کافه خوندنی

این امپراطوری رسانه ای و اطلاعاتی را مایکل بلومبرگ در سال 1981 در آمریکا تاسیس کرد. ثروت خالص بلومبرگ 75 ساله بالغ بر 3/43 میلیارد دلار برآورد می شود. او ششمین فرد پولدار آمریکا و هشتمین فرد پولدار دنیاست. بلومبرگ سه دوره متوالی از سال 2001 تا 2013 شهردار نیویورک بود و جالب است بدانید که حقوق او در این شغل سالانه فقط یک دلار بود.

در اینجا 10 درس از موفقیت را برای کارآفرینان از کتاب «بچه پولدار فقیر کوچولو» تالیف مایک بلومبرگ نقل می کنیم:

1-کاری را که دوست دارید انجام دهید

بدبختی واقعی این است که هر روز برای انجام کاری که از آن متنفرید از خواب بیدار شوید. چیزی بدتر از این وجود ندارد. شما در کاری که آن را دوست ندارید به جایی نمی رسید.

2-از شکست اهرمی برای پیروزی بسازید

بلومبرگ یکی از شرکای موظف شرکت تامین سرمایه سالومون برادرز بود که در سال 1981 از کار برکنار شد. البته مبلغ هنگفتی بابت سنوات از شرکت دریافت کرد طعم شکست را برایش تحمل پذیر نمود. او تصمیم گرفت با بهره گیری از دانشی که در این صنعت به دست آورده بود شرکت خودش را تاسیس کند. شرکت او (بلومبرگ) پایانه های اطلاعاتی مخصوصی را در شرکت های سرمایه گذاری نصب می کرد که به روزترین و دقیق ترین اطلاعات خرید و فروش سهام را در اختیار کاربران قرار می داد. تا سال 1990 بلومبرگ 8000 دستگاه از این پایانه ها را نصب کرد. او شکست خود را در شرکت سالومون به یک پیروزی عظیم تبدیل کرد. هم اکنون او مالک 88 در صد شرکت و رئیس هیئت مدیره آن است.

3-از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید

4-زندگی زیباست

بلومبرگ می گوید: «من تا کنون شغل نامناسبی نداشته ام و وقتی فکر میکنم، تنها دو روز بد را به خاطر می آورم یکی روز فوت پدرم و دیگری روز فوت مادرم. به جز این دو اتفاق چه چیز دیگری می تواند روز آدم را خراب کند! مادامی که خود و خانواده تان نفس می کشید، از زندگی لذت ببرید»

5-خودتان را نشان دهید

صرف نظر از اینکه چقدر «آدم مهمی» هستید، باید شخصا ناظر بر کسب و کار خود باشید. اتفاقا هرچه فرد مهم تر و معروف تری باشید، این امر دارای اهمیت بیشتری است. مردم از (جمله خود ما) می خواهند بدانند که برای چه کسی کار میکنند. هرچه بیشتر شمارا بشناسند، احتمال اینکه از دل و جان برای تان کار کنند بیشتر است.

یکی از کارمندان شهرداری نیویورک می گوید: «برنامه کاری روزانه شهردار، پر است از رویدادها، کنفرانس های خبری و جلسات، اما بلومبرگ وقتی که نزدیک دفتر بود حتما سری هم به ما می زد. او اغلب تنها 5 دقیقه فرصت داشت تا احوالپرسی کند یا جلسه کوتاهی با رای دهندگان یا داوطلبان خدمات شهری بگذارد، اما با همین جلسات کوتاه، او دیگر برای ما یک موجود افسانه ای نبود.

6-سخت کوشی

بلومبرگ می گوید: «اگر تنها یک راه به موفقیت وجود داشته باشد، سخت کوشی است. من به طور معمول مشکل ترین و پیچیده ترین پست ها را در شرکت به کسی می دهم که از دیگران شلوغ تر است. وقتی که من در شرکت سالومون برادرز کار می کردم. همیشه قبل از همه وارد شرکت می شدم. بعد از من بارنی سالومون می آمد که شریک اجرایی شرکت بود. بنابراین وقتی که او می خواست نتیجه بازی های فوتبال را بداند یا حتی اگر برای روشن کردن سیگارش به دنبال آتش بود، پیش من می آمد و با من صحبت می کرد. هرچه من در شرکت سالومون به دست آوردم حاصل زود حاضرشدن در محل کار بود. همه چیز به این بر می گردد که کارتان را چگونه می بینید. اگر شما کار خود را دوست داشته باشید از آن لذت می برید و اگر کارتان را دوست نداشته باشید، آدم بیچاره ای خواهید بود. هر روز سخت تر از دیروز کار کنید. سحرخیز باشید، دیروقت تعطیل کنید و از رقبای خود پیش تر بروید.»

7-از کارمندان خود بیشتر کار کنید

فردی به نام برادلی تاسک تمام کارزار انتخاباتی بلومبرگ را اداره می کرد. همه عاشق برادلی بودند او بسیار باهوش و در عین حال در دسترس بود. او هفته ای 70 ساعت، هرروز ساعت 5 صبح تا 11 شب کار می کرد. اما تنها کسی که می توانست پا به پای او کار کند شهردار بلومبرگ بود; چون سخت کوشی شهردار، محرک اصلی برادلی در کارِ سخت روزانه بود. او می گفت: « اگر شهردارمی تواند من هم می توانم»

8-پاداش بدهید

تنها سه روز پس از پیروزی وی در انتخابات شهرداری نیویورک، بلومبرگ با تک تک اعضای ستاد انتخاباتی خود مصاحبه کرد. او به آنان گفت که کار به واقع فوق العاده ای انجام داده اند و حالا او می خواهد به آن ها کمک کند. حال می خواهد بداند که آیا دوست دارند کار با او را ادامه دهند؟ و اینگونه بود که دو سوم اعضای ستاد انتخاباتی او، به استخدام سازمان شهرداری بلومبرگ درآمدند. درواقع بلومبرگ با این کار، وفاداری عمیق و حس عضویت در خانواده بلومبرگ را در کارمندان خود ایجاد کرد.

متن کامل را در نشریه معیشت، شماره 28 مطالعه نمایید.