Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

موقعیت تجّار و صاحبان صنایع در ایران - قسمت اول

موقعیت تجّار و صاحبان صنایع در ایران - قسمت اول

نوشته ی: علی اصغر سعیدی و فریدون شیرین کام

مروری بر موقعیت تجّار در ایران (از قاجار تا پهلوی)

برای شناخت تاریخی تحولات اقتصادی همچنان که هدف اصلی این کتاب است شناخت فعالان اقتصادی به عنوان فاعلان و کنشگران اجتماعی اهمیت خاص دارد. تعریف تجّار به عنوان گروهی که نقش اصلی در اقتصاد بازی کرده اند مورد اجماع است. برای شناخت این گروه نخست باید به تعریف و کارکرد آنها پرداخت و رابطۀ آنها را با سایر گروه های اجتماعی، دولت روشن کرد. واژه تاجر را نمی توان برای همه نوع کارهای بازرگانی به کار برد. همانند زبان های اروپایی این واژه معمولاً برای کسانی به کار می رود که تجارت را با مقیاس بالا انجام می داده اند. بنابراین در ایران بیشتر این واژه به کسانی اطلاق می شده است که عمده فروش بوده اند.

مسأله دیگری که برای شناخت تجار واقعی است نهادهای نمایندگی آنهاست. تجار مانند سایر پیشه وران تشکیل صنف نمی داده اند و تنها این خرده فروشان مختلف بوده اند که صنف های خود را تشکیل می دادند، رئیس انتخاب می کردند و مالیات صنفی پرداخت می کردند تا کارهای تشکیلاتی، اداری و مالی را در بین خود حل و فصل کنند. البته چون تجار گروه متجانسی به شمار نمی آمدند صنف تشکیل ندادند اما کمک های بسیاری به یکدیگر می کردند و به طور غیررسمی بین خود تعاون و همکاری می کردند اما تشکیلات منظمی نداشتند.

همچنین تجار در نیمه های قرن 19 از میان خود فرد با نفوذی انتخاب می کردند که بیشتر از همه مورد احترام بود و او را ملک التجار می نامیدند.

غفلتی که در تشخیص تجار واقعی شده است تا حدی به برخی ویژگی های زندگی تجار برمی گردد. به طور مثال برخی رفتارهایی که می توان با آنها تجار بزرگ را از بازرگانان متوسط تشخیص داد رفتارهایی مانند مصرفی و غیره است. برخلاف تجار و بازرگانان اروپایی که موقعیت اجتماعی آنها از روی لباس پوشیدن و سایر مصارف شان قابل شناخت بود تجار ایرانی به لحاظ شکل ظاهری از سایر تجار قابل شناسایی نبودند. گروه های مختلف تجار لباس های یکسانی از پارچه های پنبه ای می پوشیدند. اگرچه این عدم خودنمایی را برخی به علت نبود امنیت محسوب کرده اند. البته اگر به تحولات اروپا نگاه کنیم وضعیت یکسانی که در وضع ظاهری افراد در قرن 19 نسبت به قرن 17 و 18 پدیدار شد را تا حدی زیادی به ظهور بی نظمی های اجتماعی نسبت داده اند. اگر آمار ثبت و ضبط شده ای وجود می داشت امکان تشخیص تجار بزرگ فراهم بود با این حال تجار بزرگ از مالیات و خدمت سربازی معاف بودند. اما معافیت از خدمت سربازی به این خاطر بود که در دوره قاجار تحرک اجتماعی پایین اجازه می داد تا تاجرزاده ها به خدمت سربازی اعزام نشوند. بنابراین رابطۀ تجار – به عنوان عمده فروشانی که بیشتر در کار واردات و صادرات بودند و مستقیماً اجناس را از تولید کننده خریداری می کردند – با سایر صنوف (خرده فروشان) از طریق اقشاری مانند دلالان و بنکداران برقرار می شد. تجار و بازرگانان بزرگ همه در کار معاملات کلان بودند. همین امر آنها را از سایر اقشار بازار متمایز می کرده است.

