Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

پایتخت پرمساله! سفرنامه پولاک درباره تهران و دربار قاجار

پایتخت پرمساله! سفرنامه پولاک درباره تهران و دربار قاجار

یاکوب ادوارد پولاک، پزشک آلمانی در سال ۱۲۳۰ ه‍. ق، به دعوت امیرکبیر برای تدریس در مدرسه گشایش دارالفنون به ایران آمد. او با تربیت دانش‌آموزان دارالفنون و تالیف اولین کتب پزشکی مدرن، نقشی کلیدی در معرفی پزشکی نوین به محصلان ایرانی داشت.


بازار و کاروانسرا در تهران فراوان است، زیرا همه پیشه‌وران و کسبه در آن به کار خود سرگرمند. بازارها دالان‌های بلندی هستند با سقف‌های قوس‌دار که در دو طرف آن مغازه‌هایی تعبیه شده است. از این بازارها راه‌هایی به کاروانسراها باز شده که مقر عمده‌فروشان است. پیش از اینها بازارها و کاروانسراها هم تنگ و هم کوتاه بود تا آنکه در زمان وزارت میرزا تقی‌خان بازار وسیع امیر با کاروانسراهایش ساخته شد. وسایل و اثاث آن مجلل است؛ حیاط‌ها و باغچه‌ها همه بزرگ و باشکوه ساخته شده و بعد از قصر سلطنتی دیدنی‌ترین چیز سراسر شهر به شمار می‌رود. 

بازارهای دیگر که از نظر زیبایی در درجات بعد قرار دارد در دنبال این بازار ساخته شده است، یا در خیابان‌های دورتر واقع است. به موجب یک رسم قدیم پیشه‌وران یک رشته خاص برای خود بازاری را در اختیار دارند و همچنین بازرگانان اهل یک شهر معین صنعتی، مثلا یزد، کاشان، کرمان و غیره در کاروانسرای معینی سکنی گرفته‌اند. گاه نیز کسبه متفرق یک رشته خاص از طرف حکومت به سکونت در یک نقطه مشترک مجبور می‌شوند، مثلا در دوره ما برای رشته کفاشان و کلاهدوزان این امر اتفاق افتاد. سقف‌های قوس‌دار بازار از تابیدن پرتو خورشید جلوگیری می‌کند، در نتیجه بازار در تابستان خنک است و در زمستان از نفوذ سرمای بی‌حساب در امان.

به غیر از بازار بزرگ تعدادی بازارهای کوچک‌تر هم به اسم بازارچه وجود دارد. دو خانه را که در کنار هم قرار دارد با تنه‌های درخت تبریزی به هم مربوط می‌کنند، روی آن سقفی از شاخ و برگ می‌زنند و اطراف آن را برای محافظت از تابیدن آفتاب با پارچه‌های کهنه کتانی می‌پوشانند. این کتان‌ها در اثر باد و باران تکه‌پاره می‌شود و منظره نفرت‌انگیزی ایجاد می‌کند. 

در این خیمه‌وارها، خرده‌فروش ها، نجارها، پینه‌دوزها، سبزی و میوه‌فروش‌ها جای می‌گیرند. تقریبا همه هفته، به‌خصوص در بهار یکی از این بازارچه‌های موقتی درهم کوفته می‌شود و می‌ریزد، اما به‌ندرت این اتفاق به قیمت جان کسی تمام می‌شود. حمام که به آن گرمابه هم می‌گویند به تعداد زیاد وجود دارد که یا خصوصی است یا عمومی یا خصوصی- عمومی. منظور از حمام‌های خصوصی- عمومی آن است که اصولا آنها برای مصارف خصوصی بنا شده‌اند اما در بعضی از ساعات معین در ازای پرداخت پول می‌توانند مورد استفاده عامه هم قرار گیرند، حمام‌های تهران از نظر جلال و شکوه سنگ مرمرها و ستون‌ها و همچنین از نظر جاداری و وسعت از گرمابه‌های اصفهان عقب‌تر است. این حمام‌ها که نیمی از آنها در زیرزمین قرار دارد، از نظر نمای خارج با نقاشی‌های بد بازاری تزئین شده است که معمولا تصویر غول‌ها و کشتی‌گیران یا صحنه‌های نبرد رستم را مجسم می‌سازد؛ دیگر از لحاظ برجی از پِهِن که روی هم انباشته شده است و سوخت حمام است، از سایر بناها مشخص می‌شود.

