باید اشتباهی پیش آمده باشد!
هنگامی كه ترس از سرطان به یك واقعیت بدل میشود، تعداد كمی از ما آمادگی قبول آن را داریم. اما خوب است بدانید هر ساله بیش از یك میلیون نفر از زنان سراسر جهان با این واقعیت روبرو میشوند. زنانی از هر سن و قومیت، زنانی كه فكر میکنند سالم هستند، زنانی كه ما آنها را میشناسیم و به آنها اهمیت میدهیم، زنانی درست مثل خود ما.
برای كسی كه به تازگی در جریان بیماری خودش قرار گرفته است، احساساتی مثل ترس، تنهایی و سردرگمی برای تصمیمگیریهای بعدی كاملاً طبیعی هستند.
باید بدانید كه شما تنها نیستید. این حقیقت را میلیونها نفر در سراسر جهان كه با سرطان پستان زندگی میکنند، به شما ثابت میکنند. افرادی وجود دارند كه به شما كمك میکنند تا با بیماریتان كنار بیایید. اطلاعاتی وجود دارند كه به شما كمك میکنند تا تصمیمات درستی بگیرید. تشكیلاتی وجود دارند تا شما بدانید در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارید و چه باید بكنید.
حالا ممكن است وقت گریه كردن، غصه خوردن یا عصبانی شدن باشد، اما وقت مراقبت از خودتان هم هست. به زودی قادر خواهید بود برای درمان و بهبودی خود تصمیم بگیرید.
شاید بد نباشد كه وقتی از بیماری سرطانی خود آگاه میشوید، یعنی در هنگام فكر كردن به ادامه زندگی همراه با سرطان، فكر كنید كه در حال سفر هستید. مثل هر سفر دیگری میتوانید برنامهریزی كنید، اما نمیتوانید مطمئن باشید كجا میروید، كجا میرسید یا در طول سفر چه به دست میآورید. اتفاقات خوب و بد برایتان پیش میآید، همسفران متعددی را ملاقات میکنید، اطرافتان را نگاه میکنید، تأخیر را تحمل میکنید و منتظر توقفهای بعدی میشوید. در این سفر میتوانید كسب اطلاعات در مورد سفر را جایگزین ترس از اتفاقات آینده كرده و سپس سفر را آغاز كنید.
جنبه عاطفی سرطان
وقتی كه میفهمید مبتلا به سرطان پستان هستید، ممكن است احساس تنهایی یا ترس كنید. برخی از ما ممكن است فكر كنیم كه دیوانه خواهیم شد، اما این طور نیست. سرطان یك بحران بزرگ در زندگی است و بدیهی است كه تا وقتی در یك بحران بسر میبرید، نمیتوانید غیر از سرگردانی یا هیجان انتظار دیگری داشته باشید. در اینجا برخی از انواع احساساتی كه بیماران مبتلا به سرطان پستان در زمان تشخیص و طی چند ماه پس از آن به یاد میآورند، آورده شده است. برخی از این حالات ممكن است برای شما هم آشنا باشند.
برخی از واكنشهای روحی طبیعیاند، هرگز خود را به خاطر آنها سرزنش نكنید، مهم این است كه آنها را به خوبی بشناسید، راههای مقابله با آن را یاد بگیرید و به كار ببندید. این واكنشها به این شرح هستند:
1- ترس
ترس از مرگ، ترس از اینكه زندگی پس از این چگونه خواهد بود یا چگونه میتواند باشد، ترس از دست دادن سلامتی، زنانگی، جذابیتهای جنسی و انرژی، ترس از تحلیل رفتن و پیری زودرس، ترس بخاطر خودتان، خانواده و دوستانتان، از جمله مواردی هستند كه ممكن است شما را آزار دهند.