در رده بندی گروه های اجتماعی در ایران تجار همیشه یکی از طبقات برجسته اجتماعی در کنار زمامداران، اشراف، نظامیان و مقامات اداری قرار داشتند. تجار نسبت به دیگر طبقات اجتماعی از اعتبار و احترام بیشتری برخوردار بوده اند و عموماً ایشان را مردمی شریف و امین می دانستند و به راستگویی و درستکاری نیز مشهور بوده اند. اما این به تنهایی دلیل اصلی اعتماد عامه مردم به آنها نبود. دسترسی به منابع مالی نیز یکی از منابع اقتداری آنها به شمار می رود. همچنین به غیر از سرمایه مالی که برای تشخیص و اعتبار اجتماعی فراهم می کرد دسترسی به منابع فرهنگی نیز بر جایگاه اجتماعی آنها مؤثر بود. بازرگانان از بقیه مردم به استثناء علما و طبقه حاکمه، باسوادتر بودند. در گذشته آنها توان استفاده از حساب سیاق را که نظام خاص نوشتن در معاملات و نگهداری حساب تجاری بود، داشتند. تجار به دلیل ماهیت کارشان (صادرات و واردات) از جمله طبقاتی بودند که با دنیای خارج بیشتر در ارتباط بوده اند و به همین لحاظ در کنار نویسندگان و روشنفکران از جمله گروههایی بوده اند که وارد کنندۀ نوآوری ها و مبانی و اصول تجدد خواهی به شمار می روند و در پذیرش عقاید و اندیشه های نوین و نحوۀ دیگر زندگی از گروه های پیشگام بوده اند. این مسأله در سراسر سال های حکومت پهلوی نیز دیده شده است. به بیان دیگر، بخشی از ارتباطات ایران با کشورهای دیگر از طریق مراودات تجاری و بازرگانی که این گروه برقرار می کردند چه در چارچوب فعالین اتاق ها و نهادهای بازرگانی و چه به طور شخصی صورت می گرفته است. بنابراین مانند سایر همتاهایشان در میان ملل، نقش مهمی در نوگرایی در داخل و نهادینه کردن جایگاه ایران در تقسیم کار جهانی داشته اند. یکی از جنبه های همین نوگرایی در تربیت فرزندان تجار دیده می شود. آنان فرزندانشان را برای تحصیل به خارج اعزام و آنها را به فراگیری زبان های غربی تشویق می کردند؛ همین، طریق مهم ورود ایده های جدید به جامعه بود که نقطه عطف آن انقلاب مشروطه است. نقش تجار در تمامی تحولات یک صد سأله گذشته مورد تأکید قرار گرفته است و مناقشه بر سر این نقش به تعیین میزان آن بر می گردد. به طور مثال، تجار نقش مهمی در جنبش تنباکو داشته اند به نحوی که برخی ادعا می کنند که آنها نقش اصلی را در میان بازی کرده اند. بنابراین می توان گفت که تجار همیشه از تحولات در عرصه اقتصاد، اجتماع و سیاست جانبداری می کرده اند و از بی قانونی و خودسری که با ماهیت انباشت سرمایه در تضاد است رنج می بردند.

همچنین یکی از علل موفقیت تجار در عرصه اجتماع حشر و نشر آنها با روحانیون و عالمان طراز اول و مجتهدین سرشناس بوده است. تجار و روحانیون، یگانه قدرت های مجزا و مستقل از حکومت بودند. ازدواج در این طبقه همچون علماء فقط در میان خودشان صورت می گرفت. بسیاری از تجار به انجام اعمال نیک و خیرات و مبرات مبادرت می ورزیدند. اکثر آنان در کارهای عام المنفعه مانند ساختن مساجد، پل ها، بازارها، کاروانسراها شرکت فعال داشتند. به طور مثال، حاج معین التجار بوشهری هنگامی (سال 1352 ه – ق / 1314 ه – ش) حرم امام علی (ع) را در شهر نجف لوله کشی و کارخانه چراغ برق در آن تأسیس کرد که تهران هنوز فاقد لوله کشی بود. همچنین تجار معمولاً از خود نمایی و برخورد با ماموران و کارگزاران حکومتی دوری کردند و اکثر ایشان به اعتدال و برخورد عاقلانه و هوشیارانه روی می آوردند اگرچه در کار خود بسیار سخت کوش بودند.

با گسترش تجارت در نیمه دوم سده نوزدهم و ایجاد صنایع جدید نقش سرمایه داری سنتی در زندگی اقتصادی کشور بیشتر شد اگرچه ساخت اقتصادی هنوز مبتنی بر مناسبات زمینداری باقی مانده بود اما ما با زمیندارانی روبرو بودیم که از روستا غایب بودند و در شهرها زندگی می کردند. با گسترش شهرنشینی در این ایام ده ها کارخانه، تجارتخانه و صرافی در شهرهای بزرگ که به عنوان مراکز اقتصادی فعال و رو به رشد شناخته شده بودند. به ویژه تهران مرکزیت خود را توسعه می داد. اکثر تجار از همین شهرها برمی خواستند و حوزه فعالیت های خود را از بازارهای محلی به بازارهای ملی می کشاندند. به طور نمونه نسل اول خاندان لاجوردی، سید محمد لاجوردیان، مرکز فعالیتش کاشان بود اما با مراکز دیگر شهری از جمله تهران در ارتباط بود.

