Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

امپراتوری اسلامی - قسمت دوم

امپراتوری اسلامی - قسمت دوم

نوشته ی: فیلیس کورزین
ترجمۀ : مهدی حقیقت خواه

 مهم ترین شهرها

دو شهر مکه و مدینه برای مردم شمال و مرکز عربستان از همه مهم تر بودند. مکه در جنوب رشته های کوه های ساحلی حجاز در وادی ای خشک و صخره ای قرار دارد. مکه به معنای «عبادتگاه» است و این شهر حتی از عهد عتیق یک مرکز مذهبی مهم بود. بنابر روایت، ابراهیم در مکه از چاه زمزم، واقع در حومۀ شهر، آب نوشید (و کعبه را به اتفاق پسرش بنا کرد.) مکه جایگاه کعبه بود، بنایی مکعبی شکل که بادیه نشینان برای نیایش و قربانی کردن برای بت ها به آن جا می آمدند. کعبه بت های زیادی را در خود جا داده بود و خانه خدایان بسیاری به شمار می رفت. متولیان کعبه از قبیله مقتدری به نام قریش بودند، که از تجار و بازرگانان مهم مکه نیز به شما می رفتند.

مکه، افزون براین که مرکز مذهبی بود، یک شهر تجارتی نیز به شما می رفت. مکه تقریباً در نیمه راه جاده کاوران بین یمن در جنوب و مراکز تجاری شمالی غزه و دمشق در سوریه قرار داشت. موقعیت استراتژیک مکه و جایگاهش به عنوان عبادتگاه آن را به مهم ترین شهر حجاز تبدیل کرده بود. اهمیت تجاری مکه را چنین شرح می دهند: کاروان ها یکسره از یمن به سوریه سفر نمی کردند، بلکه این مکه ای ها بودند که کاروان های خود را که معمولاً مرکب از هزار شتر بود، سالانه به هر دو سو، مراکز تجاری شمال و جنوب، می فرستادند. از این رو این مکه ای ها و قبیله قدرتمند قریش بودند که معامله گران بی همتای تجارت عربستان به شما می رفتند.

ربع الخالی

در بخش جنوبی شبه جزیره عربستان صحرای شنی بزرگی قرار دارد که بیش از چهارصد هزار کیلومتر مربع وسعت آن است، یعنی منطقه ای بزرگ تر از کشور فرانسه. و در این صحرا اصلاً باران نمی بارد. هیچ جاده یا کوره راهی از میان شن های روان آن نمی گذرد و هیچ کس در پهنۀ وسیع آن زندگی نمی کند. به همین دلیل، این خشک ترین صحراها را ربع الخالی، منطقه خالی، می نامند. این منطقه، چه به لحاظ وسعت و چه به جهت ضخامت شن ها، شنی ترین صحرای جهان است. ارتفاع شن های روان آن تقریباً به سیصد متر می رسد.

در حدود چهارصد کیلومتری شمال مکه شهر مدینه قرار دارد که نام اولیه آن یثرب بود. مدینه در مسیر کاروان رو محل مهمی بود، اما برخلاف مکه در یک واحه قرار داشت که برای کشاورزی، از جمله پرورش خرما که در عربستان از غذاهای اصلی محسوب می شد، بسیار مناسب بود.

این سرزمینی بود که بعدها امپراتوری ای بزرگ از آن برخاست: چند آبادی بسیار پراکنده که قبایل کوچ نشین بر آن ها تسلط داشتند. این کوچ نشینان کاملاً مسلح بودند، از خونریزی هراسی نداشتند، و به قبایل خود به شدت وفادار بودند؛ و اگر کسی می توانست آن ها را متحد سازد، توانایی آن را داشتند که به فتوحات بزرگی دست یابند.

محمّد پیامبر

محمّد (ص)، از بازرگانان بسیار مورد احترام مکه بود، مرد پارسایی که غالباً در غاری در بیرون مکه در تنهایی به مراقبه می پرداخت. او در سال 610 میلادی، زمانی که چهل سال داشت، رسالت خود را دریافت کرد. روزی که در غار مشغول مراقبه بود، صدایی شنید که امر می کرد: بخوان! به نام پروردگارت، همان که آفرید، آفرید انسان را از خونی بسته، بخوان و پروردگارت کریم ترین است، هموکه با قلم آموخت، به انسان آموخت آنچه را نمی دانست.