بناهای عمومی قابل دیدن، در تهران تقریبا هیچ یافته نمی‌شود؛ مساجد و مدارس اندک موجود در آن، به هیچ وجه قابل قیاس با مساجد و مدارس اصفهان نیست. جالب توجه‌ترین آنها مسجد شاه است که باعث و بانی آن فتحعلی شاه بوده است. این مسجد دارای گنبدی است که آن را آب طلا داده‌اند، از آن گذشته، مدرسه امیر. 

تنها، کاشی هایی که با آنها روی گنبدها و دیوارهای داخلی مدرسه‌ها، مساجد و قصرهای سلطنتی را پوشانده‌اند شایسته اعتنا است. با نصب و ترکیب هنرمندانه این کاشی‌ها کاری می‌کنند که دورتادور عمارت نقش‌هایی ایجاد شود که در آنها صحنه‌های شکار، اشکال حیوانات و ... مجسم گردد، آن هم به‌صورتی که از نظر زیبایی طرح و همچنین لعاب و رنگ نظیر ندارد. شاهکارهایی از کاشی را در اصفهان می‌توان دید؛ به‌خصوص آبی روشن آن باشکوه است. حتی درباره یکی از این کاشی‌های مسجد جامع اصفهان چنین می‌گویند که تا مدت‌ها تردید داشتند آیا از یک قطعه فیروزه ساخته شده یا خشتی است که به روی آن لعاب داده‌اند. در حفریات ری نیز قطعات شکسته کاشی از این نوع به دست آمده است. یکی از تزئینات دیگر بناهای عمومی صفحه‌هایی از مرمر سفید است که در بسیاری از مواضع ایران یافت می‌شود. 

بهترین آنها در درجه اول در یزد و در مراحل بعد در مراغه نزدیک تبریز و قم به‌دست می‌آید. هرگاه در نظر بگیریم که تخته‌سنگ‌های فوق‌العاده بزرگ را باید اغلب به کمک دست‌های آدمی در راه‌های ناهموار جابه جا کرد آنگاه از میزان قدرت و سطوت استبداد، یا نیروی فداکاری و ایمان رعایا در شگفت می‌شویم. تعداد تکایا که عبارتند از فضاهایی کوچک، چهارگوش و با دیوارهای آجری به نحوی چشمگیر زیاد است. در وسط تکیه صفه‌ای ساخته‌اند به ارتفاع چهارپا. در تکیه‌ها در ماه محرم تعزیه برگزار می‌شود و این تعزیه یادآور نبرد دلخراش کربلا است که در آن پیروان حضرت علی (ع) تقریبا همه به دست هواداران یزید قلع و قمع شده‌اند. بر تعداد تکایا در اثر موقوفات و اعانه‌های مذهبی روز به روز افزوده می‌شود، ولی از نظر بنا و ساختمان چیز قابل ذکری نیستند.

از میدان‌های عمومی فقط در تهران یکی را می‌توان ذکر کرد و آن سبزه‌میدان است. این میدان در دوره سلطنت شاه فعلی ساخته و مسطح و سنگفرش شده است. دورتادور آن دکان‌های زیبایی است که از صُفه و ایوان احاطه شده و بر بیننده تاثیری نیکو برجای می‌گذارد. بعضی از میدان‌های کوچک نیز هست که مخصوص فروش خواربار است یا از آن به‌صورت قبرستان استفاده می‌کنند. رسم چنین است که به استثنای پایین‌ترین طبقات در هر خانه، هر قدرهم که بزرگ باشد، فقط یک خانوار زندگی کند. هرکس طالب آن است که از خود خانه‌ای شخصی داشته باشد؛ فقط غریبه‌ها هستند که گاهی خانه‌ای را اجاره می‌کنند. میزان اجاره در پایتخت اندک نیست و در اوضاع و احوال مختلف سالانه بین 200 تا 365 تومان برآورد می‌شود. حال هرگاه کسی سالیان متمادی در خانه‌ای نشست بیرون راندنش کار مشکلی می‌شود حتی اگر مال الاجاره را هم نپرداخته باشد، زیرا وی در اثر سکونت طولانی خود حق مالکیت کسب کرده است. به همین دلیل موجر از تنظیم قرارداد اجاره به مدت دراز پرهیز دارد. اگر در مورد خانه‌ای کار به مرافعه بکشد هریک از طرفین دعوا می‌کوشد که آن را عملا تصرف و اشغال کند و به محض اینکه بتواند قطعه‌ای از اثاث خود را در خانه بگذارد، امر تصرف از طرف وی قطعی شناخته شده است. 

