Loading...
شما از نسخه قدیمی این مرورگر استفاده میکنید. این نسخه دارای مشکلات امنیتی بسیاری است و نمی تواند تمامی ویژگی های این وبسایت و دیگر وبسایت ها را به خوبی نمایش دهد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه به روز رسانی مرورگر اینجا کلیک کنید.

اخلاط اربعه (طبایع چهارگانه)

اخلاط اربعه (طبایع چهارگانه)

در طب سنتی، پیشاهنگان جنبش درمان با گیاهان دارویی معتقد بودند سلامتی انسان بستگی به تعادل اخلاط اربعه (طبایع چهارگانه) دارد.

  در طب سنتی، پیشاهنگان جنبش درمان با گیاهان دارویی معتقد بودند سلامتی انسان بستگی به تعادل اخلاط اربعه (طبایع چهارگانه) دارد.

  اخلاط جمع خلط است و مایعی می باشد که پس از هضم غذا در معده و بر اثر فعل و انفعالات کبدی حاصل می شود.

  این چهار خلط عبارت است از: خون (مانند هوا گرم و تر است و نماینده آن در بین فصول سال، بهار است)؛ صفرا (مانند آتش طبعی گرم و خشک دارد و نماینده آن در بین فصول سال، تابستان است)؛ سودا (مانند خاک سرد و خشک است و نماینده آن در بین فصول سال، پاییز است)؛ بلغم (مانند آب سرد و تر است و نماینده آن در بین فصول سال، زمستان است). به طور کلی مزاج های انسان به این چهار قدرت گرمی، سردی، تری و خشکی بستگی دارد.

  هرگاه یکی از این اخلاط چهارگانه از حدود میزان خود بیش تر یا کم تر شود علائم و آثاری در شخص پدید می آیند که ناشی از اثر آن خلط می باشد.

  چنین طبی که بر اساس اخلاط اربعه استوار می باشد، به «طب اخلاطی» نیز مشهور است. مکتب طب اخلاطی که واضع آن را بقراط، طبیب معروف یونانی می دانند، مدت 16 قرن در سراسر کشورهای جهان حاکم بر اصول علم طب بوده و کلیه پزشکان دنیا کم و بیش از آن پیروی می کرده اند.

  امروزه در علم به اثبات رسیده که وجود حیوانات و گیاهان لازم و ملزوم یکدیگرند. زندگانی نبات بدون حیوان و حیوان بدون گیاه میسر نیست. به موجب یک قرارداد ابدی که از ابتدای آفرینش خداوند بین انسان و حیوان از یک طرف منعقد ساخته است طرفین متعهد شده اند که احتیاجات هم دیگر را برطرف سازند و انسان و حیوان گاز کربنیک مورد نیاز گیاهان را در بدن خود ساخته، از راه تنفس در هوا منتشر نماید و هر گیاه در مقابل دریافت یک ملکول گاز کربنیک که از هوا می گیرد بلافاصله یک اتم اکسژن آن را پس می دهد و به این صورت، هوا را تصفیه و برای تنفس حیوانات و انسان مناسب می سازد و با بقیه آن نیز احتیاجات غذایی و دارویی ما را می سازد و به تدریج تحویل می دهد. این معامله پایاپای و دراز مدت، چهار رکن اساسی است که بقراط حکیم و اصحاب او آن را «ارکان اربعه» یا «عناصر چهارگانه» نامیده اند.

  ساختمان تمام موجودات زنده و آلی خواه گیاهی و خواه حیوانی، از چهار منبع بزرگ ریشه می گیرد. این چهار پایه اساسی را پیشینیان ارکان اربعه و به عبارت دیگر عناصر چهارگانه نامیده اند. این چهار اصل مهم و اساسی حیات عبارتند از منبع خورشید که به ما نور و حرارت می دهد و منبع هوا که ما از آن اکسیژن می گیریم و گیاهان، گاز کربنیک می گیرند. و دو منبع آب و خاک که ما  سایر احتیاجات زندگانی خود را از آن ها حاصل می کنیم.

