تیم هارفورد متولد 27 سپتامبر 1973 است. نسبت به بیشتر اقتصاددانهای بزرگ و اثرگذارِ معاصر، سنوســالی ندارد امــا اثرگذاریهای بســیاری در دنیــای اقتصاد داشته اســت. او در حال حاضر بــه عنوان اقتصاددانِ انگلیســی و همچنین روزنامهنگار در آکســفورد زندگی میکند. نویسنده چهار کتاب اقتصادی است و در کنار آن برای ستون «اقتصاددان سِری» در فایننشالتایمز مینویسد. ایدهاش این است که ایدههای ســختِ اقتصادی را برای مردم به زبانی ساده و قابل فهم بیان کند. تحصیلکرده آکسفورد است و در رشته فلسفه، سیاست و اقتصاد و همچنین فلسفۀ اقتصادی تحصیل کرده است. تیم هارفورد تاکنون جوایــز بســیاری را از آنِ خودش کرده اســت. هرچند کارش را با ســتونی در فایننشالتایمز شروع کرده اما در همان مرحله باقی نمانده و مراحل پیشرفت را ســپری کرده اســت. حالا تیم هارفورد به عنوان اقتصاددانی اثرگذار شناخته میشود.
«چرا اقتصاددانها ساده و شفاف صحبت نمیکنند؟» این پرسش آنقدر ذهن تیم هارفورد را به خودش مشغول کرد تا بالاخره تصمیم گرفت ستونی به نام «اقتصاددان سِــری» در روزنامه بریتانیاییِ فایننشــالتایمز (FT) به راه بیندازد و تمامی مســائل اقتصادی و ایدههای بزرگی را که انسانها در زندگی روزمره خود لمس میکنند به زبانی ســاده و روشن برای عموم مردم توضیح بدهد. این ســتون آن قدر گُل کرد که نام تیم هارفــورد را به عنوان یکی از 20 اقتصاددانِ اثرگذارِ معاصر بر سر زبانها انداخت. او سنی ندارد اما ایدههای اقتصادی را به خوبی شناسایی میکند و در بستری که برای مخاطبان عمومی جذابیت داشته باشد، بیان میکند. ستون بالابلندی که او در افتی در اختیار دارد و هر شنبه در آن می نویسد ایدههای اقتصادی را به زبانی شفاف توضیح میدهد. او این ستون را از سال 2005 به شکلی رسمی آغاز کرد و از آن به بعد با ایدههای جدیدتری موفق شد مسائل اقتصادی را به مردم عادی یاد بدهد. اقتصاددانِ سِــری دیگر فقط عنوان ســتونِ اقتصادیِ افتی نیست. تیم هارفورد این ستونها را گردآوری کرده و به عنوان کتاب درآورده است. در این کتاب مسائل بنیادینِ اقتصادی مانند «تعامل عرضه و تقاضا»، «شکستهای بازار»، «افراطگرایی»، «جهانی شــدن»، «تجارت جهانی» و «مزیتهای رقابتی» مورد بررســی قرار گرفته و به زبانی ســاده بــرای مخاطبان مطرح شده اســت. در این کتاب مخاطب میتواند به زبانی خودمانی و نه با واژهها و اصطلاحات تخصصی یاد بگیرد که چطور اســتارباکس و دیگر تولیدکنندگان قهوه، قیمت کالاها و محصولات خود را تعیین میکنند یا چرا خریداریِ یک ماشینِ خوبِ دست دوم بسیار سخت است، چرا نظام بیمه سلامت در امریکا با شکســت مواجه خواهد شــد و چرا کشــورهای فقیر همچنان فقیر باقی میماننــد در حالی کــه جمهوریِ خلق چین در چند دهۀ گذشــته به صورت پیوســته رشد کرده اســت. در واقع توضیحِ همه این مســائل به زبان اقتصاد قدری پیچیده و سنگین است. اما هارفورد تلاش کرده به زبان مردمِ عادی و کســانی که اقتصاد نخواندهاند این مسائل پایهای در زندگیِ روزمره را تشریح کند. از نگاه بسیاری از کارشناسان اقتصادی، کاری که هارفورد در این ستون یا در این کتاب انجام داده شــبیه به یک شاهکارِ بیبدیل است که میتواند به سادگی قدرتِ اقتصاد در زندگیِ روزمره را نشان بدهد.
