از همان لحظهای كه متوجه میشوید به سرطان پستان مبتلا شدهاید، زندگیتان تغییر خواهد كرد. اما ابتلا به این بیماری، به معنی پایان زندگی نیست. برای مواجه شدن با سرطان پستان و برای اینكه خودتان بتوانید بهترین حامی و مشاور خود باشید، در ابتدا باید بدانید با چه چیز روبرو هستید. باید بدانید سرطان پستان چیست و چگونه میتوانید با آن زندگی كنید.
ارتباط ذهن و جسم: روشهای بهبود فكر
برای بسیاری از زنان، گذر از مراحل تشخیصی و درمانی سرطان پستان یك مبارزه برای زندگی به شمار میآید. این مبارزه فقط جسمی نیست، بلكه ذهنی، عاطفی، احساسی و روحی نیز هست. در همین لحظههای نا امیدی، انكار، عصبانیت و ناباوری است كه شما به همراه پزشكتان برای درمان خود تصمیم میگیرید. به همین دلیل تعادل وضعیت عاطفی و هیجانی در طی این مراحل واقعاً هنر بزرگی است. در عین حال، تمامی این حالتها یك جزء طبیعی از مبارزه شما با سرطان به حساب میآیند. قویترین سلاح شما در این مبارزه، قدرت فكر و احساس شماست.
توجه داشته باشید كه فكر و احساس شما در ایجاد شدن یا نشدن سرطان پستان تأثیری ندارد، ولی در مقابله با آن نقش مهمی ایفا میکند.
شكی نیست كه سلامت روحی به اندازه سلامت جسمی اهمیت دارد و به همین علت تمام بیماران باید از روشهایی كه بتواند آنها را در تأمین سلامت روحی كمك كند استفاده كنند. این روشها میتوانند شامل روشهای درمانی مثل گروهدرمانی و خانوادهدرمانی، روشهای طب مكمل و جایگزین مثل مراقبه، یوگا و ... باشد. بدیهی است كه در تمام این مراحل و صرف نظر از روشی كه برمیگزینید، توسل به خداوند و یاری خواستن از او میتواند در بهبود بیماری جسمی و آرامش فكری شما نقش اساسی داشته باشد.
اگر چه برخی از این روشها میتواند مفید باشند، اما همواره به یاد داشته باشید كه بهتر است پزشك معالج شما از آن آگاه باشد. خوشبختانه در كشور ما ایمان و فرهنگ دینی به رفع بسیاری از احساسات منفی ناشی از سرطان مانند تنش، احساس انزوا، خشم و افسردگی كمك میکند. در حقیقت توكل به خداوند و در نظر گرفتن خواست او در امور انسان میتواند كمك شایان توجهی به تطبیق شما با بیماری كند. نتایج تحقیقی كه در كشورمان انجام شده است، نشان میدهد كه در ایران اغلب بیماران از روشهای مذهبی مانند دعا و نذر و ... برای آرامش روحی خود استفاده میکنند. این موضوع كه توكل به خداوند و كمك گرفتن از معنویات در رسیدن به آرامش لازم بسیار مؤثر است، موضوعی اثبات شده در تمام نوشتههای علمی است ولی توجه كنید كه هرگز نباید با تكیه به این موضوع اقدامات درمانی را به تعویق انداخت.
استفاده از حمایتهای روحی، روانی و مشاوره با مشاورین خانواده و سرطان به شما كمك میکنن تا این بحران را راحتتر پشت سر بگذارید. در برخی مراكز تشخیص و درمان سرطان پستان، مشاورین و متخصصین انجام این امر وجود دارند.
رابطه با همسر
هنگامی كه برای یك خانم تشخیص سرطان مطرح میشود، همسر او به روشهای مختلفی میتواند به بهبود شرایط روحی او كمك كند.
همراه هم باشید، مانند هر مشكل مهم و پیچیده در زندگی و یا هر بیماری صعبالعلاج دیگر، سرطان میتواند زن و شوهرها را بهم نزدیكتر كند، اما چنان چه درك لازم از شرایط جدید در هر یك از دو نفر وجود نداشته باشد، گاهی نیز مشكلاتی را حتی در زندگی افرادی كه قبلا ارتباط بسیار خوبی با یكدیگر داشتهاند، ایجاد میکند.
یاد بگیرید كه چگونه با هم صحبت كنید و به حرفهای یكدیگر گوش بدهید.
بدون اینكه قضاوت یا نصیحت كنید با یكدیگر صحبت كنید. این كار میتواند در این شرایط دشوار، ارتباط شما را حفظ كند یا حتی آن را بهبود بخشد.