برای حصول این منظور اغلب یکی از اثاث و لوازم خانه را از پشت‌بام به داخل خانه وارد می‌کنند. من خود سال‌های چندی در یکی از این خانه‌های مورد دعوا زندگی می‌کردم و دوستان ایرانی من توصیه می‌کردند که نه تنها می‌توانم از پرداخت مال الاجاره خودداری کنم بلکه می‌توانم مدعی مالکیت آن هم بشوم. خانه‌های داخل شهرها هیچ عوارضی نمی‌پردازند، نه به شاه و نه به دولت. هر صاحبخانه‌ای حق دارد آبی را که در کوچه جاری است به خانه خود باز کند ولی در این مورد قانون حق را به قوی‌تر می‌دهد و به همین سبب اغلب برای آب بردن به خانه کار به نزاع می‌کشد. قاعده این است که همسایگی با یکی از بزرگان زندگی را در خانه به آدم بسیار تلخ می‌کند و دیگر اینکه در جوار پلیس و اعوان و انصارش کمتر از هرجای دیگر تامین می‌توان داشت.

چون از تمهیدات بهداشتی برای تمیز نگه داشتن شهر تهران کلا اثری نمی‌توان جست، در تابستان خیابان‌ها چندان کثیف و هوا چندان مسموم و گرم و خفه‌کننده و آب حوض‌ها آن‌قدر مانده و متعفن و پشه‌ها و مگس‌ها چنان مزاحمند که رفتن به ییلاق امری لازم و غیر قابل اجتناب می‌شود. نقاط ییلاقی برای مردم تهران در دامنه کوه‌های البرز در ده‌های مختلف قرار دارد و از کلیه آنها با نام واحد «شمیران» یاد می‌شود. این روستاها که به‌طور متوسط بین چهار هزار و پانصد تا پنج هزار و پانصد پا از سطح دریا ارتفاع دارند با رستنی‌های فراوان، هوای معتدل، آب زلال، خنکی شب‌ها، یخ بلورین کوه‌های مجاور، خانه‌ها و باغ‌های روستایی بسیار، و به خصوص شیوع کمتر تب، اسهال خونی و وبا و فاصله ناچیز یک تا دو مایلی از شهر، بر تهران برتری بسیار دارند. خود شخص شاه نیز دو قصر تابستانی در آنجا دارد، یکی در نیاوران و دیگری که جدیدتر است در سلطنت‌آباد. 

نمایندگان کشورهای اروپایی نیز در تابستان در اینجا اقامت می‌کنند؛ سفارت‌های روس و انگلیس از سال‌ها پیش دو ده (زرگنده و قلهک) را تماما برای اقامتگاه ییلاقی خود در اختیار گرفته‌اند، درحالی‌که وزرای مختار دیگر دولت‌ها برای خود خانه‌های بزرگی اجاره می‌کنند. از آنجا که تقریبا همه سکنه تهران فقط از طریق حقوق‌بگیران و اطرافیان آنها ارتزاق می‌کنند، بنابراین همه در جمیع احوال از دربار تبعیت دارند؛ به همین دلیل هیچ‌کس قبل از دهم ژوئن به ییلاق نمی‌رود، زیرا تا آن موقع شاه از هوای خنک حوضخانه که قبلا ذکر آن را کردیم لذت می‌برد یا به علت ناتمام بودن تعمیر ساختمان‌ها که دیگر در حکم قاعده درآمده است، تازه در این موقع هوس تغییر منزل می‌کند. 

