آنا یاکوبسون شوارتز در 11 نوامبر 1915 شهر نیویورک به دنیا آمد. نبوغ او از همان دوران نوجوانی مشخص بود به صورتی که پیش از رسیدن به 20 سالگی، یعنی در 1935 موفق به اخذ کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه کلمبیا شد. بلافاصله از همین زمان بود که به عنوان یک اقتصاددان شــروع به کار کرد و در ســن بسیار پایین با آیزاک شــوارتز ازدواج کــرد. فعالیتهای او به عنــوان اقتصاددان ادامه تحصیلش را به تاخیر انداخت ولی نهایتا در ســال 1964 از دانشگاه کلمبیا مدرک دکتریاش را گرفت. در سالهای جوانی و پیش از آغاز همکاریاش با فریدمن با آرتور گایر و والت ویتمن روستو همکاری داشت و کتاب عظیم «رشد و نوسان در اقتصاد بریتانیا ،1850-1790» را در همین سالها منتشر کرد. شوارتز نهایتا در سال 2012 و در 96 سالگی، زمانی که در منهتنِ نیویورک اقامت داشت، درگذشت.
کســی شــک ندارد که جزئیات در اقتصاد و سیاســتگذاری بسیار مهم هســتند، اما باز هم کســی شــک ندارد که مهم ترین بازوهــای اقتصادی در سیاستگذاریهای حکومتی سه فقرهاند: تعیین نرخ مالیات، تعیین نرخ بهره و کنتــرل پول. گزینه آخر یعنی «کنترل پول» یکی از آن حیطههایی اســت که در نیمه دوم ســده بیســتم دســتخوش تغییرات عظیمی در حیطه نظری شد و این نظریــات جدیــد در دو دهــه آخــر ایــن ســده منجر بــه انواع جدیــدی از سیاســتگذاریهای اقتصادی در سرتاسر جهان شدند. همان طور که میدانید میلتون فریدمن شناخته شــدهترین فرد در این زمینه است و دومین نامی که در کنارش شانه به شانه حرکت میکند آنا شوارتز است.
شــوارتز در همکاری خود با فریدمن دورههای کســب وکار در امریکا و تاثیر عرضه پول بر آنها را بررســی کرد و تقریبا به صراحت تمام «رکود بزرگ» را که در سالهای انتهایی دهه 20 میلادی آغاز شد و آثارش تا حدود دو دهه ادامه داشت به گردن سیاستگذاریهای پولی حکومت امریکا انداخت. این مطالعات زیرساخت تجربی برای چیزی را مهیا کردند که بعدها به نام «پول گرایی» مشهور شد.
دوران همکاری شــوارتز با فریدمــن نتایج عمــدهای را در اقتصاد به همراه داشت: در بلندمدت رابطه تجربی بسیار مستحکمی بین تغییرات در عرضه پول و تغییــر قیمتها وجود دارد. با اینکه این رابطه چیــزی در مورد جهت تاثیر به ما نمیگوید، طیف کلیِ چینش پولی کشــور که این رابطه بر آن استوار است بیانگر مطلبی بسیار مهم اســت: تغییرات پولی شرط لازم و کافی برای تغییرات اساسی در قیمتها است. رابطه بین پول، شرایط خروجی و قیمتها در یک دوره کوتاه بســیار پیچیدهتر از شرایط طولانی مدت است. زمانی که در یک دوره قرار داریم این رابطه دچار جهشها و اختلالات کوچکی میشود که در بلندمدت از شدتشان کم میشود. این نکته همان چیزی است که در ابتدا تحت عنوان اهمیت جزئیات در عین حکم فرمایی کلیات گفته شد. مهم ترین دستاورد نظری این دوره همان طور که گفته شد تحلیل «رکود بزرگ» است. بنابر نظر شوارتز - و فریدمن- عملکرد پولی فدرال رزرو به دو طریق در ایجاد این رکود تاثیر گذاشــت. در وهله اول این نهاد با اتخاذ سیاســت پولی بسیار ســختگیرانه در اوایل 1928 بر این رکود تاثیر گذاشــت. در وهله دوم هم فــدرال رزرو از انتهای ســال 1930، یعنی زمانی که شکست بانکها منجر به بحران نقدینگی شد، موفق به تامین نقدینگی لازم برای بانکها نشد و همین مسئله منجر به تعمیق رکود در این کشور شد. عرضه پول در امریکا بین سالهای 1929 و 1933 کاهشــی بیش از 30 درصد داشت و چه در آغاز و چه در شدت یافتن این مشکل، مقصر اصلی فدرال رزرو بود.
دخالت در سیاست
رابطه مســتحکم فریدمن و شــوارتز در دهه 80 میلادی با جدایی کوچکی روبه رو شــد. در این سالها فریدمن به این نظر رســیده بود که نباید تنها در حیطه آکادمیک فعالیت کرد. فریدمن بر این نظر بود که اگر یک نظریهپرداز به نظریه خود اطمینان دارد باید برای به کار گرفتن آن هم گامی بردارد اما شــوارتز چنین نظری نداشت. در همین سالها بود که تمرکز شــوارتز بر محیطهای آکادمیک حتی بیشتر هم شد. او که بین سالهای 1940 و 1979، 22 مقاله در ژورنالهای علمی منتشر کرده بود، بین سالهای 1980 و 2008 این عدد را به 100 رساند. بحث بر سر فعالیت سیاسی یا مشاوره گسترده و پرنفوذ به سیاســتمداران یا تمرکز بر آکادمی شــاید در ظاهر ســاده به نظر برسد اما مربوط به بحثی است که پیشتر توسط همین دو نفر در مورد «حرفه» مطرح شده بود.
زمانی که کتاب «تاریخچه پولی» به وســیله شــوارتز و فریدمن منتشر شد، مسئله اصلی شکل گرفته توسط این کتاب «حرفه» اقتصاددانی بود. در آن زمان جریان اصلی تفکر اقتصاددانان سوار شدن بر موج خروشان اقتصاد کینزی بود. این کتاب که از اســاس مخالفت گسترده خود را با نگاه کینزی به اقتصاد نشان داده بــود با مقاومت در برابر آن موج خروشــان، چالشــی اساســی را برای اقتصاددانــان مطرح کرد: اقتصاددان چه میکند و باید چه کند؟ به همین خاطر است که «تاریخچهای پولی» قطعا مهمترین کتاب سده بیستم در زمینه پول، و یکی از دو کتاب برجسته در زمینه اقتصاد کلان است. همین عامل کافی بود تا اقتصــاددان مشــهوری نظیر پــل کروگمن، شــوارتز را یکی از برجســتهترین اقتصاددانان حیطه پول در تاریخ جهان بداند.