شما باید به خاطر داشته باشید كه ممكن است در این شرایط و با توجه به استرس بسیار زیادی كه دارید حساستر از همیشه باشید ولی توجه كنید كه:
- شریك زندگیتان هم ممكن است به خاطر نگرانی از بیماری یا از دست دادن شما و حفظ بنیان خانواده در فشار روحی زیادی باشد. سعی كنید شرایط او را هم درك كنید.
- ممكن است او نتواند به درستی احساس همدردی خود را ابراز كند. در این شرایط بهتر است شما شرایط را به گونهای مهیا كنید تا او بتواند این كار را به درستی انجام دهد. میتوانید حتی در این مورد با روان پزشك مشورت كنید.
- از سوی دیگر، بسیاری از بانوان بیشتر از همه به همسرشان احساس نیاز میکنند. این موضوع كاملاً طبیعی است كه آنها بیشترین انتظار برای كمك و همدردی را از شوهران خود دارند. بسیار مهم است كه در چنین مواقعی، شوهران بدانند كه:
- آنچه همسرشان به آن نیاز دارد، عشق است نه ترحم. توجه كافی و مفید به همسر از جمله مواردی است كه دقت ویژهای را میطلبد زیرا مرز آن با رفتارهای ترحمآمیز بسیار نزدیك است. گاه توجه بیش از حد باعث افزایش نگرانیهای بیمار میشود و برعكس بیتوجهی به این موضوع مهم حتی اگر با قصد «حساسیتزدایی بیمار و القای كماهمیت بودن بیماری برای بیمار» انجام شود، میتواند نتیجه كاملاً معكوس داشته باشد.
- توجه داشته باشید كه در ایجاد این بیماری، همسرتان هیچ نقشی نداشته و بیشتر از همه از این موضوع رنج میبرد.
- به یاد داشته باشید كه تمام افراد و از جمله خود شما در معرض آسیب همیشگی برای انواع بیماریهای مختلف هستید. بنابراین در شرایط مختلف، وضعیتی را تصور كنید كه جای شما دو نفر عوض شده باشد! حال شما بیمار هستید و همسرتان سالم است، در این وضعیت مشابه، از او چه انتظاری دارید؟ راههای مختلفی برای تطابق با وضعیت جدید وجود دارند:
- با یكدیگر نزد مشاور خانواده بروید و در مورد افكار و احساساتتان صحبت كنید.
- با یكدیگر نزد پزشك معالج بروید و سؤالاتتان را بپرسید.
- در گروههای حمایتی عضو شوید و در جلساتشان شركت كنید.
- با افراد دیگری كه تجربیات مشابهی دارند، صحبت كنید.
- از افكار آزاردهنده، مربوط به «ابتلا به سرطان» با انجام مطالعه، گوش دادن به موسیقی، تماشای فیلم یا ملاقات دوستانتان، خود را رها كنید.
- برای آینده خودتان برنامهریزی كنید. این كار به شما امید میدهد. بیكاری در دراز مدت بسیار آزاردهنده است. سعی كنید با شركت در برنامههای آموزشی، ورزشی، تفریحی یا كاری، وقت آزاد خود را محدود كنید.
- پیوندتان را با خداوند محكمتر از گذشته كنید و به ذهنتان آرامش دهید.
- از روشهایی مثل یوگا، تكنیك شل كردن عضلات و ورزش استفاده كنید.
- برخی از زنان احتیاج دارند تا در مورد بیماریشان، بیشتر از آنچه اعضای خانواده یا دوستانشان میخواهند، بشنوند و یا حرف بزنند و بعضی دیگر بر عكس دوست ندارند، هیچ صحبتی در این مورد كنند. بهترین راهحل در این موارد شركت در گروههای حمایتی است.
روابط زناشویی پس از سرطان پستان
بسیاری از زنان پس از ابتلا به سرطان پستان، نسبت به مسائل جنسی تمایل كمتری دارند كه علت آن میتواند داروها، تغییر شكل ظاهری بدن یا استرس ناشی از تجربه بیماری باشد. با این حال اگر قبل از بیماری، فرد روابط زناشویی موفقی با همسرش داشته است، پس از بیماری نیز میتواند داشته باشد، اگر چه تا برگشت به شرایط عادی ممكن است زمان زیادی طول بكشد. بازگشت به وضعیت عادی به خود شما و همسرتان این احساس را خواهد داد كه بعنوان یك همسر تغییری در رفتار و عواطفتان ایجاد نشده است. بنابراین علیرغم مشكل بودن این كار، سعی كنید هر چه زودتر به وضعیت عادی برگردید ولی توجه داشته باشید كه اغلب روشهای درمانی سرطان پستان میتوانند بر جنین اثرات سوء جدی داشته باشند، بنابراین حتماً از یكی از روشهای مطمئن برای جلوگیری از بارداری استفاده كنید.