تجار در اواخر دوره قاجار با موانع متعددی روبه رو بودند که در رأس آن نظام استبدادی و بی قانونی و نا امنی قرار داشت. فقدان نهادهای لازم برای رشد تجاری مستقل، اعطای امتیازات انحصاری به خارجیان چون انحصار رژی، کشتیرانی و معادن، عرصه را بر رشد آنها تنگ می کرد. فساد اداری و نا هنجاری های دیگر مانند شیوع بیماری های گسترده همچون وبا، فقدان علوم نوین از جمله موانع گسترش فعالیت های آنان بود. به همین دلیل بیشتر بازرگانان نتوانستند تنها به کارهای عمده مستقل بپردازند و در بسیاری موارد تنها عرصه را مناسب کارهای تجاری واسطه گری و دلالی می دیدند. بنابراین در موارد بسیاری تجار دلالی برای شرکت های خارجی را به انجام فعالیت های مستقل در عرصه اقتصاد داخلی ترجیح می دادند. هرگاه که اوضاع مناسب بوده است ما شاهد نقش مؤثر تجار در گسترش صنعت جدید در ایران بوده ایم. نمونۀ آن، حاج محمد حسن الضرب اولین تاجری که به کشیدن خط آهن از محمود آباد به آمل بیست سال قبل از مشروطه اقدام نمود و همچنین کارخانه های دیگری نیز تأسیس کرد اما به دلیل همان عوامل مسلط نامناسب، به ورشکستگی کشیده شد.

تلاش تجار ایرانی به ویژه آنان که مقیم شهرهای استانبول، باکو و بمبئی بودند در نشر آراء و افکار اصلاح طلبانه در میان هم میهنان خویش قابل توجه است. علت امر این بود که آنان تحولات سایر کشورها را با ایران مقایسه می کردند و نیک می دانستند که نظم و دموکراسی در آنجا که جاده ها امن و اموال انسان در امان است برای صنعت و تجارت معنی و مفهوم وسیع تری دارد. آنان پس از پیروزی مشروطه خواهان، فعالانه در مجلس حضور می یافتند به نحوی که تعداد نمایندگان تجار در مجلس اول مشروطه (1285 ه – ش) ده نفر یعنی 15 درصد تعداد کل نمایندگان بود.

همچنین نایب رئیس مجلس، حاج امین الضرب بود که خود عضو انجمنی بود که قانون اساسی را تصویب کرد. اگرچه این تعداد نماینده به خاطر تقسیمات صنفی مجلس در انتخابات بود که به تجار اجازه اعزام نمایندگان بیشتری را به مجلس می داد ولی در مجلس دوم که صنفی نبود نیز چند نماینده از میان تجار دیده می شد. اما به تدریج نقش تجار در مجالس بعدی کمرنگ تر شد. نا امنی و ضعف دولت پس از مشروطه تشدید شد حتی سفارتخانه های خارجی انواع موانع در برابر تجار ایرانی قرار دادند. در جنگ جهانی اول سفارت انگلیس نام شصت تاجر را در لیست سیاه قرار داد؛ آن تجار جرمشان این بود که با دشمنان انگلیس (آلمانی ها) معامله داشتند.

اگرچه نقش محوری آنها در تحولات و جنبش های بعدی همچنان محل مناقشه است اما تأثیر آنها در فعالیت های سیاسی و جنبش های مختلف تردیدی نیست. با تحولات سیاسی به ویژه بعد از اصلاحات ارضی و حذف زمینداران از طبقات ممتاز اجتماعی مواجه با رشد گروهی دیگری از صاحبان صنایع مدرن هستیم که اگرچه خاستگاه های تجاری داشتند اما با بخشی از سرمایه داران تجاری سنتی و بازاریان به دلیل نزدیکی روز افزون گروه اول به دولت و مقامات اقتصادی تضاد رو به گسترشی داشتند. بنابراین گروه های متجانس تجار در اواخر دوره قاجار به گروه های غیر متجانسی تبدیل شدند که بخشی با گروه های سنتی دیگر اجتماعی مانند روحانیون ائتلاف داشتند و برخی نیز با گروه های طبقه مسلط اجتماعی مانند شاه و درباریان، مقامات بلند پایه ادرای و مقامات بلند پایه ارتش.

 

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

بخش بعدی متن را می‌توانید در موقعیت تجّار و صاحبان صنایع در ایران - قسمت دوم مطالعه نمایید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: کتاب موقعیت تجّار و صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی انتشارات گام نو
  • تاریخ: پنجشنبه 10 مهر 1399 - 08:14
  • صفحه: تاریخ
  • بازدید: 2428

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 1127
  • بازدید دیروز: 3056
  • بازدید کل: 23021749