این نخستین وحی از وحی های بسیاری بود که طی بیست و سه سال بعد بر محمد (ص) نازل شد. محمد (ص) ایمان داشت که این وحی ها از جانب خداست و توسط فرشته جبرئیل بر او نازل می شود. پیامی که محمد (ص) می شنید بسیار شبیه همان پیامی بود که پیامبران باستانی عبری به زبان رانده بودند: تنها یک خدا وجود دارد؛ قادر مطلق، آفرینندۀ جهان. یک روز داوری نهایی وجود دارد. کسانی که از فرامین خدا پیروی کنند پاداششان بهشت خواهد بود، و کسانی که نافرمانی پیشه کنند گرفتار عذاب جهنم خواهند شد.

خدیجه، همسر محمد (ص)، نخستین کسی بود که به اصالت وحی او ایمان آورد. به گفته نویسنده شرح حال محمد، خدیجه به او گفت: «سوگند به آن که جان خدیجه در ید قدرت اوست، امید دارم که تو پیامبر امت او خواهی بود.» محمد به تدریج گروه کوچکی از مؤمنان را گرد آورد، که برخی از آن ها اعضای جوان با نفوذترین طوایف قبیله قریش بودند. پیروان او خود را «مسلمان» می نامیدند، واژه ای عربی به معنای «کسی که تسلیم خداست.»

هجرت

با افزایش نفوذ محمد (ص)، بزرگان قریش متوجه شدند که او دارد راه و رسم زندگی آن ها را مورد تهدید قرار می دهد. آن ها متولیان کعبه، عبادتگاه بزرگ مکه، بودند. محمد (ص) ادعا می کرد که خدایان گوناگونی که آن ها در کعبه می پرستند دروغینند و تنها یک خدای راستین وجود دارد. به گفته نویسنده شرح زندگی محمد، پیشوایان قریش به ابوطالب، عموی محمد (ص)، که حامی و حافظ او بود، شکایت بردند که «ای ابوطالب، برادر زاده ات خدایان ما را لعن، به دین ما توهین، راه و رسم زندگی ما را مسخره، و نیاکان ما را به خطا متهم می کند.»

هم خدیجه و هم ابوطالب در سال 619 درگذشتند. محمد (ص) که هم غم از دست دادن این عزیزان (و پشتیبانان) را در دل داشت و هم با مخالفت فزاینده با آموزه هایش روبرو بود، تصمیم گرفت مکه را ترک گوید. محمد (ص) به داوری منصفانه و ماهرانه شهره بود و هنگامی که از او دعوت شد برای حل و فصل دعوایی بین دو اتحاد قبیله ای رقیب به شهر کوچکی که بعد ها به مدینه مشهور شد برود، پذیرفت. محمد و پیروانش در 622 به طرف مدینه حرکت کردند. کسانی که در این سفر با او همراه شدند به «مهاجرین» معروف شدند. همراهی با محمد (ص) و ترک مکه یک نشانه مهم ایمان آن ها بود. آن ها قبیله و خانواده و وسیله امرار معاش خود را پشت سر گذاشتند تا جامعه ای تازه نه بر اساس علایق قبیله ای بلکه بر پایه ایمان مذهبی بیافرینند. نسل های بعدی این حرکت را که «هجرت» نام گرفت سرآغاز عصر اسلامی و سال اول تقویم اسلامی قرار دادند.

مردم مدینه از محمد (ص) استقبال کردند و بسیاری از آن ها به دین او گرویدند و او جامعه اسلامی یا «امت» را بنا نهاد. امت جایگزین پیوندهای بدوی قبیله ای و طایفه ای شد.

در میان امت، پیام محمد (ص) قانون بود. این قانون جدید تغییرات همه جانبه ای را در سبک زندگی پیروان او ایجاد می کرد. محمد (ص) پرستش بت ها را ممنوع و نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک را حرام اعلام کرد. او تعداد همسران یک مرد و موارد طلاق را محدود کرد. برای رفتار اربابان با غلامانشان نیز مقرارتی وضع کرد.

هر چند این تغییرات بنیادی بودند، محمد (ص) عقیده داشت او نقش فردی مصلح است. عقیده داشت پیام هایی که بر یهودیان و مسیحیان نازل شده بوده در بستر زمان تغییر یافته و تحریف شده است. پیام او بازگشت به وحی خالص نخستینی بود که مورد نظر خداست.

