کافه خوندنی

بسیاری از ما از شغل خود متنفریم، ولی برای ترک آن هم دلیلی نداریم. پدر و مادرها تا وقتی که فرزندانشان شغلی ثابت و مطمئن پیدا نکرده اند، با چشمانی نگران، زندگی آنان را دنبال می کنند و همسران با تغییر شغل همسر، دچار اضطراب و احساس ناامنی می شوند.

اما جنی بلیک نظر دیگری دارد. او استاد «از این شاخه به آن شاخه پریدن» است. بلیک که یک شغل مدیریتی را در بهترین محل کار جهان یعنی گوگل رها کرده و کسب و کار شخصی را انداخته است. در کتاب خود به نام «پاگرد: فقط حرکت بعدی شماست که اهمیت دارد.» با بیان تجربیات خود معتقد است که در نباید همیشه روی یک پاشنه بچرخد. او از این می هراسد که در کار خود تبدیل به فسیل شود. او در گوگل و در گروه محصول آموزشی محصول اد وُرد مربی شغلی بوده است، همچنین مدیر پروژه تربیت غول های شغلی گوگل بوده است. اما بلیک پس از انتشار کتاب اولش به نام «زندگی بعد از کالج» کار خود را در گوگل رها کرد و کسب و کاری تازه را مبتنی بر وبلاگ و کتاب هایش آغاز کرد. آخرین کتاب او به نام «پاگرد» خواننده را برای اعمال تغییرات کوچک یا بزرگ شغلی با استفاده از فرایند پاگرد راهنمایی می کند. او سعی دارد نشان دهد، پاگرد کردن کمتر از آنچه به نظر می رسد ترسناک است.

مهم ترین چیزی که در طرح پاگرد بلیک مورد توجه قرار گرفته این است که اگر پاگرد کردن نتیجه مورد نظر شما را به بار نیاورد، موجب بیکاری، بی پولی و پشیمانی هم نشود.

بلیک در گفتگو با فرنوش ترابی، تئوری اش را مطرح کرده و عقاید رایج در مورد تغییر شغل را به چالش کشیده است. به نظر عموم مردم، اگر کسی یک شغل خوب و آینده دار را رها کند، یا دچار اشتباه شده و یا به دلایلی از کار اخراج شده است. اما این نظر در مورد همه صدق نمی کند. اشخاص موفق یا به قول بلیک اشخاص دارای «رشد خالص بالا» که در شغل خود بیشتر از هرچیزی به دنبال مفهوم آن شغل اند، نمونه های درخشانی از این نوع بازترکیب ذهنی اند. اگر کسب درآمد کمتر با شروع کسب و کار جدید به معنی آموختن و رشد اشخاص دارای رشد خالص بالا کمک کند آن ها لحظه ای در ترک شغل فعلی درنگ نخواهند کرد. آن ها می کوشند که در جمع اطرافیان و جامعه تاثیرگذار باشند.

به عقیده بلیک اشخاص دارای «رشد خالص بالا» بخش عمده ای از موفقیتشان را در بازترکیب تعامل با دیگران جستجو می کنند. بنابراین درزندگی این افراد، پاگردها نمادی از شکست نیست بلکه ثمره موفقیت آنان است. البته پاگرد همواره به معنی تغییر جهت بسیار شدید و ناگهانی نیست. یک پاگرد موثر می تواند تغییر شغل در حوزه تخصصی شخص باشد. تغییر جایگاه شما در شغل فعلی هم می تواند پاگرد مناسبی باشد. او برای روشن شدن موضوع از تجربه خود در ترک گوگل مثالی می آورد:

با توجه به اینکه شغل من در گوگل مشاوره شغلی و امور خلاقانه بود، اگر من می خواستم پس از ترک گوگل مربی یوگا شوم، این پاگردی 180 درجه محسوب می شد. اما پاگرد من انجام همین کار در کسب و کار شخصی خودم بود. در واقع ما با پاگرد کردن، فرصت هایی برای ادامه روند رشد خود ایجاد می کنیم.