در کتب طب سنتی ایران که قبل از حمله مغول نوشته شده و عاری از خرافات می باشند عناصر اربعه (آتش، باد، آب و هوا) به همین نحو که بیان شد تعریف شده است و اعتقاد دارند که گیاهان از این چهار عنصر ریشه گرفته و از آن ها جوهر می گیرند. گیاهان اندام خود را با آنچه از این چهار وضع دریافت می دارند می سازند.

  چنان چه یکی از چهار اصل کم باشد و گیاه نروید انسان و حیوان که از گیاه تغذیه می کنند از بین می روند. چون ساختمان گیاه از این چهار رکن ریشه گرفته و ساختمان حیوان از گیاه به وجود آمده است؛ پس جمیع موجودات زنده از نبات و حیوان از ترکیب این چهار رکن به وجود آمده است.

- موقعیت عناصر اربعه در علوم جدید

در شیمی جدید به بیش از صد فلز و شبه فلز و عناصر گازی شکل موجود در طبیعت، «عنصر» می گویند. فلزات و شبه فلزات اجسام مفردی هستند که از هیدروژن ریشه گرفته اند و اجسام عالی از چهار عنصری که شرح دادیم به صورت دیگری بحث می کنند و شیمی آلی را به وجود آورده است. در زیست شناسی گیاهی، ثابت شده است که گیاهان هنگام روز حرارت و نور آفتاب را می گیرند و به کمک آن ها گاز کربنیک را از هوا دریافت می نمایند و با آب ترکیب می سازند و به شرحی که در شیمی آلی بیان می شود آن را تبدیل به مواد قندی می کنند. از طرفی، مواد ازت دار و مواد معدنی را از خاک گرفته، مواد پروتئینی، قندی، چربی و غیره را که اجسام آلی خوانده می شوند می سازد.

داروسازان و اصحاب طب سنتی ایران طبع آتش را گرم و خشک و تظاهر آن را در بدن حیوان «حرارت غریزی» می خوانند. امروز همه می دانند که مواد غذایی در بدن انسان به طور آهسته می سوزند و حرارتی در حدود 37 درجه سانتی گراد به وجود می آورند. قدرت آب، سرد و تر است و در تری هیچ ترکیبی به پایه آب نمی رسد. قدرت خاک سرد و خشک و قدرت هوا گرم و تر می باشد. چون تمامی خوراکی ها از این چهار عنصر ریشه می گیرند در نهاد آن ها سردی، تری، خشکی و گرمی به هم آمیخته و متناسب با مقدار آن ها طبع آن ها تفاوت پیدا می کند. به این معنی که اگر از جوهر آتش زیادتر گرفته باشد گرم و خشک؛ اگر از هوا اثر بیش تری گرفته باشد طبع آن گرم و تر؛ اگر از آب زیادتر گرفته باشد سرد و تر؛ اگر از هوا اثر بیش تری گرفته باشد طبع آن گرم و تر و اگر از خاک اثر بیش تری گرفته باشد طبع آن سرد و خشک خواهد بود.

  همان گونه که ذکر شد، عناصر چهارگانه آتش، هوا، آب وخاک چهره قدرت و خاصیت خشکی، گرمی، تری و سردی دارد و از ترکیب آن ها نُه گونه آمیزش پدید می آید. اول آن که گرمی بر سه قوه دیگر غلبه داشته باشد؛ دوم آن که سردی غلبه کند؛ سوم خشکی غالب شود و چهارم مورد را امزاج مفرد می نامند. چهار کیفیت دیگر ممکن است وقتی به وجود آید که در آن ها دو طبع دیگر غلبه نماید؛ مثل این که گرمی و خشکی قوی تری از سردی و تری شوند و یا بر عکس سردی و تری بر گرمی و خشکی غالب گردند و یا گرمی و تری بر سردی و خشکی چیره باشند و یا غلبه از آن سردی و خشکی باشند.