2- شوك و انكار
ممكن است فكر كنید: چنین اتفاقی نمیتواند افتاده باشد. من از خودم مراقبت میكردم، سیگار نكشیدم، غذای سالم خوردم، ورزش كردم، با استرسهای زندگی، خوب كنار آمدم. در خانوادهام كسی سرطان پستان ندارد، چطور ممكن است من سرطان پستان داشته باشم؟
اولین واكنش میتواند یك شوك موقت باشد. وقتی این حالت بتدریج برطرف میشود و ما سعی میكنیم افكارمان را جمع كنیم، واكنش بعدی اغلب این است:
«نه! این واقعیت ندارد». این واكنش به این علت است كه در ناخودآگاه ما این نظر وجود دارد كه جاویدان هستیم. به همین جهت روبرو شدن با احتمال مرگ، برایمان غیرقابل تصور است. نگران نباشید. با آشنایی بیشتر با بیماری و راههای درمان آن، بتدریج با این واقعیت تطابق پیدا میکنید و میتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.
3- عصبانیت
بسیاری از ما، ممكن است از اینكه چرا این بیماری برای ما پیش آمده است، عصبانی شویم. شاید شما قبلاً متوجه توده یا تغییر دیگری در پستان خود شده بودید ولی اقدام خاصی برای آن نكرده بودید، یا اینكه پزشك شما گفته بود «بگذارید صبر كنیم و ببینیم چه میشود». یا اینكه برای ویزیت مجدد نزد پزشك نرفته بودید، و حالا تشخیص بیماری شما، سرطان است.
عصبانیت نسبت به خودتان یا دیگران قابل درك است و به تدریج بهتر میشود، اما در عین حال میتواند شما را از تصمیمگیری صحیح و یا برقراری ارتباط با افرادی كه به كمك آنها نیاز دارید، باز دارد. لذا باید سعی كنید هر چه زودتر از این حالت دور شوید. توجه داشته باشید كه آنچه در حال حاضر از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است «آینده» است و نه «گذشته». بنابر این سعی كنید هر چه زودتر فكر خود را به سمت وقایع آینده و تصمیمگیری منطقی برای آن سوق دهید.
4- گناه
بسیاری از زنان در مورد كارهایی كه انجام داده اند- یا حتی انجام ندادهاند- احساس گناه میکنند و آنها را علت سرطان میدانند. همواره به یاد داشته باشید:
«شما هیچ كاری انجام ندادهاید كه دلیل ابتلای شما به سرطان باشد».
از نظر پزشكی هم بسیاری از زنانی كه تشخیص سرطان پستان در آنها داده میشود، هیچ یك از عوامل خطر بیماری را ندارند. این بیماری یك عامل ایجاد كننده مشخص ندارد، هیچكس نمیتواند با اطمینان علت بروز آن را در شما با قطعیت تعیین كند. این عدم قطعیت را باید پذیرفت، اگرچه این موضوع یكی از بزرگترین چالشهای زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان است.
5- ناامیدی و درماندگی
ممكن است احساس كنید كه سلامتیتان را برای همیشه از دست دادهاید.
ممكن است فكر كنید كه عمرتان تمام شده است. در یك شب، شما از یك زن سالم و بارور تبدیل به كسی شدهاید كه او را نمیشناسید، كسی كه بشدت بیمار است و حتی خطر مرگ او را تهدید میکند. ممكن است احساس ناامیدی و درماندگی كنید و خود را یك بیمار سرطانی بدانید كه آینده او توسط این بیماری تباه شده است. حتی در بعضی از مواقع كه بسیار غمگین هستید، ممكن است آرزوی مرگ سریع و بدون درد كنید.
نگران نباشید! شما به زودی به همان فرد قبل از بیماری تبدیل خواهید شد.
كافی است چند ماه درمانهایی كه پزشكان برای شما در نظر میگیرند را تحمل كنید. توجه كنید كه هر چه با شرایط جدید زودتر تطابق پیدا كرده و آن را به عنوان یك واقعیت بپذیرید و به جای ترس، احساس گناه یا نا امیدی در پی مبارزه با بیماری باشید، زودتر به زندگی طبیعی باز خواهید گشت.
