اندیشید و به ۱۰۵ زن عقدی در حرمسرا اکتفا کرده بود.
نحوه انتخاب زنان برای خوشگذرانی شاهانه
زمانی که شاه تصمیم به انتخاب یکی از زنانش می گرفت یکی از خواجه های کشیک را فرا می خواند و به دنبال یکی از زنان می فرستاد. به دلیل کثرت زنان و کمبود سعادت دیدار؛ خانمی که توسط شاه فرا خوانده شده بود از روی خوشحالی انعامی نیز به خواجه ی حرمسرا می داد.
نقل است که همسر اول فتحعلیشاه یعنی انیس الدوله با توجه به نفوذی که داشت هیچ گاه اجازه نمی داد زنان دیگر مدت زیادی در حضور شاه باشند مبادا که همسر نخستین از کانون توجه شاه خارج شود. اگر زنی بعد از مدتی از نظر شاه می افتاد و بی مقدار و بی ارزش می شد با حیله انعام زیادی به خواجه کشیک می داد تا او را به جای خانمهای احضار شده به حضور ببرند و به خواجه آموخته بودند که اگر شاه متوجه شد بگویند چون صدا آهسته بوده خوب متوجه نشده اند.
شیوه دیگر شاه برای انتخاب این بود که زنان را هر روز به صف می کرد و پس از سان دیدن یک و یا چند نفر را با اشاره ی عصا برای بزم شبانه انتخاب می کرد.
این نگاه کالا گونه و مصرفی به زن و کرامت او با افزایش دانش و در عصر مدرنیته نه تنها از میان برداشته نشد بلکه همگام با دیگر مظاهر عالم رنگ و بوی مدرن به خود گرفت و به برده داری جنسی از زن تبدیل شد. گویی باور اینکه زن نیز چون مرد ارزشهای اخلاقی و کرامت انسانی دارد در پس انهدام ارزشها فراموش شده است و زن تنها به عنوان ابزار کام جویی جنس مخالف شناسانده شده است.
حتی در کشورهای مدرن که دعوی دفاع از حقوق بشر را دارند زن مهمترین عامل تبلیغات محسوب می شود. در بدنه قدرت نیز هنوز عطش صاحب منصبان و قدرت مداران به وجود مادی زن به قوت خود باقی و مستدام است و رسوایی های متعدد اخلاقی در میان سران کشورهای جهان خود دلیل این مدعاست. انگار که قدرت مندان بهره مندی از زن را به شیوه تنوع طلبانه حق مسلم خود می دانند. به عنوان نمونه زنان صدام حسین دیکتاتور سابق عراق در عشرتکده شخصی او نمونه هایی از این نگاه تجاری و غیر انسانی به زن در دنیای مدرن هستند.
نحوه بهره کشی از زن در کشورهای حوزه خلیج فارس و همینطور خاور دور نیز نمونه های بارزی از نگاه ابزارگونه به زن و وجود مادی اوست...