اصالتاً اســترالیایی اســت، متولد 11 دســامبر 1972 و از جمله اقتصاددانهای معروف امریکایی- اســترالیایی به شمار میآید. جاستین جیمز میخائیل ولفرز هم پژوهشگر و هم اقتصاددان معروف عصر حاضر است که سن زیادی هم ندارد. او در حال حاضر در دانشــگاه میشیگان تدریس میکند. مدرک دکتری خود را در فاصله سالهای 1997 تا 2001 دریافت کرد. تحصیل کرده دانشگاه هاروارد است و اقتصاد خوانده. یکی از مباحث جذابی که او به خاطر پژوهش درباره آن به شهرت رسیده، رابطه میان خوشحالی و درآمد است. هرچند این رابطه به نظر بدیهی میآید اما او پژوهشهای بســیاری در این زمینه انجام داده است. هرچند در دانشــگاه هاروارد درس خوانده و انتظار میرفت در همان دانشــگاه تدریس کند اما در نهایت به عنوان استاد دانشگاه در میشیگان مشغول به کار شد.
«شــاخص شادی و توسعه انسانی»؛ این عنوان یکی از مقالههایی است که جاســتین ولفرز به طور ویژه دربارۀ اســترالیا کار کرده است. اما به صورت کلی مقوله درآمد و رفاه و شادمانی را با همکارش بتسی استیونسون که همسرش نیز هســت، مورد واکاوی قرار داده است. آنها در شــروع مقالۀ خود خاطرنشان میکنند که ریچارد اســترلاین پیشتر در سال 1974 گفته است افزایش متوسط درآمد الزاماً سطح رفاه را افزایش نمیدهد. این حرفِ استرلاین به قدری شهرت یافت که به آن «تناقض استرلاین» نیز میگفتند. اما در سالهای اخیر دادههایی منتشــر شــده که خلاف این حرف اســترلاین را به اثبات میرســاند. ولفرز و همسرش در مقاله مشــترک خود تلاش کردهاند این ایدۀ اقتصادی را زیر سوال ببرند و ایدهای جدید را در رابطه با درآمد و رفاه و شادمانی مطرح کنند.
باید گفت که به هر حال رابطهای میان سطح درآمد و میزان رفاه و شادمانی وجــود دارد. امــا باید دید این رابطه به چه شــکلی برقرار میشود. برخی از اقتصاددانها میگویند افزایــش درآمد تنها تا حدود بســیار کمی میتواند به افزایش رفاه و شــادمانی در میان افراد کمک کند. برخی دیگر میگویند اصلاً خوشبختی در همین میزان درآمد خلاصه میشود و به این ترتیب مقوله را خیلی ساده برای خودشان جمع میکنند؛ یعنی با این جمله: «درآمدِ زیاد، خوشبختی مــیآورد». برخی هــم میگویند همه چیز بــه نیازهای اولیۀ انســانها مربوط میشود؛ یعنی کل قضیه را به نیازهای اولیه انســانی منوط میکنند. اگر این نیازها به درســتی برطرف شــود میتوان گفت که اقتصاد نیز در مسیر رشد گام برداشته است. اما آیا الزاماً این طور است؟
ارمغان درآمد برای انسان
بسیاری از کشورها در شــاخصهای متعدد خود نشان دادهاند که شادی و خوشبختی مفاهیمی جدا و مستقل از درآمد هستند. حتی میزان درآمد سرانه در مقایسه با شــاخص شــادمانی آنها نیز نشــان داده که الزماً درآمد بالا باعثِ خوشحالی و خوشبختی کسی نشده است. ادعای بسیاری از اقتصاددانها این است که درآمد در سطوحی بسیار پایین میتواند شادی به ارمغان بیاورد. علاوه بر آن بحث توسعه نیز به میان میآید. نمیتوان گفت شادی الزاماً با خود توسعه را برای بشریت به همراه خواهد آورد. به هر حال ادعاهای بسیاری در این زمینه صورت گرفته و در مقابل نقدهای زیادی هم شده است. بسیاری تلاش میکنند رشــد تولید ناخالص داخلی را هم به شــادمانی انسانها متصل کنند و به نوعی میان این مقوله با سایر مقولههای بزرگتر نیز ارتباط برقرار کنند. به هر حال این روابط برقرار شــده و تلاش شــده با نمونههای مختلف و در قالب نمودارها و جدولها به این قضیه پاســخ داده شــود. نکتهای که جاســتین ولفرز به عنوان اقتصاددان روی آن تأکید دارد این اســت که به هر حال ســطحی از درآمد باید باشــد تا رفاه برای انسانها ایجاد شــود. در واقع عدم دسترسی به آن سطح از درآمد، میتواند مانعی بزرگ به شمار بیاید.
فرضیههای بسیاری در مورد رابطه میان رفاه و شادمانی انسان با میزان درآمدش وجود دارد. برخی قویتر و برخی ضعیفتر هســتند. ولفرز در مقاله خود همۀ این فرضیهها را مورد بررســی قرار میدهد و به نتایجی جنجالی دســت پیدا میکند که باعث شــهرتش در دنیای اقتصاد میشود.
یکی از مهمترین نکاتی که ولفرز و استیونســون در مقاله خود به آن اشــاره میکنند این است که در رابطه میان درآمد و سطح شادمانی، نمیتوان به راحتی کشورها را با هم مقایسه کرد. شاید این مقوله به نظر یک مقوله جهانی بیاید اما شــواهد امر نشــان میدهد که نتایج از کشوری تا کشــور دیگر کاملاً متفاوت است. یعنی بررسیها میتواند در یک کشور نشان بدهد که هرچه درآمد افزایش پیدا کند، شــادمانی بیشتر میشود اما در کشــوری دیگر اصلاً چنین چیزی را نشــان ندهد. به ایــن ترتیب در وهله نخســت باید این اصــل را به عنوان یک پیشفرض اساسی پذیرفت که رابطۀ میان درآمد و سطح شادمانی از یک کشور تا کشوری دیگر کاملاً متفاوت است.
مسئلهای که باید به آن توجه داشت این است که اگر سطح خاصی از درآمد حاصل نشــود، میتواند منجر به بروز فاجعه بشود؛ این فاجعه هم حتماً مخربِ شــادمانی است. به این ترتیب باید در ابتدا به سطح خاصی از درآمد دست پیدا کرد. اما نکته اینجاســت که این سطح از درآمد نیز از موردی تا مورد دیگر و از کشوری تا کشور دیگر کاملاً متفاوت است. در نتیجه دست یافتن به یک سطح اســتاندارد در حالی که به نظر ساده میآید، امری کاملاً دشوار است. در نهایت اینکه مقولۀ شادمانی و درآمد شاید به ظاهر خیلی ساده به نظر بیاید اما میتواند بسیار پیچیده باشد. همین پیچیدگی نیز باعث میشود استاد دانشگاه میشیگان و تحصیل کردۀ دانشگاه هاروارد مدتها وقت خود را صرف آن کند و به صورت دقیق به بررسی آن بپردازد.