6- نگرانی از برخوردهای دیگران
بسیاری از انسانها دوست ندارند مسایل شخصی آنها فاش شود. بعضی افراد حساسیت خاصی در این مورد دارند و غالباً مایل نیستند افراد دیگر و حتی بستگان نزدیك آنان از وجود بیماری آنها مطلع باشند. به ویژه اگر این بیماری سرطان باشد، اگرچه این حالت میتواند كاملاً طبیعی باشد ولی توجه داشته باشید كه موضوعات بسیار مهمتری برای پرداختن به آن دارید و نباید تمام و حتی بخشی از توجه و انرژی شما صرف مخفی نگه داشتن این موضوع شود. از برخوردهای دیگران نگران و ناراحت نباشید و همیشه به یاد داشته باشید كه بیماریها همیشه در كمین تمام انسانها هستند و هیچ فردی از گزند آنها در امان نیست. بنابراین، بیماری یك نقص یا ایراد نیست بلكه یك واقعیت انكارناپذیر است كه تمام افراد را در معرض خطر همیشگی خود قرار میدهد.
7- پذیرش احساسات
هیچكس نمیتواند بگوید كه این فراز و نشیبها و سوگ عاطفی چقدر ادامه پیدا میکند. برای بعضی از زنان، این دوره عدم اطمینان و گیجی میتواند تا مدتها پس از اتمام درمان به طول بیانجامد.
از آنجا كه همیشه در زندگی، غم و اندوه به خاطر «از دست دادن چیزهای ارزشمند» و اشتیاق به «زندگی راحتتر» وجود دارد، این احساسات در بیشتر زنان نهایتاً ناپدید میشوند. سرطان میتواند نقطه عطفی در زندگی شما باشد. سعی كنید از حالا به یاد داشته باشید این افكار قابل انتظار هستند و در واقع بخشی از درك و زندگی شما به عنوان یك نجات یافته از سرطان میباشند. به گونهای با سرطان زندگی كنید كه از نقش یك «بیمار سرطانی در انتظار مرگ» به سوی «زنی كه زندگیش توسط سرطان دچار تغییر شده است» در حركت باشید. ممكن است در لحظاتی به صورت موقتی دوباره به سوی این احساسات برگردید، نگران نباشید!
نمی دانم آیا هیچوقت دوباره خواهم توانست تصمیم بگیرم؟!
اطمینان داشته باشید كه شما پس از طی شدن دوره درمان، زنـدگی طبیعـی را بار دیگر تجربه خواهید كرد. این واقعیت را نحوه زندگی و سرنوشت عده بی شـماری از بیماران كه با این بیماری زندگی میکنند، تصمیم میگیرند، كارهای روزانه خود را انجام میدهند و خلاصه زندگی طبیعی دارند به شما ثابت میکند.
خلاصه
همان گونه كه متوجه شده اید، ابعاد عاطفی و روحی سرطان به اندازه ابعاد فیزیكی آن اهمیت دارند. احساس صدمه، عصبانیت یا سردرگمی طبیعیاند. خانواده و دوستان شما نیز ممكن است در نگرانیها و احساسات شما شریك باشند. هر كسی كه به شما اهمیت بدهد، منتظر فرصتی است تا به شما كمك كند.
هنگامی كه تصمیم میگیرید كه از حمایت گروه، دوستان یا خانواده برخوردار شوید، هدف یكی است: بدست آوردن كنترل، كمك برای انتخاب، كمك برای احساس امیدواری و غلبه بر تنهایی. به یاد داشته باشید كه شما بر انتخابتان و اینكه چگونه در قلمرو سرطان سفر كنید، تسلط دارید. مانند بسیاری از زنان، شما نیز ممكن است در مسیر بهبودی تجربیات پرمعنا و خوبی داشته باشید.