باور کن من اقتصاددانم!
هارفورد کارش را با اقتصاددانِ سری آغاز کرده اما روی همان نقطه باقی نمانده بلکه پیش رفته اســت. او هر روز با ایدههای جدیدتر و جذابتر تلاش کرده مخاطبان را با مفاهیم پیچیده اقتصادی آشــنا کند. یکی از فعالیتهای مهم و اثرگذارش نیز سخنرانی در تد (TED) بوده است. او همچنین مجموعه برنامهای برای بیبیســی تهیــه کرده که عنوان آن میزان جذابیتش را نشــان میدهد: «به من اعتماد کنید، من اقتصاددان هستم!» در ادامۀ این برنامه نیز برنامههایــی مانند «کــم و زیاد» را طراحی کرده تا بالاخــره به تدوین کتاب بعدیاش رسیده است. البته این کتاب در قالب پادکست و مستند رادیویی در ســال 2016 روانه بازار شده و حسابی جنجال به پا کرده است. این کتاب هم مانند بقیه آثار و کارهای هارفورد به آموزش ســاده مفاهیم پیچیده اختصاص دارد.
«50 ابتــکاری که دنیای اقتصاد مدرن را شــکل داد»؛ این عنوان کتابی اســت که پیشتر به عنوان پادکست در سال 2016 پخش میشد و در اگوست 2017 به عنــوان کتاب در اختیار مخاطبان قرار گرفت. بلومبرگ، نیوزویک، فایننشــالتایمز و آمــازون آن را اثرگذارترین و بهترین کتاب در ســال 2017 معرفی کردند. هارفورد داستان زندگی را از نخستین باری که پول مورد استفاده قرار گرفت تا روزی که گوتنبرگ به فکر چاپ افتاد و ارتباطِ میانِ داوینچی و برادران لمان، همه را مورد بررســی قرار داده است. در واقع او در کتاب خود تصویری از تغییرات دنیا به دست میدهد؛ تصویری از همه ایدهها و ابزارهاییکه به مرور تغییر کردند و عواقبی که خواسته و ناخواسته به دنبال داشتند. او هر اختراع را در بســتر خودش مورد بررســی قرار میدهد و سپس آن را کنار بقیه اختراعها و ابتکارات مهم بشری میگذارد.
یکی از جدیدترین ایدههایی که هارفورد مطرح کرده «آشــفتگی» است. عموم انسانها از آشفتگی و بینظمی گریزان هستند. اما هارفورد با مطالعات روانشناســانه و اجتماعیِ خود ثابت میکند انسانها به بینظمی و آشفتگی نیز در زندگی خود نیاز دارند و حتی گاهی برای رسیدن به ایدههای خلاقانه و انجام کارهــای بزرگ باید بینظمــی را در آغوش بگیرند. او معتقد اســت آشفتگی در کانونِ ابتکارات و ابداعات قرار دارد و هرکسی بتواند با آشفتگیها کنار بیاید بدون تردید در زندگیاش موفق خواهد شــد. هارفورد هنوز ســن زیادی ندارد و به نظر میرســد تازه ابتدای راه است. او از همین حالا موفق شده نام خود را در میان 20 اقتصاددان اثرگذار و بزرگ دنیا قرار بدهد. کارش را از اقتصاددانِ سِــری آغاز کرده اما تمامی جوانب مخفی و سِری اقتصاد را برای مردمِ عادی مطرح کرده اســت. کاری که او انجــام داده از عهده کمتر اقتصاددانی بر میآید. این بزرگترین و کلیدیترین تأثیرِ تیم هارفورد اســت:
«دنیای پیچیده اقتصاد را برای مردم عادی ساده و قابلِ فهم کند».