روابط با فرزندان
به بچهها چه بگوئیم؟
حتی فرزندان كوچكتر هم میفهمند كه اتفاقی در خانواده افتاده است. تظاهر به اینكه همه چیز عادی است ترس آنها را افزایش میدهد. بهتر است موضوع را به شیوهای كه برایشان قابل فهم است، به آنها بگوئید، مثلاً به بچههای كوچك بگوئید كه «سینهام ناراحت بود مجبور شدم آن را عمل كنم و حالا داروهایی استفاده میکنم كه مرا خسته و ضعیف میکنند». در واقع به این ترتیب به فرزندتان فرصتی میدهید تا به شما كمك كند و در مورد ترسهای خودش با شما صحبت كند.
كودكان كوچكتر معمولاً در دو مورد نگران میشوند:
1- «چه كسی از من مراقبت میکند؟» آنها احتیاج به احساس امنیت و حمایت دارند. احتیاج دارند كه بدانند آیا كسی هست كه مراقب آنها باشد.
2- «آیا برای مادر اتفاق بدی میافتد؟» امیدوار و در عین حال واقعگرا باشید. میتوانید بگوئید: دقیقاً نمیدانم چه میشود، اما من دارم از داروهایی استفاده میکنم كه به من كمك میکنند تا سالمتر شوم، من به دكتر میروم تا هر چه زودتر خوب شوم.
سعی كنید فعالیتهای معمولی خودتان را در رابطه با مراقبت و توجه به بچهها هر چه زودتر دوباره شروع كنید، این كار به آنها كمك میکند تا احساس امنیت كنند و خود را با شرایط جدید سازگار نمایند. در مورد تغییراتی كه در ظاهرتان ایجاد شده، با آنها صادقانه گفتگو كنید. آنها را تشویق كنید تا احساسات و عواطف خود را با نقاشی یا آواز خواندن بیان كنند.
بچههای بزرگتر ممكن است عصبانی یا گوشهگیر شوند. اما اگر بدانند موضوع چیست و بدانند كه در امنیت هستند، آزادانه در مورد احساساتشان صحبت خواهند كرد. همچنین میتوانند در امور منزل به شما كمك كنند و این باعث میشود تا احساس كنند در جریان بهبودی شما سهیم هستند. اگر نتوانند با شما راحت صحبت كنند، آنها را هدایت كنید تا با اعضای دیگر خانواده كه با آنها راحت هستند، در مورد بیماری شما حرف بزنند. علیرغم وجود گروههای حمایتی برای بیماران، متأسفانه در كشور ما گروههای حمایتی برای خانواده بیماران وجود ندارد، ولی میتوانید در صورت لزوم فرزندانتان را با فرزندان سایر اعضای گروه حمایتی (در صورتی كه مایل باشند یا بتوانند به هم كمك كنند) آشنا كنید. در صورت نیاز، میتوانید از راهنمایی یك مشاور خانواده یا روانشناس هم استفاده كنید.
اگر فرزندانتان بزرگ و بالغ هستند، ممكن است نگران سلامتی خودشان هم باشند، بویژه برای دخترها از نظر خطر ابتلا به سرطان پستان فامیلی یا ارثی این موضوع مهمتر است. این موضوع ممكن است باعث شود كه فرزندان نسبت به مادرشان احساس خشم و عصبانیت نشان دهند. به آنها توصیه كنید این كتاب را بخوانند و اطلاعاتی در مورد بیماری به دست بیاورند و در برنامههای غربالگری و تشخیص زودرس شركت كنند.
در مجموع باید به این نكته توجه داشته باشید كه در صورتی كه خود شما واقعا آرامش نداشته و بیماری خود را نپذیرفته و با آن كنار نیامده باشید، نخواهید توانست به فرزندانتان آرامش بدهید. توجه كنید كه تظاهر به آرامش تقریباً هیچ وقت موفق نخواهد بود.
گروههای حمایتی
گروههای حمایتی مجموعهای از افراد مبتلا به یك بیماری هستند كه به دور یكدیگر جمع میشوند و اهدافی مانند «تبادل تجربیات ناشی از بیماری»، «انتقال اطلاعات به یكدیگر» و «حمایتهای روحی- روانی از یكدیگر» را دنبال میکنند. شركت در این گروهها فرصتی برای شما فراهم میکند تا به راحتی مشكلات خود را با سایر بیماران در میان بگذارید و از همفكری و همدلی آنها استفاده كنید و متقابلاً خودتان هم به افرادی كه احتیاج به حمایت دارند، كمك كنید.