پس برخی از پاگردها در شغل یا کسب و کار فعلی شخص اتفاق می افتد. به هیچ وجه نیازی نیست که این پاگردها بسیار تند و ناگهانی باشند. در واقع پاگرد به نوعی مطرح کردن این پرسش است که «خوب! بعد؟» و برای پاسخ آن به دنبال راهی بگردیم که به طور روشمند ما را به هدف بعدی نزدیک تر کند.

بلیک ایجاد تغییرات نظام مند شغلی را به چهار مرحله زیر تقسیم می کند و با تشبیه پاگرد به حرکت بازیکن بسکتبال به آن عینیت می بخشد.

1.یک پایتان را ستون کنید

حتما دیده اید که بازیکنان بسکتبال بعد از دریبل بازیکنان حریف در یک نقطه توقف کرده و یک پای خود را ستون می کنند. اینجا همان نقطه ای است که آن ها از خود می پرسند: «خوب! بعد؟» در ادبیات شغلی،پایی که ستون می کنید، توانایی ها و دارایی های فعلی شماست. آنچه می دانید، آنچه به خوبی بلدید و تجربیاتی که تا به حال اندوخته اید، همچنین دورنمای شغلی یک سال آینده شما و اینکه در پایان این یکسال، موفقیت شما به چه معناست. بنابراین حرکت شغلی بعدی شما باید بر مبنای نقاط قوت شما در شغل فعلی صورت پذیرد. بلیک معتقد است که یکی از ساده ترین راه های انجام این کار پاسخ بدین پرسش هاست: «من در چه شغلی کار آزموده ام؟ در چه حوزه کاری احساس راحتی می کنم؟ کدام یک از استعدادهای خدادادی من در محیط کاری شکوفا شده است؟»

2.پیرامونتان را بپویید

بازیکن بسکتبال پس از اینکه پای خود را ستون می کند، سرش را بالا می آورد و به پویش اطراف می پردازد. سپس انتخاب هایی را که برای پاس دادن یا شوت کردن دارد بررسی می کند. شما هم با تمرکز بر نقاط قوت خود، به پویش اطراف بپردازید. پس در جستجوی افراد، مهارت ها و پروژه هایی باشید که برای تغییر جهت شغلی آتی شما مفید و قابل توجه اند. اینجاست که پای فعالیت شبکه ای به میان می آید. افرادی را پیدا کنید که می توانید از آنان بیاموزید و به قول بلیک روابط گرمی را با آن ها ایجاد کنید یا رابطه دوجانبه ای را تعریف کنید برای هردوطرف دارای منفعت باشد.

همچنین باید به شناسایی خلاءهای علمی و تجربی خود بپردازید که در شغل آینده تان یا آن ها مواجه خواهید شد.

3.کار تازه را بیازمایید

بازیکن بسکتبال قبل از پرتاب نهایی، چند پرتاب به بازیکنان مختلف را می آزماید تا بتواند موانع عملی آن را ارزیابی کند. برای انجام آزمایش باید با صرف 10 تا 20 درصد از زمان خود این مولفه را ارزیابی کند. آیا از بودن در محیط شغلی جدید لذت می برید؟ آیا می توانید در حوزه کاری جدید به یک متخصص تبدیل شوید؟ آیا امکان فضایی برای پیشرفت در این بازار وجود دارد؟

شما می توانید ماه ها و سال ها این فرآیند را تکرار کنید و مداوم مشغول ستون کردن، پویش و آزمایش و بازهم ستون کردن، پویش و آزمایش باشید. اما بلیک هشدار می دهد بیش از اندازه در این راه انرژی، پول و وقت خود را تلف نکنید. برخی از راه هایی که بلیک برای آزمایش پیشنهاد می کند، بدین قرارند: قبول بسته های مشاوره ای در شرکت های دیگر، برگزاری گروه های متمرکز و ارائه راه حل های نمونه برای شرکت کننده گان و قبول پروژه های فوق برنامه در محیط کار.

4.شلیک کنید

متن کامل را می توانید در نشریه معیشت، شماره 28 مطالعه نمایید.