پیام محمد (ص) رفته رفته مورد پذیرش مردم بیش تر و بیش تری قرار گرفت و با افزایش و گسترش نفوذ او در سرتاسر منطقه، سران مکه خشمگین شدند و سرانجام راه جنگ با او را در پیش گرفتند. هر چند آن ها چندین بار به مدینه حمله بردند، پیروان محمد (ص) توانستند در یک رشته نبردهای خونین آن ها را پس برانند. پیروان او به لحاظ تعداد بسیار کم تر بودند، اما شجاعانه می جنگیدند، چون اعتقاد داشتند خدا با آن هاست. در زمانی که نزدیک بود از پا در آیند، افراد قبایل بادیه نشین، که از شجاعت این رزمندگان با خبر شده بودند، به آن ها پیوستند و در کنارشان جنگیدند. سرانجام در سال 630 محمد (ص) موفق شد بر مکیان غلبه کند و پیروزمندانه وارد شهر مکه شود. او به جای مجازات مردم مکه، آن ها را بخشید، که در آن زمان عمل بزرگوارنۀ فوق العاده ای بود.

محمد (ص) سپس وارد کعبه شد و بت های گوناگون را در آن جا درهم شکست  و اعلام کرد: «حق برآمده و باطل محو شده است.» عبادتگاه مقدس مکه به مرکز دنیای اسلام تبدیل شد. محمد (ص) به همه مسلمانان مؤمن فرمان داد به هنگام ادای نمازهای روزانه خود رو به سوی کعبه آورند.

محمد (ص) پس از فتح مکه تنها دو سال دیگر زندگی کرد و در سال 632 وفات یافت و در مدینه به خاک سپرده شد. او دینی را برجا گذاشت که شالوده یک امپراتوری شد. محمد (ص) با دین اسلام امت، یعنی جامعه مؤمنان، را به جای پیوندهای قبیله ای بنیان گذاشت. به کلام خویش: ای مردم! سخنان مرا بشنوید و به خاطر بسپارید! بدانید که هر مسلمانی برادر مسلمان دیگر است و اینک شما همه برادرید. بنابراین هیچ یک از شما مجاز نیست آنچه را به برادرش تعلق دارد به خود اختصاص دهد، مگر آن که برادر رضایت خاطر آن را به او بخشیده باشد.

بنابراین زمینه برای گسترش اسلام در پهنه جهان شناخته شدۀ آن روز مهیا بود.

قرآن

وحی ها یا آیاتی را که فرشته جبرئیل بر محمد نازل کرده بود دیگران در کتاب مقدس قرآن گردآورند. هر وحی (مشتمل بر یک یا چند آیه است که مجموعه ای از آن ها) یک سوره نامیده می شود، که با این کلام آغاز می شود: «به نام خداوند بخشاینده مهربان»

بخشی از قدرت پیام محمد (ص) به دلیل زبان خاصی بود که در بیان آن به کار رفته بود. از نظر اعراب، که از زیبایی زبان گفتاریشان آگاه بودند، این آیات از هر شعری زیباتر بود.

جاذبۀ اسلام

اعتقاد به برابری طبعاً برای بادیه نشینان خود مختار و آزادی دوست جذاب و خوشایند بود. محمد (ٌص) انباشت بیش از حد ثروت و نابرابری طبقاتی را نکوهش می کرد و این کارش خوشایند تهیدستان و غلامان بود. افزون بر آن، محمد (ص) تبلیغ می کرد که همه مردان در نظام اجتماعی ای که خدا برپا داشته برادرند. در نظر خداوند ارباب بر بنده برتری ندارد.

کسانی که به طایفه و قبیله ای تعلق داشتند و کسانی که بی خانمان، یتیم، یا بدون پشت و پناه بودند در کنار هم در نماز زانو می زدند و از بهشت سهم برابری داشتند. مردم از هر سطح اجتماعی و از هر جای دنیای شناخته شده که بودند، با هم برابر شمرده می شدند.

محمد (ص) می آموخت که تکالیف دینی اسلام  بر پنج ستون استوار است. ادای شهادتین، نماز، زکات، روزه، و حج یا رفتن به زیارت خانه خدا در مکه. محمد (ص) خودش در سال 632 سفر حج را هدایت کرد. از آن پس این سفر او را «حجة الوداع» نامیدند. پیروان محمد (ص) جزئیات آخرین حج او را برای مناسک حج در آینده الگو قرار دادند.

پنج ستون

مهم ترین تکلیف اسلام به جای آوردن پنج ستون اسلام است. ستون اول ادای شهادتین است با گفتن «هیچ خدایی نیست جز الله، و محمد پیامبر اوست.» این تأکید ساده تمام آن چیزی است که برای مسلمان شدن لازم است.

