Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

چرا معماری مهم است؟

چرا معماری مهم است؟

«چرا معماری مهم است»
هدف این کتاب، ایجاد نوعی ادراک حسی است که وقتی در مقابل آثار معماری ایستاده‌ایم به سراغمان می‌آید.

چرا معماری مهم است؟

«چرا معماری مهم است»، کتابی درباره تاریخ معماری یا راهنمای سبک‌ها و یا لغت‌نامه معماری نیست. اگرچه عناصری از هر کدام را در‌بر‌می‌گیرد. هدف این کتاب، ایجاد نوعی ادراک حسی است که وقتی در مقابل آثار معماری ایستاده‌ایم به سراغمان می‌آید. هدف کتاب، درک نحوه تاثیرگذاری معماری بر ما است، چه از نظر احساسی و چه از نظر منطقی. ما بدون معماری قادر به زندگی نیستیم. اما این، دلیل اهمیت معماری نیست. این حقیقت که معماری سرپناهی برای ماست، نمی‌تواند پاسخ کامل این سئوال باشد و اوج اهمیت معماری آن هنگامی است که به موضوعی فراتر از تنها محافظت در مقابل عوامل طبیعی می‌پردازد. معماری، علاوه بر یک شاهکار هنری، یک تجربه روزمره نیز هست و بخشی از زندگی روزمره هر فرد است. معمار به عنوان یک هنرمند اغلب همه چیز را جور دیگر می‌بیند که باید هم همین‌گونه باشد. اعتقاد داشتن به وجود یک روش حقیقی برای ساختن، موجب پدید آمدن آثار هنری بوده است. این کتاب قاطعانه طرف‌دار تجربه است. بین قدم زدن در خیابان و خواندن تاریخ معماری، من همیشه قدم زدن در خیابان و قدرت درک حقیقی از طریق شهود را انتخاب می‌کنم.

کتاب در فصول مفهوم، فرهنگ و نماد به عنوان فصل اول، چالش و آسایش، معماری به مثابه یک جسم، معماری به مثابه مکان، معماری و خاطره، ساختمان و زمان‌ها به عنوان فصل ششم و نیز ساختمان‌ها و خلق مکان به عنوان فصل آخر تدوین شده است. از نظر من معماری هم هنر است و هم نیست و بسته به شرایط معماری، حاوی هنر است و می‌تواند فراتر یا کمتر از آن باشد. هنگامی که در سال 1929 از میس وان دروهه خواسته شد تا غرفه کشور آلمان را در نمایشگاهی در بارسلونا طراحی کند؛ او ترکیبی بی‌نظیر از شیشه، سنگ مرمر، فولاد و بتن را به گونه‌ای مسطح و شناور کنار هم قرار داد. معماری بیش از هر هنر دیگری قادر به ایجاد تجربه‌ای مشترک است و طنینی فراتر از هر تجربه فرهنگی دیگری می‌اندازد. مقبره وی-شکل (V) ویتنام وترانز (Vietnam Veterans Memorial) در واشنگنتن.دی.سی اثر دانشجوی بیست و یک ساله «مایا لین» (Maya Lin) که در سال 1982 بنا شد، حکایتی شگفت‌آور در پس‌زمینه و تکیه او بر انتزاع دارد که تعجب همگان را برانگیخت. شکل V در این اثر حکایت از فاجعه ویتنام دارد. بنایی بدون مجسمه، نمادهای سنتی و با حک کردن اسامی 57.692 نفر کشته شدگان آمریکایی این جنگ. عظمت این مقبره است که فضا را کاملاً همگانی کرده و از این رو این مقبره، فضایی است که در آن افراد با یکدیگر ارتباط فکری و احساسی دارند چرا که مردم احساس می‌کنند این فضا درباره آن‌هاست و فرم فیزیکی آن به روح انسان رخنه می‌کند. این مقبره، احساسات انسان را با هر زمینه سیاسی و گذشته‌ای که دارند برانگیخته و در حالی‌که جامعه به شدت متلاشی شده؛ اثر به خوبی از پس وظیفه حیاتی القای تجربه مشترک از طریق معماری بر می‌آید.