  این چهار کیفیت را «مزاج مرکب» می نامند و غیر از این هشت مزاج «چهار منفرد و چهار مرکب» یک «مزاج معتدل» هم داریم که جمعا نه مزاج می شود.

  انسان و حیوان قوه خلاقه ندارند و باید احتیاجات خود را از گیاهان بگیرند. همان گونه که گیاهان هم نمی توانند گازکربنیک مورد نیاز خود را بسازند و مجبورند از حاصل تنفس حیوانات بهره مند شوند. به عبارت دیگر ما به تنهایی قادر نیستیم نیروی لازم برای حرکات بدن خود را مستقیما از آفتاب دریافت داریم. گیاه باید این نیروی خورشیدی را گرفته، با جوهرهایی که از سه عنصر دیگر آب و خاک و هوا می گیرد ترکیب کند و به صورت غذا به ما تحویل دهد.

- چگونگی پیدایش اخلاط چهارگانه

بر اساس اظهارات فوق، قدما معتقد بودند خوراکی ها پس از تغییراتی که جهاز هاضمه پیدا می کنند به کبد داخل شده، در آن جا تغییر و به صفرا، خون، بلغم و سودا تبدیل می شوند. آن ها معتقد بودند صحت و سلامتی بدن آن ها به تعادل این چهار خلط بستگی دارد. این اخلاط به سهم خود انواع و اقسام گوناگونی دارد و در هر بیماری رنگ، بو، مزه، غلظت و خواص ظاهری و باطنی آن ها فرق می کند. در غلبه صفرا، مزاج را «صفراوی»، در غلبه خون «دموی»، در غلبه سودا «سوداوی» و در غلبه بلغم «بلغمی» می گویند.

  گاه دوتای این ها غالب و دو تای دیگر مغلوب می شوند و به این صورت چهار مزاج دیگر پیدا می شود و با مزاج معتدل جمعا نه طبع پدید می آید. داروسازان سنتی ایران از معالجه بر روی مزاج های گوناگون به اسراری پی برده اند که علوم جدید قسمتی را کشف و بسیاری دیگر هنوز در پرده ابهام است. بنابراین از مجموعه مباحث فوق نتیجه می گیریم: اخلاط چهار نوع است: سودایی، بلغمی، دمویی، صفرایی.

  طرز پیدایش این اخلاط (چهار خلط) بدین گونه است که خوراکی ها پس از تغییر در طرز پیدایش این در دستگاه گوارش، عصاره آن به کبد داخل شده، در آن جا پخش می شوند و به سودا، صفرا، خون و بلغم تبدیل می شوند. سلامتی انسان به تعادل این چهار نوع موصوف در بدن بستگی دارد.

۱-طبع دموی (گرم وتر)

این طبع از اجزا طبایع گرم است که دارای دو جز گرمی و تری است که همان ازدیاد خون است . در این طبع بیماران به طور کلی از احساس گرما شاکی هستند، به طوریکه تحمل آنها به محیط های گرم کم و محیط های خنک و سرد برای آنها مطلوبتر است . معمولا دارای علائم سنگینی سر خمیازه، دهن دره، چرت زدن، کندی حواس، شیرینی دهان، و سرخی رنگ بدن وزبان هستند . از لحاظ تیپ جسمی و روانی اینها افراد چاق بذله گو، شوخ طبع با حوصله ومعاشرتی، خوش‌بین، شعر‌دوست‌، عشق پیشه و ریسک‌پذیرند. کینه‌ورز نیستند و کمتر عصبانی می‌شوند و فوری عصبانیتشان فروکش می‌کند.