اما آنگاه، حداقل یک ثلث سکنه، یکباره شهر را خالی می‌کنند. اموال منقول، فرش، چادر، زن‌ها، بچه‌ها، خدمه، خوراکی، ظروف، همه درهم و برهم بر پشت قاطرها و شترها حمل می‌شود؛ طول قطار مسافران اغلب به بیش از یک مایل می‌رسد. باید ناظر چنین مهاجرتی بود تا بتوان تصوری از شلوغی و درهم برهمی در ذهن مجسم کرد. در هنگام این تغییر و تبدیل ناگهان احتیاج به حیوان بارکش به‌صورت فوق‌العاده‌ای فزونی می‌گیرد، تمام شتربانان و قاطرچی‌های غریبه که به چنگ بیفتند و حتی روسای قافله اغلب بدون پرداخت دیناری به کار اسباب‌کشی گرفته می‌شوند؛ حیوان‌های آنها را بیش از اندازه معقول بار می‌کنند و حتی به آنها به اندازه کافی علیق هم نمی‌دهند. به همین دلیل اینها می‌کوشند پیش از موقع از شهر بگریزند؛ حیوانات خود را در خرابه‌ها مخفی می‌کنند، یا آنها را به کوه‌های مرتفع می‌برند تا اینکه خطر گذشته باشد. اما حیوانات بارکش به سهولت بیشتر در اختیار سفارتخانه‌های اروپایی قرار می‌گیرند، علت هم آن است که آنها هرگز به دنبال خدمت بی‌مزد نیستند.

بدیهی است که اغلب کارمندان و سایر سکنه شهر به دور دهکده سلطنتی نیاوران جمع می‌شوند. به همین دلیل در مدتی کوتاه در اینجا، هم هوا و هم آب چنان آلوده می‌شود که توقف در نیاوران نیز دیگر باعث تجدید قوا و تفریح خاطر نمی‌گردد. پس در نتیجه دربار راهی کوه‌های دوردست می‌شود، به دره تنگ لار، به امامه پرآب و به شهرستانک در دره جنوبی البرز، به حوالی شهر دماوند و غیره می‌رود؛ اما چون در این مواضع ساختمان نیست، به‌ناچار خیمه و خرگاه برپا می‌کنند و اردو می‌زنند. ایرانی هنوز فاصله چندانی با زندگانی شبانی نگرفته است و به همین دلیل در چادرها احساس راحت و آرامش می‌کند و همچنین می‌داند چگونه چادر را آماده کند تا بتوان در آن به آسایش زیست. پس بی‌جهت نیست که می‌گویند خانه فلانی به چادرش و چادر او به خانه‌اش شباهت دارد. 

در جایی که برای اردو مناسب باشد یعنی مکانی در کنار جوی آبی یا چشمه پرآبی، «سراپرده» را که داخل آن انواع نقوش و اشکال ترسیم شده است برپا می‌کنند. برای چادرهای سلطنتی جایی را انتخاب می‌کنند که نگهبانان به سهولت بتوانند راه آن را ببندند و وظیفه نگهبانی خود را انجام دهند. برای بقیه زمین را تسطیح می‌کنند. برای جلوگیری از تابش آفتاب هر چادری از دو پوش خارجی و داخلی تشکیل شده است. قسمت خارجی که به آن «پشت» می‌گویند از کتان قرمزرنگ فراهم گردیده- و این دیگر از امتیازات خاص سلطنت است- و پوش داخلی را در بر گرفته است؛ فضای بین این دو پوش در حدود سه پا می‌شود. چادر داخلی را با زری نقش‌دار مجلل یزد روکش کرده آن را به سلیقه تمام با منگوله آراسته‌اند. با دیواره‌هایی فضای داخل چادر به حجره‌های متعدد تقسیم شده است. جدار خارجی چادر را به سهولت می‌توان در جهت آفتاب بالا کشید یا پایین انداخت.