کارستن هریس، فیلسوف معاصر در کتابش با نام رویکرد اخلاقی معماری معتقد است معماری یادآور ارزش‌های غالب بر زندگی به عنوان اعضای یک جامعه است و از این رو عملکردی اخلاقی داشته و به وسیله آن ما را از روزمرگی نجات می‌دهد. معماری؛ ندای زندگی بهتر است، چیزی که به ایده‌آل نزدیک‌تر است. یکی از وظایف معماری، حفظ تکه‌ای از آرمان‌شهر است و ناگزیر چنین تکه‌ای حسرت‌برانگیز بوده و اشتیاق رسیدن به آرمان‌شهر و وجود انسان را لبریز از رویای جهانی دیگر و بهتر می‌کند. تلفیق زیبایی و اخلاق، عواملی در معماری هستند که همگان را وادار می‌کنند تا به آن ایمان بیاورند. لویی کان، پیام‌آور راستین معماری عصر ما معتقد بود که ارزش ندارد برای چیزی که به آن اعتقاد ندارید از سنگ مرمر استفاده کنید، اما برای آن‌چه که به آن باور دارید حتی از توده‌های خاکستر هم استفاده کنید. اغلب آثاری که از تعالی هنری برخوردارند، طبق معیارهای متعارف، منحصراً زیبا نیستند و آثار کان همانند کلیسای یکتاپرستان و یا گالری هنر ییل مثال‌های واضحی از این حقیقت می‌باشند. این آثار در نگاه اول خشن به نظر می‌رسند اما این ساختمان‌ها ما را تنبل بار نیاورده و ما را به فکر کردن وا می‌دارند. زمانی که معماری به درجه رفیع هنری دست یابد؛ می‌تواند خود را از ابتذال یکنواختی شهری و برون‌شهری که امروزه سراسر جهان را با تکرارهای کسالت‌بارش به ستوه آورده، به سان پوچی یک شهربازی همراه با فقدان احساس مکانی، آزاد سازد.

جویس، استراوینسکی، خوان گری، لوکوربوزیه، میس وان دروهه، لویی کان، رابرت ونتوری، فرانک.ا.گه ری، رم کولهاس و یا زاها حدید بودن آسان نیست. هر یک از این هنرمندان به نوعی سنت‌شکنی کرده و نگاه ما را به آنچه که فرهنگ قادر به خلق آن است تغییر داده‌اند. روزگاری بود که این سنت‌شکنی در نظر همگان ناپسند بود، اما امروز، این سنت‌شکنی برایمان مطلوب است. در حوزه چالش و آسایش اگر می‌گوییم معماری هنر است از تعهد کاربردی بودن فرار نمی‌کنیم و ناراحتی مادام ساووآ از لوکوربوزیه و گلایه فارنزورث از میس ون دروهه را قابل درک می‌دانیم و این تناقض میان چالش و آسایش را به مفهوم معماری به مثابه هنر باز می‌گردانیم. با وجود این که ساووآ و فارنزورث، خودشان معماری‌هایشان را انتخاب کرده بودند، اساساً زندگی درون این آثار هنری یاد شده برای این افراد محال و یا حداقل غیرممکن به نظر می‌رسد. در این زمینه، آلن دو باتن فیلسوف در کتاب معماری شادمانی می‌نویسد، گاهی بدیع‌ترین معماری هم به اندازه یک آسپرین و خواب نیمروزی به ما کمک نمی‌کند چرا که حتی اگر بتوانیم مابقی زندگی‌مان را در خانه شیشه‌ای فیلیپ جانسون سر کنیم بازهم اغلب اوقات بدخلق خواهیم بود و این چالش هم‌چنان برای معمار باقی است. دوگانه شادی و چالش. علاوه بر این‌ها بایستی بدانیم که هر چه قدر هم به مفاهیم فرهنگی، نمادگرایی و ارزش‌های اجتماعی بنگریم، ماهیت معماری همچنان به قوت خود باقی است و معماری یک فرم فیزیکی است. این ماهیت عبارت است از ساختمان‌ها و نه مفاهیم و چگونگی ترکیب آن‌ها با خلق مکان‌هایی بزرگ‌تر.

استنلی ابرکرامبی در کتابش به نام معماری به مثابه هنر در این مورد گفته که اشکال هندسی اصلی، تمامیتی غیرقابل انکار دارند و آلور آلتو معمار برجسته فنلاندی؛ خشنودی انسانی از معماری را وابسته به «فرم غیر قابل تعریف» بنا می‌داند. سادگی یا نظم بیش از حد در فرم می‌تواند کسل‌کننده باشد. در همین زمینه ونتوری به زیبایی در فرم علاقه‌مند بود و می‌گفت در تاریخ معماری تعداد بسیار کمی از ساختمان‌ها خالص و نامتناقض بوده‌اند پس چرا ساختمان‌های عصر ما باید این‌گونه باشد؟ من ترجیح می‌دهم معماری بیشتر هیبریدی باشد تا خالص، مخاطره‌آمیز باشد تا واضح و روشن، دفرمه باشد تا مطابق اصول دیکته شده، زائد باشد تا ساده، دوپهلو باشد تا رک و واضح....

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: گلدبرگر، پل (1393). چرا معماری مهم است. ترجمه سِودا ابوترابی، نشر هنر معماری قرن، چاپ اول.
  • تاریخ: جمعه 20 فروردین 1400 - 08:08
  • صفحه: هنر
  • بازدید: 5499

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 3950
  • بازدید دیروز: 3350
  • بازدید کل: 23992052