۲-طبع صفراوی (گرم وخشک )  

این افراد دارای مزاج گرمند (عدم تحمل به گرما ) ولی به علت تزاید صفرا (خون سوخته) رنگ و چهره زرد و بدن لاغر دارند و در دهان خود طعم تلخی احساس می کنند . معمولا کم اشتها و کم خواب هستند و از حوصله کمتری برخوردار هستند. به طوریکه تحریک پذیر هستند و از کسلی و کاهلی خاصی رنج می برند. احساس عطش و تشنگی دارند. صفرایی‌ها، از لحاظ ویژگی شخصیتی، این خصوصیات را دارند: بی‌خوابی، تخیّل و رؤیای زرد، ترش‌رویی، خشم، پرخاشگری، و بی‌تابی.. در بعضی جاهای بدن خود احساس سوزش و گرمای موضعی دارند . (کف دست و پا ) و روی بدن آنها جوش و دمل دیده می شود

۳- طبع بلغمی  (سرد وتر )

این افراد اغلب دارای چهره رنگ پریده بدنی بی حس وچاق هستند. افسرده خو وتنبل هستند و از این رو واقع گرا هستند.  اهل ریسک نیستند (بر عکس دموی مزاج ها ) پر خواب و پر اشتها و دارای بدن ورم کرده هستند و به سرما تحمل ندارند . ترشی دهان، نرمی و سستی پوست بدن، ضعف گوارش، افزایش بزاق دهان، رقیق شدن آب بینی، زبان باردار و مرطوب، سفیدی ادرار، سفید شدن ریش و مو قبل از پیری، بدن و کف دست سرد، ابتلا به بیماری های رطوبتی و سکته در این افراد بیشتر بروز میکند. ویژگی‌های شخصیتی این گروه عبارت‌اند از: خواب زیاد، کندی حواس، تخیّل اشیای سفید، شل صحبت کردن، خستگی زیاد، بدگمانی، بدبینی، بی‌قیدی، کندذهنی و کندفهمی، نظم‌گرا، ریسک‌ناپذیر، پایبند به قانون.

 ۴-طبع سوداوی (سرد وخشک )

با علائم لاغری کم اشتهائی ،بدن خشک وتکیده ، یبوست مزاج و دارای تفکرات رویائی واغلب منزوی و درون گرا هستند. شوری دهان و بی حوصلگی در حرف زدن، شنیدن حرف‌های دیگران، تیرگی رنگ رخسار، لاغری، بیزاری از سر و صدا، اشتهای کاذب، سوزش سر معده، سستی نبض، فرو رفتن چشم‌ها، پر مو بودن بدن، کف دست سرد و یبوست مزاج هستند. حالات روحی سودایی‌ها به این شرح است: ترس از مرگ، تند‌خویی، زودرنجی، تشویش، غضب، بی‌قراری، فکر و خیال، هراس بی سبب، تردید و دودلی، تنهایی و گوشه‌گیری، اندیشه‌های بد و خیالات حزن‌انگیز، وسواس، بی‌خوابی، دیدن رؤیاهای سیاه در خواب، مردم‌گریزی، خودکشی، رؤیاهای مهیّج و کابوس، تحت تأثیر اتّفاقات و اندیشه‌های بد قرار گرفتن، غصّه‌دار و بی‌ثبات بودن.


برای شرکت در مسابقه و پاسخ به سوالات وارد سایت شوید اگر عضو نیستید ثبت نام کنید


یادبان، نکوداشت یاد رفتگان

اطلاع رسانی

کافه خوندنی

مقاله بخوانید، جایزه نقدی بگیرید

از اول خرداد 1400

هر هفته 10 جایزه

100 هزار تومانی و 5 جایزه 200 هزار تومانی

هر ماه یک جایزه یک میلیون تومانی

و 2 جایزه 500 هزار تومانی

برای ثبت نام کلیک کنید

اعضا سایت، برای ورود کلیک کنید . . . 

 

اطلاع رسانی

آمار

  • بازدید امروز: 240
  • بازدید دیروز: 4142
  • بازدید کل: 23006768