ستون دوم صلوة یا نماز است که مهم ترین نیایش مسلمانان به درگاه خداست. مسلمانان روزی پنج بار نماز می خوانند: صبح، ظهر، عصر، مغرب، عشاء. یک مؤذن در اوقات مقرر مؤمنان را به نماز فرا می خواند. مسلمانان پیش از نماز وضو می گیرند. به هنگام نماز رو به قبله (کعبه در شهر مکه) می ایستند و یک رشته حرکات بدنی مشخص – خم شدن (رکوع)، سجده کردن (سجود)، نشستن (قعود) و برخاستن (قیام) – انجام می دهند و ضمن آن ها آیات خاصی از قرآن و نیز عباراتی را به زبان عربی از بر می خوانند. در روز جمعه، مسلمانان برای ادای نماز ظهر غالباً در مسجدی به جماعت گرد می آیند. در نماز جمعه، یک پیشوای دینی که امام جمعه نام دارد خطبۀ کوتاهی ایراد می کند.

ستون سوم اسلام زکات است که همه مؤمنان به آن ملزمند. آن ها هر ساله درصدی از دارایی خود به نفع نیازمندان می دهند و عقیده دارند که چنین  بخششی نه تنها به نفع نیازمندان است بلکه دارایی آن ها را نیز تطهیر می کند.

چهارمین ستون اسلام روزه داری در ماهی است که در تقویم اسلامی رمضان نام دارد.

قرآن همۀ مسلمانان (به استثنای بیماران، آسیب دیدگان، زنان باردار و شیرده، و سالخوردگان) را به روزه داری در ماه رمضان فرا می خواند. مسلمانان از اذان صبح تا اذان مغرب از خوردن، آشامیدن، کشیدن دخانیات، و رابطه جنسی کاملاً خودداری می کنند. پس از مغرب، فعالیت های عادی خود را از سر می گیرند. هدف از روزه تمرین خویشتنداری، باز اندیشی معنوی، و فرمانبرداری از خداست.

حج ستون پنجم اسلام است. قرآن همه مسلمانانی را که توانایی انجام سفر حج را دارند مکلف می سازد که دست کم یک بار در طول عمر خود در ماهی خاص (ذی الحجه) به زیارت کعبه در مکه بروند (و طی آن اعمال خاصی را به جا آورند.)

محمد (ص) کمی پیش از بازگشتنش از سفر حج به مدینه، به تب مبتلا شد. بیماری اش رو به وخامت گذاشت و ده روز بعد در شصت و سه سالگی درگذشت. وفاتش بیست و سه سال پس از آن روی داد که جبرئیل برای نخستین بار با او سخن گفته بود. میراثی که محمد (ص) برجا گذاشت به زودی همچون طوفان آتشی خاورمیانه و فراتر از آن در نوردید.

برپایی امپراتوری

در ظرف کمی بیش از یک دهه از پی وفات محمد (ٌص)، جنگجویان عرب نه تنها در شبه جزیره عربستان بلکه در سرتاسر عراق، ایران، سوریه، مصر، و شمال آفریقا حکومت اسلامی برپا کرده بودند. سرعت گسترش اسلام ناظران را در آن زمان شگفت زده می کرد.

چنان که تاریخدان فیلیپ هیتی شرح می دهد، اگر کسی در ثلث اول قرن هفتم میلادی جسارت آن را داشت که پیشگویی کند در ظرف یک دهه قدرتی ناشناخته و نامنتظره قرار است از سرزمین تا آن زمان نامتمدن و کم شناخته شده عربستان سربرآورد، با دو قدرت جهانی آن عصر به مقابله برخیزد، وارث یکی – ایران ساسانی – شود و دیگری – بیزانس – را از بهترین ایالت هایش محروم سازد، بی شک او را مجنون می خواندند. اما این دقیقاً آن چیزی بود که اتفاق افتاد.

 

 

بدلیل حفظ حقوق مولف، متن کامل کتاب در این سایت ارائه نمی‌شود.

بخش بعدی متن را می‌توانید در امپراتوری اسلامی - قسمت سوم مطالعه نمایید.

برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


  • منبع: کتاب امپراتوری اسلامی انتشارات ققنوس
  • تاریخ: دوشنبه 31 شهریور 1399 - 08:03
  • صفحه: تاریخ
  • بازدید: 2495

یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

ارسال نظر

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 217
  • بازدید دیروز: 4142
  • بازدید کل: 23006745