در چادر زدن و آماده کردن چادر ایرانی‌ها مهارت بسیار دارند، هم از نظر ایجاد استحکام و هم از نظر تامین زیبایی و تعبیه وسایل راحت در آن. خیلی به‌ندرت اتفاق می‌افتد که توفان هرچند هم شدید باشد بتواند چادری را واژگون کند و از جا بکند. اشاراتی هم در این باب در کتاب استر، فصل اول آمده است. تیرهای چادر را با نقاشی‌های هنرمندانه، طلاکاری و خطوط تزئینی می‌آرایند. در جلوی هر چادری حوضی با آب جاری می‌کنند، زیرا ایرانی بدون آب جاری «صفا» نمی‌تواند بکند. نیم کوچکی از سراپرده سلطنتی به حرم اختصاص دارد و این خود رسمی است که شاه بیش از یک یا دو زن با خود به اردو نمی‌برد و بقیه در قصر تابستانی باقی می‌مانند. همراهان اردو به هیچ وجه اجازه ندارند که زنانشان را با خود همراه بیاورند و این منع، انگیزه بسیاری از کارهای ناپسند و جریان‌های خلاف طبیعت شده است. در فاصله‌ای از چادر شاه، گروه چادرهای وزرا، شاهزادگان، نگهبانان و کارمندان درباری قرار گرفته و هر چادری جای نشیمن، آشپزخانه و مکانی برای خدمه دارد. 

بعضی از این چادرها به جلال تمام آراسته شده است، چنان که قیمت یک چادر تنها، اغلب به پانصد اشرفی بالغ می‌شود. چادرها را به جای ابریشم اغلب با چیت ساخت ایران یا هند روکش می‌کنند. درست مثل ساختمان خانه، در تهیه و آرایش چادرها نیز همّشان مصروف کارهای جدید و اصیل است؛ هیچ چادری عینا مانند چادر دیگر نیست. چادرهایی هست با یک تیرک یا دو تیرک، به نام «یک دوسری» و چادرهایی دارای یک اتاقک یا اتاقک‌های متعدد که به آن «صندوق‌خانه» می‌گویند با سه، پنج یا هفت دریچه. در فاصله‌ای مناسب از چادرها، چادر مخصوصی برای مستراح تعبیه شده است. در حین مسافرت‌ها برای اینکه به محض رسیدن به توقفگاهی یک چادر حاضر و آماده موجود باشد بزرگان دو چادر کامل همراه دارند که از آنها همواره یکی متناوبا قبل از رسیدن به توقفگاه بعدی برپا می‌شود.

برای گردش‌های کوتاه چادرهای کم‌ارتفاعی همراه می‌برند با چهار ستون که از هم جدا می‌شود و جدارهای آن به هر طرف به سهولت حرکت می‌کند؛ به این چادر «آفتاب‌گردان» می‌گویند. مخارج چادر و مخلفات آن، به‌خصوص استهلاکش در اثر حمل‌ونقل، بسیار زیاد است و کسی به سهولت از عهده آن برنمی‌آید. یک سفر بزرگ و طولانی دربار، تقریبا همه مستخدمین و کارمندانی را که به اصطلاح دستشان کج نیست و مداخل مستقیمی ندارند خانه خراب می‌کند. از آن گذشته چون لفت و لیس در کار برپا کردن چادرهای سلطنتی به ارقام واقعا هنگفتی بالغ می‌شود پس می‌توان فهمید که چرا قسمت مهمی از بودجه مملکتی صرف این کار می‌شود. اگر از بلندی نظری به اردوگاهی ایرانی بیفکنیم می‌بینیم که با سقف‌های نوک‌تیز، رنگ‌های متنوع و اشکال گوناگون خیمه‌ها، بازار، آمد و شد پرهیاهوی خدمه، اسب‌ها و حیوانات بارکش به شهری از پارچه و کتان شبیه است؛ درحالی‌که برعکس یک شهر ایرانی با بام‌های کاهگلی‌اش به گروهی از تپه‌های خاکی بی‌شباهت نیست.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 2550
  • بازدید دیروز: 4142
  • بازدید کل: 23009078