تولید موسیقی با کمک ابزارهای دارای صفحه کلید تاریخچهای کهن دارد و حداقل شاید به هزار سال قبل یعنی زمانی که ارگ اختراع شد برمیگردد. فشار دادن هر یک از کلیدهای ارگ هوا را به درون لولههایی با طولهای متفاوت میراند و نتهای گوناگونی پدید میآورد.
هارپیسکورد و سازهای دیگر این رده مثل ویرژینال و اسپینت خیلی قدیمی نیستند. در این سازها «گلکترا»ها که از پر یا قطعات چوبی ساخته شده بودند به زههایی که هر یک نماینده ی نت خاصی بودند ضربه میزدند. عیب این گونه سازها برای تولید موسیقی لطیف این است که «به لمس حساس نیستند» هر اندازه آهسته یا محکم به کلیدها ضربه بزنید، نت حاصل دارای همان درجه از شدت صدا خواهد بود.
بارتولومئو کریستوفوری در فلورانس هارپیسکورد می ساخت. در سال 1709 وی طرحی برای ساخت نوع جدیدی از صفحه کلید ارائه داد که میشد با کلیدهای آن صداهای بلند و کوتاه (نرم) یا به زبان ایتالیایی (به ترتیب) «فورت» و «پیانو» را ایجاد کرد و نام این ساز را «فورت پیانو» یا «پیانو فورت» یا چنان که امروزه میگوییم «پیانو» نامید. در این ساز به جای «پلکترا» چکش کوچکی با روکش چرمی از بالا بر رشتهها کوبیده میشد. هر اندازه محکمتر به کلیدها ضربه میزدند چکشها با قدرت بیشتری به رشتهها میخوردند و صدای حاصل بلندتر بود. به این ترتیب اختیار کامل بلند و کوتاه بودن صداها در دست نوازندگان بود.
ابداعهای زیرکانهی دیگری نیز انجام شد. مثلا استفاده از مکانیسم «چرخ دنگ» که اجازه میداد چکش خیلی سریع به وضع اول برگردد و دوباره آمادهی استفاده باشد و مکانیسم «نمدک» که در آن با کاربرد مکعبهای کوچک که پوشیده از پارچه بود و به محض ان که با ضربه کلید زهی مرتعش میشد، ارتعاش و صدا را متوقف میکرد.
کریستوفوری شاید نخستین کسی نباشد که این مکانیسمها را کشف کرد. نوشتههایی دال بر ارائهی طرحهای مشابه از نقاط گوناگون یافتهاند. اما تا زمان کریستوفوری هیچ کس به طور جدی این ایدهها را دنبال نکرد. قدیمیترین سازهای به جا مانده از دههی 1720 متعلق به او هستند. البته پیانو فورت به سرعت مورد پذیرش همگان قرار نگرفت: زیرا مصنفانی مانند باخ یادآوری میکردند: کلیدهای سازهای نخستین برای لمس نگین و نتهای بلندی که ایجاد میکردند ضعیفاند.
به همین دلیل در بخش عمده ی قرن هجدهم هارپیسکورد را برای استفاده در ارکستر ترجیح میدادند. اما طی گذشت زمان با پیشرفت فناوری در آلمان، انگلستان و قرن نوزدهم، سازی که اینک میبینیم به وجود امد. در بیشتر پیانوهای دقیق که با صرف صدها هزار دلار هزینه ساخته میشد همان اصولی که کریستوفوری پیشنهاد کرده بود به کار گرفته شد. در جهان غرب حتی در خانهی افراد طبقهی متوسط تا همین اواخر یک پیانو وجود داشت و اکثر افراد پیانو را بیش از هر ساز دیگری مینواختند.